اگر می توانید مرا قانع کنید بیاین...

مجید لمپارد

عضو جدید
سلام دوستان، به نظر من خدایی وجود ندارد طبق دلایلی۱.معجزه ای ازخدا ندیدم۲.علم دین را رد میکند...اگر می توانید مرا قانع کنید
 
آخرین ویرایش:

Sarp

مدیر بازنشسته
علیک سلام
1 . اینجا تالار گفتگوی آزاد است
2 . جای سوال شما یا تالار دین و اسلامه و یا تالار فلسفه
3 . بهتر بود قبل اولین پست یه دور قوانین سایت رو میخوندید
4 . الان هم دیر نشده و قبل ارسال دومین پست میتونید قوانین رو مطالعه کنید تا از دریافت اخطار مصون بمانید !!!
 

magnet

عضو جدید
سلام.
به باشگاه مهندسان ایران ! خوش اومدید .
ببخشین شما ؟! :surprised: الان قانع بشین یا نشین ، چی میشه مثلاً ؟
چه اهمیتی داره که شما این چنین مثلاً مبارزه طلبی ! می کنید ؟

اگر دنبال حقیقت هستین و عناد هم ندارین ، خبر بدین تا در پیام خصوصی چندتا فروم تخصصی مذهبی معرفی کنم .
درغیر اینصورت ، آدرس رو اشتباه اومدین . (هرچند می دونم دوستانی هستن که می تونن کمکتون کنن! ، ولی شما که کمک نمی خواین ! )

موفق باشین . . .
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
خو پس جهان همينجور كشكي به وجود اومده ديگه ، نه ؟؟؟


منم وقتي بچه بودم تا سن 10 -13 سالگي همين مشكل تو رو داشتم ، مخصوصا با آخرت ، اصلا قبولش نداشتم

اما كمي تفكر كردم تا به خدا رسيدم ، اسلام ، معاد و ...
 

yallfa

عضو جدید
سلام دوستان، من احساس میکنم که خدایی وجود ندارد.چون :۱.نه اورا دیده ام۲.نه معجزه ای دیده ام۳.معجزه هایی را که میگویند علم رد میکند۴.و آخر اینکه دنیا را علم جلو میبرد،نه دینلطفا اگر می توانید ثابت کنید که خدا وجود دارد
سلام
خوبی؟
دوست عزیز اول عید غدیر رو بهت تبریک میگم

قبل این که با هم در مورد این موضوع هم فکری کنیم و دلایل مختلف رو بررسی کنیم ، یه سوال دارم، از کی این سوالات به ذهنت افتاده؟ چی شد این سوالات به ذهنت خطور کرد؟ آیا کسی این سوالات رو تو ذهنت بیدار کرده یا خودت بهش رسیدی؟

ممنون
 

تیکا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان، من احساس میکنم که خدایی وجود ندارد.چون :۱.نه اورا دیده ام۲.نه معجزه ای دیده ام۳.معجزه هایی را که میگویند علم رد میکند۴.و آخر اینکه دنیا را علم جلو میبرد،نه دینلطفا اگر می توانید ثابت کنید که خدا وجود دارد

استغفرالله
كافرا اونور دارن به اين نتيجه ميرسن كه وجود داره اوون وقت شما تازه ...:biggrin:
من علم ندارم جواب بدم
ولي از 2 به بعدش رو از كجا اوردي شما ؟
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
معجزه زنده :

قرآن بزرگترين معجزه زنده ((كربلايي كاظم ، يكي از روستايان اطراف اراك ، بي سواد بي سواد ، يك شبه حافظ قرآن شد، چند سال پيش فوت كردند)


كور و فلج هاي كه امام رضا شفا ميده ((برو يك سر حرم ببيني ، من رفتم تحقيق ، يك كتاب دادن بهم با دفتر ثبت ، طرف كور بوده ، كور ، باورت ميشه بينايي رو دوباره به دست آورده ؟؟؟)))


شكاف ديوار كعبه كه براي فاطمه بنت اسد باز شد ، داخل خانه كعبه رفت و علي (ع) را به دنيا آورد ، شكاف هم اكنون روي ديوار كعبه


آبي كه داره دور قبر حضرت عباس طواف ميكنه .... و هزاران معجزه ديگر

خيلي مشتاق پيدا كردن حقيقت هستي يك سفر كن تا همه رو ببيني ، خودت برو از نزديك ببين ، قضاوت كن ، نميخوام اينجا قضاوت كني


واس اون كربلاي كاظم بي سواد هم يك روستا شاهد ، كل روستا شاهد هستند كه ايشون يك كشاورز بي سواد بود ، يك شبه حافظ جملاتي شد كه خودش هم نميدونست چيه ؟؟؟ بعد به كمك قاريان قران و امام جماعت مسجد فهميده قرانه كه حفظ شده


 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
آها


در مورد اون بخش كه گفتي علم معجزه ها رو رد ميكنه

ببين دوست عزيز

علم خودش رو هم رد ميكنه چه برسه به عقايد افكاري انسان


علم كه ما داريم / بخشيش علم حقيقي نيست عزيزم / زايده ذهن انسانه / انشتين ميگه به سرعت نور رسيده اينجور ميشه حالا كي به سرعت نور برسه ببينم چي ميشه

نيوتن گفت ، ثابت كرد / انشتين اومد ردش كرد يا حداقل اينجور بيان داشت كه نيوتن توي يك فضاي و سرعت خاصي جواب ميده ، معادلات نيوتن در سرعت بالا ناكام بود


خلاصه علم انسان خيلي ناقص تر از اونه كه بخواد همه رخداد ها رو اثبات كنه

چندتا كتاب بهت پيشنهاد ميكنم كه متن اين كتاب ها حاصل فعاليت و پژوهش هاي كشور هاي غربي هست / چيزياي هست كه به هيچ عنوان با علم توجيه پذير نيست

كتاب : فوق طبيعت / ليال واتسن / اينو بخون تا بفهمي انسان هنوز علم واقعي رو درك نكرده


بخون ببين چه چيزاي هست كه علم هنوز تو كفش مونده / پس علم ما ذره كوچكي از جهان لايتنهي هست

هر چيزي كه علم رد كنه نميشه مطلق گفت ديگه وجود نداره / ميشه گفت ؟؟؟ / علم خيلي چيزا رو ميگه نبايد باشه اما وجود داره
 

مجید لمپارد

عضو جدید
خو پس جهان همينجور كشكي به وجود اومده ديگه ، نه ؟؟؟منم وقتي بچه بودم تا سن 10 -13 سالگي همين مشكل تو رو داشتم ، مخصوصا با آخرت ، اصلا قبولش نداشتم اما كمي تفكر كردم تا به خدا رسيدم ، اسلام ، معاد و ...
مشکل خودته که به اسلام و... اعتقاد داری!شما خدا رو دیدین که میگین هست؟
 

yallfa

عضو جدید
آها


در مورد اون بخش كه گفتي علم معجزه ها رو رد ميكنه

ببين دوست عزيز

علم خودش رو هم رد ميكنه چه برسه به عقايد افكاري انسان


علم كه ما داريم / بخشيش علم حقيقي نيست عزيزم / زايده ذهن انسانه / انشتين ميگه به سرعت نور رسيده اينجور ميشه حالا كي به سرعت نور برسه ببينم چي ميشه

نيوتن گفت ، ثابت كرد / انشتين اومد ردش كرد يا حداقل اينجور بيان داشت كه نيوتن توي يك فضاي و سرعت خاصي جواب ميده ، معادلات نيوتن در سرعت بالا ناكام بود


خلاصه علم انسان خيلي ناقص تر از اونه كه بخواد همه رخداد ها رو اثبات كنه

چندتا كتاب بهت پيشنهاد ميكنم كه متن اين كتاب ها حاصل فعاليت و پژوهش هاي كشور هاي غربي هست / چيزياي هست كه به هيچ عنوان با علم توجيه پذير نيست

كتاب : فوق طبيعت / ليال واتسن / اينو بخون تا بفهمي انسان هنوز علم واقعي رو درك نكرده


بخون ببين چه چيزاي هست كه علم هنوز تو كفش مونده / پس علم ما ذره كوچكي از جهان لايتنهي هست

هر چيزي كه علم رد كنه نميشه مطلق گفت ديگه وجود نداره / ميشه گفت ؟؟؟ / علم خيلي چيزا رو ميگه نبايد باشه اما وجود داره

در تکمیل صحبتت باید گفت، علم خیلی چیزهای دیگه رو که اسلام و خدا گفته هم تایید کرده... اما قبل از ارائه اونا دوس دارم ،رفیقمون بگه که چی شده می گه خدا نیست؟ و این فکر از کجا به ذهنش خطور کرده؟
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
مشکل خودته که به اسلام و... اعتقاد داری!شما خدا رو دیدین که میگین هست؟

ببين دوست خوب


اگه بخواي از بعد فيزيك جسماني خودت به خدا برسي پس بايد بسياري از چيزا رو باور نكني


مشكل از چشم تو هست كه خدا رو نميبيني

چشم تو نميبينه


قلب ميتونه حسش كنه / بهش نزديك شو


تو خيلي چيزا رو نميتوني ببيني ، جاذبه رو ميبيني ؟؟؟

جاذبه نه ديدني هست ، نه موجه كه ثبت بشه ، نه ذره است و نه هيچ چيز ديگه


خلأ پس چي ؟؟؟ اون كه ديگه واقعا هيچي نيست ، تو خلأ رو نه ميببيني نه ماده است كه بخواد موجود باشه / حالا خلأ هست يا نيست ؟؟؟
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
خلأ يك فضاي تهي


يك فضاي كه هيچ چيز توش پيدا نميشه

حتي يك اتم هم توش نيست ((در خلأ مطلق))

خب قابل روئيت هم كه نيست


من نميبينم / هيچ چيزي هم كه وجود نداره / پس بايد خلأ در كار نباشه


حالا تو ثابت كن كه خلأ هست


همه علم دنيا كه توي فيزيك و ماده خلاصه نميشه !!! ميشه ؟؟؟ همش ماده است ؟؟ علم فراتر از اين حرفاست به نظرم شما هنوز علم و جهان رو درك نكردي


كتاب ((جهان سحر آساي نجوم)) اين كتاب رو مطالعه كن ، فصل اول درباره خطاهاي علم و چشم انسان توضيح داده


ببين چشم تو چقدر چيزها رو ميببينه كه اصلا وجود نداره و چقدر چيزهاي ديگه هست كه بايد ببينه اما نميبينه / حالا باز هم به چشمات اعتماد داري ؟؟؟
 

مجید لمپارد

عضو جدید
معجزه زنده : قرآن بزرگترين معجزه زنده ((كربلايي كاظم ، يكي از روستايان اطراف اراك ، بي سواد بي سواد ، يك شبه حافظ قرآن شد، چند سال پيش فوت كردند)كور و فلج هاي كه امام رضا شفا ميده ((برو يك سر حرم ببيني ، من رفتم تحقيق ، يك كتاب دادن بهم با دفتر ثبت ، طرف كور بوده ، كور ، باورت ميشه بينايي رو دوباره به دست آورده ؟؟؟)))شكاف ديوار كعبه كه براي فاطمه بنت اسد باز شد ، داخل خانه كعبه رفت و علي (ع) را به دنيا آورد ، شكاف هم اكنون روي ديوار كعبه آبي كه داره دور قبر حضرت عباس طواف ميكنه .... و هزاران معجزه ديگرخيلي مشتاق پيدا كردن حقيقت هستي يك سفر كن تا همه رو ببيني ، خودت برو از نزديك ببين ، قضاوت كن ، نميخوام اينجا قضاوت كني واس اون كربلاي كاظم بي سواد هم يك روستا شاهد ، كل روستا شاهد هستند كه ايشون يك كشاورز بي سواد بود ، يك شبه حافظ جملاتي شد كه خودش هم نميدونست چيه ؟؟؟ بعد به كمك قاريان قران و امام جماعت مسجد فهميده قرانه كه حفظ شده
دوست عزیز،از کجا می دونی چنین اتفاقی افتاده است(معجزه هایی که فرمودی).گیریم که اتفاق افتاده از کجا میدونی امام رضا مریضا رو شفا داده.گفته اند که زمان حضرت نوح آب کل زمین رافرا گرفته است ولی زمین شناسان و جغرافی دانان بزرگ این اتفاق عجیب را رد میکنند.ویا زمان موسی که گفته اند از وسط دریا افرادانشان را رد کرد! آیا به نظرت تخیلی نیست که...!و یاحضرت یونس که گفته اند رفت به شکم نهنگ،پس اکسیژن از کجا به وجود آمد که ایشان زنده ماندند.و امثال این اتفاقات تخیلی...! چرا من خدا راندیدم ولی باید قبولش داشته باشم.من الان میگویم من خدا هستم شما رو چه استدلالی ردش میکنن
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیز،از کجا می دونی چنین اتفاقی افتاده است(معجزه هایی که فرمودی).گیریم که اتفاق افتاده از کجا میدونی امام رضا مریضا رو شفا داده.گفته اند که زمان حضرت نوح آب کل زمین رافرا گرفته است ولی زمین شناسان و جغرافی دانان بزرگ این اتفاق عجیب را رد میکنند.ویا زمان موسی که گفته اند از وسط دریا افرادانشان را رد کرد! آیا به نظرت تخیلی نیست که...!و یاحضرت یونس که گفته اند رفت به شکم نهنگ،پس اکسیژن از کجا به وجود آمد که ایشان زنده ماندند.و امثال این اتفاقات تخیلی...! چرا من خدا راندیدم ولی باید قبولش داشته باشم.من الان میگویم من خدا هستم شما رو چه استدلالی ردش میکنن

اول خدا بودنت رو رد ميكنم / چون نسنجيده حرف ميزني

2. تا حالا ديدي كسي تو خونش بشينه شفا بگيره ؟؟؟ همينجور الكي ؟؟؟ اما تو حرم امام رضا و ... ملت ميشينن همينجور الكي خوب ميشن ، اين همينجور الكيه اسمش ميشه اعجاز

3. بر اساس كدوم مدرك ميگي رد كرده ؟؟؟ حالا خوبه من يكي زمين ميفهمم دقيقا براي مدتي خاورميانه زير آب رفت / كي گفته تو دهن نهنگ اكسيژن نيست؟؟؟ نهنگ شش داره و هوا تنفس ميكنه ((البته كسي نگفته نهنگ ، قران گفته ماهي بزرگ)) / در ضمن تيكه هاي كشتي نوح (ع) هست توي موزه هاي انگليس و اينور اونور قايمش كردن

دوست خوب گفتم از اينجا قضاوت نكن / طالب حرف حقي ؟؟؟ خيلي حق و حقيقت دوست داري ؟؟؟ همين چند مورد كه من ذكر كردم رو برو از نزديك مشاهده كن خودت پژوهش كن
 

arash_441

متخصص انرژی های نو
مشکل خودته که به اسلام و... اعتقاد داری!شما خدا رو دیدین که میگین هست؟

این سوال تو مثل این می مونه که من یه مشت بزنم زیر چشمت بعد تو بگی درد میکنه منم میگم درد را که نمیشه دید پس درد وجود نداره!!



 

JavadMessi

مدیر بازنشسته
مثله اینکه خیلی عجله دارین!!!
چندتا چندتا تاپیک میزنید
خب شما بگو به این عدم وجود معتقدی یا مشکوک؟؟؟
 

مجید لمپارد

عضو جدید
خلأ يك فضاي تهي يك فضاي كه هيچ چيز توش پيدا نميشه حتي يك اتم هم توش نيست ((در خلأ مطلق)) خب قابل روئيت هم كه نيست من نميبينم / هيچ چيزي هم كه وجود نداره / پس بايد خلأ در كار نباشه حالا تو ثابت كن كه خلأ هست همه علم دنيا كه توي فيزيك و ماده خلاصه نميشه !!! ميشه ؟؟؟ همش ماده است ؟؟ علم فراتر از اين حرفاست به نظرم شما هنوز علم و جهان رو درك نكرديكتاب ((جهان سحر آساي نجوم)) اين كتاب رو مطالعه كن ، فصل اول درباره خطاهاي علم و چشم انسان توضيح داده ببين چشم تو چقدر چيزها رو ميببينه كه اصلا وجود نداره و چقدر چيزهاي ديگه هست كه بايد ببينه اما نميبينه / حالا باز هم به چشمات اعتماد داري ؟؟؟
دوست عزیزم،ازکجا میدونی اتم وجود داره ویا هوا تو خلا وجود داره؟ علم اینو ثابت کرد که هواو... که نمی بینیمشون وجود داره اگه به یک فردی که قرن ها پیش زندگی میکرده میکرد میگفتی اتمی وجود داره که در هوا پخش شده میگفت تو دیوونه ای ولی خدا رو که کسی نه دیده نه ثابت شده که وجود داره!
 

mohammad vaghei

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[h=1]دلیل اثبات وجود خدا چیست؟[/h]دلایل فراوانی بر اثبات وجود خدا اقامه شده است که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
1-برهان امکان، یا برهان «امکان و وجوب».
این برهان از چهار مقدمه‌ یقینی تشکیل می یابد:
الف) هیچ ممکن الوجودی ذاتاً ضرورت وجود ندارد، یعنی هنگامی که عقل، ماهیتش را در نظر می گیرد، آن را نسبت به وجود و عدم، یکسان می بیند و صرف نظر از وجود علت، ضرورتی برای وجود آن نمی بیند.
این مقدمه، بدیهی و بی نیاز از اثبات است. زیرا محمول آن از تحلیل مفهوم موضوع به دست می آید و فرض ممکن الوجود بودن عیناً فرض نداشتن ضرورت وجود است.
ب) هیچ موجودی بدون وصف ضرورت، تحقق نمی یابد، یعنی تا هنگامی که همه راه های عدم به روی آن مسدود نشود، به وجود نمی آید، و به قول فلاسفه «الشیء ما لم یجب لم یوجد». به دیگر سخن: موجود یا ذاتاً واجب الوجود است و خود به خود ضرورت وجود دارد و یا ممکن الوجود است، و چنین موجودی تنها در صورتی تحقق می یابد که علتی آن را ایجاب کند و وجود آن را به سر حدّ ضرورت برساند، یعنی به گونه ای شود که امکان عدم نداشته باشد. این مقدمه هم یقینی و غیر قابل تشکیک است.
ج) هنگامی که وصف ضرورت، مقتضای ذات موجودی نبود، ناچار از ناحیه موجود دیگری به آن می رسد، یعنی علت تامه، وجود معلول را ضرورت بالغیر می سازد.
این مقدمه نیز بدیهی و غیر قابل تردید است، زیرا هر وصفی از دو حال، خارج نیست: یا بالذات است و یا بالغیر. هنگامی که بالذات نبود، ناچار بالغیر خواهد بود. پس وصف ضرورت هم که لازمه هر وجودی است، اگر بالذات نباشد، ناچار در پرتو موجود دیگری حاصل می‌شود که آن را علت می نامند.
د) دور و تسلسل در علل محال است. این مقدمه هم یقینی است، زیرا دور و تسلسل برگشت به اجتماع نقیضین می نماید و محال بودن اجتماع نقیضین بدیهی است.
با توجه به این مقدّمات یقینی، برهان امکان به این صورت تقریر می‌شود: موجودات جهان، همگی با وصف ضرورت بالغیر،‌ موجود می شوند، زیرا از یک سو ممکن الوجود هستند و ذاتاً وصف ضرورت را ندارند (مقدمة اوّل) و از سوی دیگر، هیچ موجودی بدون وصف ضرورت تحقق نمی یابد (مقدمه دوم) پس ناچار، دارای وصف ضرورت بالغیر می‌باشند و وجود هر یک از آن‌ها به وسیلة علتی ایجاب می‌شود (مقدمه سوم).
اکنون اگر فرض کنیم که وجود آن‌ها به وسیله یک دیگر ضرورت می یابد، لازمه اش دَوْر در علل است و اگر فرض کنیم که سلسلة علل،‌تا بی نهایت پیش می رود، لازمه اش تسلسل است و هر دوی آن‌ها باطل و محال می‌باشد(مقدمه چهارم) پس ناچار باید بپذیریم که در رأس سلسله علت ها موجودی است که خود به خود ضرورت وجود دارد، یعنی واجب الوجود است.
این برهان را به صورت دیگری نیز می توان تقریر کرد که نیازی به مقدمه چهارم (ابطال دور و تسلسل) نداشته باشد، و آن این که: مجموعه ممکنات به هر صورت که فرض شود، بدون وجود واجب الوجود بالذات، ضرورتی در آن‌ها تحقق نمی یابد، در نتیجه، هیچ یک از آن‌ها موجود نمی شود، زیرا هیچ کدام از آن‌ها خود به خود دارای ضرورتی نیستند تا دیگری در پرتو آن ضرورت یابد.
به دیگر سخن: ضرورت وجود در هر ممکن الوجودی ضرورتی عاریتی است و تا ضرورتی بالذات نباشد، جایی برای ضرورت های عاریتی نخواهد بود.
2ـ برهان تقدّم:
علت، تقدّم وجودی دارد بر معلول (نه تقدّم زمانی). معلول با این که هم زمان با علت است و از این نظر تقدّم و تأخری در کار نیست، در مرحله و مرتبه بعد از علت قرار گرفته و مشروط به وجود علت است، بر خلاف علت که مشروط به وجود معلول نیست، یعنی درباره معلول صادق است: «تا علت وجود پیدا نکند، او وجود پیدا نمی‌کند» اما درباره علت صادق نیست که: «تا معلول وجود پیدا نکند، او وجود پیدا نمی کند». کلمه «تا» مفید مفهوم شرطیّت و مشروطیّت و تقدّم ذاتی است.
مثال: فرض می‌کنیم گروهی می خواهند در امری، مثلاً حمله به دشمن، اقدام کنند اما هیچ یک از آن‌ها حاضر نیست پیش قدم شود و حتی حاضر نیست هم قدم باشد. به سراغ هر کدام که می رویم، می‌گوید «تا» فلان شخص حمله نکند، من حمله نخواهم کرد. شخص دوم همین را نسبت به شخص سوم می‌گوید و شخص سوم نسبت به شخص چهارم و همین طور... یک نفر پیدا نمی شود که بلا شرط حمله کند. آیا ممکن است در چنین وضعی حمله صورت گیرد؟ البته نه، زیرا حمله ها مشروط است به حمله دیگر، حمله غیر مشروط وجود ندارد و حمله های مشروط که سلسله را تشکیل می دهند، بدون شرط، وجود پیدا نمی کنند، نتیجه این است که هیچ اقدامی صورت نمی گیرد.
اگر سلسله ای غیر متناهی از علل و معلولات فرض کنیم، چون همه ممکن الوجود می باشند، وجود هر کدام مشروط بر وجود دیگری است که آن دیگری نیز به نوبه خود مشروط به دیگری است، تمام آن‌ها به زبان حال می‌گویند «تا» آن یکی دیگر وجود پیدا نکند،‌ ما وجود پیدا نخواهیم کرد، و چون این زبان حال، زبان همه است، بلا استثنا، پس همه یک جا مشروط هایی هستند که شرط شان وجود ندارد، پس هیچ یک وجود پیدا نخواهد کرد.
از طرف دیگر چون می بینیم موجوداتی در عالَم هستی وجود دارد، پس ناچار واجب بالذات و علت غیر معلول و شرط غیر مشروطی در نظام هستی هست که این‌ها وجود پیدا کرده اند.
3- برهان تجربی (دلیل علمی )
مهم ترین دلایل علمی برای اثبات وجود خدا ، آن دلایلی است که از راه نظم موجود در طبیعت و موجودات طبیعی می توان به وجود خداوند حکیم و مدبر رسید . تمام رشته های علوم ثابت می کند که در دنیا نظام معجزه آسایی وجود دارد که اساس آن ،قوانین وسنن ثابت و غیر قابل انکار جهان هستی است. تلاش و کوشش دانشمندان و احاطه به این قوانین ،امکان می دهد که بشر از راز هستی پرده برداری کند که در این مختصر فقط به یک استدلال ساده از پرفسور ادموند کارل کورنفلد استاد و محقق شیمی لاستیک و داروهای ترکیبی آلی و تکامل شیمی آلی میآوریم؛ «پرفسور ادوین کانلین زیست‏شناس دانشگاه پرینستون غالبا میگفت: «احتمال پیدایش زندگی از تصادفات به همان اندازه است که در نتیجه حدوث انفجاری در یک چاپخانه، یک کتاب قطور لغت بوجود آید» من این بیان را بدون قید و شرط تأیید میکنم. من عقیده راسخ دارم که خدایی وجود دارد که جهان را خلق کرده و از آن نگهداری میکند... من خدا را خدایی (میدانم) که تمام کتب آسمانی از سوی وی نازل شده ودر آن کتاب خود را به عنوان خالق و صانع جهان به بشر شناسانده و راه مستقیم حقیقت را به او نشان داده است... من اجازه میخواهم تا از چگونگی تأثیر شیمی آلی که در تقویت ایمان من بسیار مؤثر افتاده شمه‏ای بیان کنم. ما وجود یک حکمت عالیه را برای خلقت طبیعت قبول میکنیم، والا باید بگوئیم که این جهان و طبیعت که ما آن را ادراک میکنیم، فقط و فقط در نتیجه تصادف بوجود آمده است. برای کسی که شگفتیها و رموز و نظم و ترتیب شیمی آلی را مخصوصا در اجسام زنده دیده است، تصور به وجود آمدن جهان در نتیجه تصادف بسیار دشوار و محال است. هر قدر ما ساختمان ذره را بیشتر مطالعه میکنیم و واکنش‏های این ذرات را بیشتر زیر نظر قرار میدهیم به همان اندازه روشن‏تر درمییابیم که یک عقل کل نقشه عالم طبیعت را طرح و با اراده و مشیت خود آن را خلق کرده است. این فکر نتیجه تجربه شخصی من است و غالب اوقات که در آزمایشگاه، میان اجسام بینهایت کوچک و فعل و انفعالات پیچیده و عجیب آنها کار میکنم، فکر عظمت و حکمت عالیه آفریدگار مرا مبهوت و متحیر میسازد.
فعل و انفعالات سلول حیوانی به قدری عجیب و پیچیده است که اگر کوچکترین انحرافی در آنها روی دهد باعث بیماری حیوان میشود. واقعا عجیب است که سازمانی به پیچیدگی یک سلول حیوانی بتواند خودبخود به حیات و فعالیت خویش ادامه دهد. برای این کار حتما وجود پروردگار فوق‏العاده حکیمی ضرورت دارد. من هر قدر بیشتر در آزمایشگاهها به کار تجربی میپردازم، ایمانم راسختر و محکمتر میشود و نسبت به فکر و حال بعضی از همکاران بیدین خودم، در هر نقطه جهان که باشند، بیشتر میاندیشم. وضع آنها در نظر من معمایی شده است که چگونه با مشاهده این همه دلیل بارز، باز نمیخواهند به وجود صانع اقرار کنند. در حالیکه یک ماشین ساده ساخت بشری طراح و سازنده‏ای لازم دارد، چگونه ممکن است موجوداتی که هزاران مرتبه پیچیده‏تر و عجیب‏تر از آنند، صانعی نداشته باشند.» (1)
سخنان این دانشمند ، مربوط به برهان نظم است که به طورخلاصه نمی تواند یک مجموعه منظم حتی یک موجود بسیار کوچک به صورت تصادف و اتفاق به وجود آید ، بلکه به سازنده و خالق حکیم و دانا تعلق دارد و پذیرش تصادف در خلقت آن قدر بی دلیل است که مانند پذیرش به وجود آمدن یک کتاب فلسفی و عملی دقیق با انفجار یک کارخانه چاپ کتاب.
برای توضیح بیشنر ، به کتاب اثبات وجود خدا به قلم چهل تن از دانشمندان تالیف جان کلوور ترجمه احمد آرام مراجعه فرمایید.
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست عزیزم،ازکجا میدونی اتم وجود داره ویا هوا تو خلا وجود داره؟ علم اینو ثابت کرد که هواو... که نمی بینیمشون وجود داره اگه به یک فردی که قرن ها پیش زندگی میکرده میکرد میگفتی اتمی وجود داره که در هوا پخش شده میگفت تو دیوونه ای ولی خدا رو که کسی نه دیده نه ثابت شده که وجود داره!

من گفتم هوا تو خلأ وجود داره ؟؟؟؟ من كي گفتم


گفتم وجود نداره

اصلا ميدوني خلا چيه ؟؟؟ خلأ هيچيه / هيچي يعني هيچي توش نيست كه بشه ديد ، لمس كرد ، ثبت كرد ، خلأ يعني نيستي

حالا تو نيستي رو باور ميكني يا نميكني ؟؟ نيستي ، وجود داره يا نداره ؟؟؟

يكم بحث فلسفي شد


ببين بازم ميگم تو داري از بعد ماده قضيه رو بست ميدي ، بابا همه چيز ماده نيست كه ببيني


آثار خدا رو ديدن و ثبت كردن / يك عكس دارم كه با دوربين خاصي گرفته شده ، دستان يك آدم د ر حالت عادي ، بعد يك عكس ديگه دستان همون آدم در حال راز و نياز با خدا ، هاله هاي انرژي و نور رو در اطراف دستان مشاهده ميكني ((اين عكس توسط دوربين كرليان گرفته شده ))‌ خو پس آثار خدا رو كه ثبت كردن
 

arash_441

متخصص انرژی های نو
دلیل اثبات وجود خدا چیست؟

دلایل فراوانی بر اثبات وجود خدا اقامه شده است که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
1-برهان امکان، یا برهان «امکان و وجوب».
این برهان از چهار مقدمه‌ یقینی تشکیل می یابد:
الف) هیچ ممکن الوجودی ذاتاً ضرورت وجود ندارد، یعنی هنگامی که عقل، ماهیتش را در نظر می گیرد، آن را نسبت به وجود و عدم، یکسان می بیند و صرف نظر از وجود علت، ضرورتی برای وجود آن نمی بیند.
این مقدمه، بدیهی و بی نیاز از اثبات است. زیرا محمول آن از تحلیل مفهوم موضوع به دست می آید و فرض ممکن الوجود بودن عیناً فرض نداشتن ضرورت وجود است.
ب) هیچ موجودی بدون وصف ضرورت، تحقق نمی یابد، یعنی تا هنگامی که همه راه های عدم به روی آن مسدود نشود، به وجود نمی آید، و به قول فلاسفه «الشیء ما لم یجب لم یوجد». به دیگر سخن: موجود یا ذاتاً واجب الوجود است و خود به خود ضرورت وجود دارد و یا ممکن الوجود است، و چنین موجودی تنها در صورتی تحقق می یابد که علتی آن را ایجاب کند و وجود آن را به سر حدّ ضرورت برساند، یعنی به گونه ای شود که امکان عدم نداشته باشد. این مقدمه هم یقینی و غیر قابل تشکیک است.
ج) هنگامی که وصف ضرورت، مقتضای ذات موجودی نبود، ناچار از ناحیه موجود دیگری به آن می رسد، یعنی علت تامه، وجود معلول را ضرورت بالغیر می سازد.
این مقدمه نیز بدیهی و غیر قابل تردید است، زیرا هر وصفی از دو حال، خارج نیست: یا بالذات است و یا بالغیر. هنگامی که بالذات نبود، ناچار بالغیر خواهد بود. پس وصف ضرورت هم که لازمه هر وجودی است، اگر بالذات نباشد، ناچار در پرتو موجود دیگری حاصل می‌شود که آن را علت می نامند.
د) دور و تسلسل در علل محال است. این مقدمه هم یقینی است، زیرا دور و تسلسل برگشت به اجتماع نقیضین می نماید و محال بودن اجتماع نقیضین بدیهی است.
با توجه به این مقدّمات یقینی، برهان امکان به این صورت تقریر می‌شود: موجودات جهان، همگی با وصف ضرورت بالغیر،‌ موجود می شوند، زیرا از یک سو ممکن الوجود هستند و ذاتاً وصف ضرورت را ندارند (مقدمة اوّل) و از سوی دیگر، هیچ موجودی بدون وصف ضرورت تحقق نمی یابد (مقدمه دوم) پس ناچار، دارای وصف ضرورت بالغیر می‌باشند و وجود هر یک از آن‌ها به وسیلة علتی ایجاب می‌شود (مقدمه سوم).
اکنون اگر فرض کنیم که وجود آن‌ها به وسیله یک دیگر ضرورت می یابد، لازمه اش دَوْر در علل است و اگر فرض کنیم که سلسلة علل،‌تا بی نهایت پیش می رود، لازمه اش تسلسل است و هر دوی آن‌ها باطل و محال می‌باشد(مقدمه چهارم) پس ناچار باید بپذیریم که در رأس سلسله علت ها موجودی است که خود به خود ضرورت وجود دارد، یعنی واجب الوجود است.
این برهان را به صورت دیگری نیز می توان تقریر کرد که نیازی به مقدمه چهارم (ابطال دور و تسلسل) نداشته باشد، و آن این که: مجموعه ممکنات به هر صورت که فرض شود، بدون وجود واجب الوجود بالذات، ضرورتی در آن‌ها تحقق نمی یابد، در نتیجه، هیچ یک از آن‌ها موجود نمی شود، زیرا هیچ کدام از آن‌ها خود به خود دارای ضرورتی نیستند تا دیگری در پرتو آن ضرورت یابد.
به دیگر سخن: ضرورت وجود در هر ممکن الوجودی ضرورتی عاریتی است و تا ضرورتی بالذات نباشد، جایی برای ضرورت های عاریتی نخواهد بود.
2ـ برهان تقدّم:
علت، تقدّم وجودی دارد بر معلول (نه تقدّم زمانی). معلول با این که هم زمان با علت است و از این نظر تقدّم و تأخری در کار نیست، در مرحله و مرتبه بعد از علت قرار گرفته و مشروط به وجود علت است، بر خلاف علت که مشروط به وجود معلول نیست، یعنی درباره معلول صادق است: «تا علت وجود پیدا نکند، او وجود پیدا نمی‌کند» اما درباره علت صادق نیست که: «تا معلول وجود پیدا نکند، او وجود پیدا نمی کند». کلمه «تا» مفید مفهوم شرطیّت و مشروطیّت و تقدّم ذاتی است.
مثال: فرض می‌کنیم گروهی می خواهند در امری، مثلاً حمله به دشمن، اقدام کنند اما هیچ یک از آن‌ها حاضر نیست پیش قدم شود و حتی حاضر نیست هم قدم باشد. به سراغ هر کدام که می رویم، می‌گوید «تا» فلان شخص حمله نکند، من حمله نخواهم کرد. شخص دوم همین را نسبت به شخص سوم می‌گوید و شخص سوم نسبت به شخص چهارم و همین طور... یک نفر پیدا نمی شود که بلا شرط حمله کند. آیا ممکن است در چنین وضعی حمله صورت گیرد؟ البته نه، زیرا حمله ها مشروط است به حمله دیگر، حمله غیر مشروط وجود ندارد و حمله های مشروط که سلسله را تشکیل می دهند، بدون شرط، وجود پیدا نمی کنند، نتیجه این است که هیچ اقدامی صورت نمی گیرد.
اگر سلسله ای غیر متناهی از علل و معلولات فرض کنیم، چون همه ممکن الوجود می باشند، وجود هر کدام مشروط بر وجود دیگری است که آن دیگری نیز به نوبه خود مشروط به دیگری است، تمام آن‌ها به زبان حال می‌گویند «تا» آن یکی دیگر وجود پیدا نکند،‌ ما وجود پیدا نخواهیم کرد، و چون این زبان حال، زبان همه است، بلا استثنا، پس همه یک جا مشروط هایی هستند که شرط شان وجود ندارد، پس هیچ یک وجود پیدا نخواهد کرد.
از طرف دیگر چون می بینیم موجوداتی در عالَم هستی وجود دارد، پس ناچار واجب بالذات و علت غیر معلول و شرط غیر مشروطی در نظام هستی هست که این‌ها وجود پیدا کرده اند.
3- برهان تجربی (دلیل علمی )
مهم ترین دلایل علمی برای اثبات وجود خدا ، آن دلایلی است که از راه نظم موجود در طبیعت و موجودات طبیعی می توان به وجود خداوند حکیم و مدبر رسید . تمام رشته های علوم ثابت می کند که در دنیا نظام معجزه آسایی وجود دارد که اساس آن ،قوانین وسنن ثابت و غیر قابل انکار جهان هستی است. تلاش و کوشش دانشمندان و احاطه به این قوانین ،امکان می دهد که بشر از راز هستی پرده برداری کند که در این مختصر فقط به یک استدلال ساده از پرفسور ادموند کارل کورنفلد استاد و محقق شیمی لاستیک و داروهای ترکیبی آلی و تکامل شیمی آلی میآوریم؛ «پرفسور ادوین کانلین زیست‏شناس دانشگاه پرینستون غالبا میگفت: «احتمال پیدایش زندگی از تصادفات به همان اندازه است که در نتیجه حدوث انفجاری در یک چاپخانه، یک کتاب قطور لغت بوجود آید» من این بیان را بدون قید و شرط تأیید میکنم. من عقیده راسخ دارم که خدایی وجود دارد که جهان را خلق کرده و از آن نگهداری میکند... من خدا را خدایی (میدانم) که تمام کتب آسمانی از سوی وی نازل شده ودر آن کتاب خود را به عنوان خالق و صانع جهان به بشر شناسانده و راه مستقیم حقیقت را به او نشان داده است... من اجازه میخواهم تا از چگونگی تأثیر شیمی آلی که در تقویت ایمان من بسیار مؤثر افتاده شمه‏ای بیان کنم. ما وجود یک حکمت عالیه را برای خلقت طبیعت قبول میکنیم، والا باید بگوئیم که این جهان و طبیعت که ما آن را ادراک میکنیم، فقط و فقط در نتیجه تصادف بوجود آمده است. برای کسی که شگفتیها و رموز و نظم و ترتیب شیمی آلی را مخصوصا در اجسام زنده دیده است، تصور به وجود آمدن جهان در نتیجه تصادف بسیار دشوار و محال است. هر قدر ما ساختمان ذره را بیشتر مطالعه میکنیم و واکنش‏های این ذرات را بیشتر زیر نظر قرار میدهیم به همان اندازه روشن‏تر درمییابیم که یک عقل کل نقشه عالم طبیعت را طرح و با اراده و مشیت خود آن را خلق کرده است. این فکر نتیجه تجربه شخصی من است و غالب اوقات که در آزمایشگاه، میان اجسام بینهایت کوچک و فعل و انفعالات پیچیده و عجیب آنها کار میکنم، فکر عظمت و حکمت عالیه آفریدگار مرا مبهوت و متحیر میسازد.
فعل و انفعالات سلول حیوانی به قدری عجیب و پیچیده است که اگر کوچکترین انحرافی در آنها روی دهد باعث بیماری حیوان میشود. واقعا عجیب است که سازمانی به پیچیدگی یک سلول حیوانی بتواند خودبخود به حیات و فعالیت خویش ادامه دهد. برای این کار حتما وجود پروردگار فوق‏العاده حکیمی ضرورت دارد. من هر قدر بیشتر در آزمایشگاهها به کار تجربی میپردازم، ایمانم راسختر و محکمتر میشود و نسبت به فکر و حال بعضی از همکاران بیدین خودم، در هر نقطه جهان که باشند، بیشتر میاندیشم. وضع آنها در نظر من معمایی شده است که چگونه با مشاهده این همه دلیل بارز، باز نمیخواهند به وجود صانع اقرار کنند. در حالیکه یک ماشین ساده ساخت بشری طراح و سازنده‏ای لازم دارد، چگونه ممکن است موجوداتی که هزاران مرتبه پیچیده‏تر و عجیب‏تر از آنند، صانعی نداشته باشند.» (1)
سخنان این دانشمند ، مربوط به برهان نظم است که به طورخلاصه نمی تواند یک مجموعه منظم حتی یک موجود بسیار کوچک به صورت تصادف و اتفاق به وجود آید ، بلکه به سازنده و خالق حکیم و دانا تعلق دارد و پذیرش تصادف در خلقت آن قدر بی دلیل است که مانند پذیرش به وجود آمدن یک کتاب فلسفی و عملی دقیق با انفجار یک کارخانه چاپ کتاب.
برای توضیح بیشنر ، به کتاب اثبات وجود خدا به قلم چهل تن از دانشمندان تالیف جان کلوور ترجمه احمد آرام مراجعه فرمایید.

بازم کپی پست شروع شد
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
من فعلا برم كار مهمتري دارم


در ضمن خدا نيازي به اثبات نداره ، خدا كه هست ، با آفرين جهان تجلي كرد (( اون چيزي كه بايد در اين موضوع اثبات بشه صحت عقل انسان است))


به اميد ديدار


يا علي
 

arash_441

متخصص انرژی های نو
دوست عزیز،از کجا می دونی چنین اتفاقی افتاده است(معجزه هایی که فرمودی).گیریم که اتفاق افتاده از کجا میدونی امام رضا مریضا رو شفا داده.گفته اند که زمان حضرت نوح آب کل زمین رافرا گرفته است ولی زمین شناسان و جغرافی دانان بزرگ این اتفاق عجیب را رد میکنند.ویا زمان موسی که گفته اند از وسط دریا افرادانشان را رد کرد! آیا به نظرت تخیلی نیست که...!و یاحضرت یونس که گفته اند رفت به شکم نهنگ،پس اکسیژن از کجا به وجود آمد که ایشان زنده ماندند.و امثال این اتفاقات تخیلی...! چرا من خدا راندیدم ولی باید قبولش داشته باشم.من الان میگویم من خدا هستم شما رو چه استدلالی ردش میکنن

تا حدودی بهت حق میدم

بهترین راه برای شناخت خدا تفکر و تامل می باشد.

به همین دلیل 1 ساعت تفکر را بهتر از 70 سال عبادت معرفی شده.

 

مجید لمپارد

عضو جدید
اول خدا بودنت رو رد ميكنم / چون نسنجيده حرف ميزني 2. تا حالا ديدي كسي تو خونش بشينه شفا بگيره ؟؟؟ همينجور الكي ؟؟؟ اما تو حرم امام رضا و ... ملت ميشينن همينجور الكي خوب ميشن ، اين همينجور الكيه اسمش ميشه اعجاز 3. بر اساس كدوم مدرك ميگي رد كرده ؟؟؟ حالا خوبه من يكي زمين ميفهمم دقيقا براي مدتي خاورميانه زير آب رفت / كي گفته تو دهن نهنگ اكسيژن نيست؟؟؟ نهنگ شش داره و هوا تنفس ميكنه ((البته كسي نگفته نهنگ ، قران گفته ماهي بزرگ)) / در ضمن تيكه هاي كشتي نوح (ع) هست توي موزه هاي انگليس و اينور اونور قايمش كردن دوست خوب گفتم از اينجا قضاوت نكن / طالب حرف حقي ؟؟؟ خيلي حق و حقيقت دوست داري ؟؟؟ همين چند مورد كه من ذكر كردم رو برو از نزديك مشاهده كن خودت پژوهش كن
‏ اریک آبیدال تو بارسا سرطانش درست شد نه اومد مشهدو یا مکه پس باید بگیم اونم معجزه است من که به چش خودم معجزه ندیدم وبه حرف مردم هم اکتفا نمیکنم.تنها دفعه ای که زمین را آب گرفت قبل از پیدایش آدمی بودو اگه گفته شما درست باشد ( آب گرفتن خاورمیانه) چرا کشتی تو ترکیه پیدا شد و همچنین من انگلیس رفتم و تحقیق کرده ام و همچنین ترکی که گفته اند برای ناخدای اسکاتلندی بوده است.و آخرش اینکه ماهی بزرگ با نهنگ چه فرقی داره همه میمیرن نهنگ میره زیر آب فشار آدمو ازپای در میاره
 
بالا