جشن بزرگ ترنم غدیر............................بیاین تو

تیکا

عضو جدید
کاربر ممتاز
امام علی (ع ) :اذا قام الرجل الی الصلاة اقبل الیه ابلیس ینظر الیه حسدا لما یری من رحمة الله التی تغشاء
هنگامی که کسی به نماز برمی خیزد، شیطان می آید و به نظر حسادت به او نگاه می کند، زیرا می بیند که رحمت خدا او را فرا گرفته است .
( بحار الانوار، ج ,82 ص 207 )
 

تیکا

عضو جدید
کاربر ممتاز
حديث امام علي درباره نماز

حديث امام علي درباره نماز

نماز رحمت الهی
امام علی (ع ) : لو یعلم المصلی ما یغشاه من الرحمة لمارفع رأسه من السجود
اگر نماز گزار بداند که چقدر از رحمت (خداوند تعالی ) او رافرا گرفته است ، سرش را از سجده بر نمی دارد.
( غرر الحکم ، ص 261 )
 

تیکا

عضو جدید
کاربر ممتاز
حديث امام علي درباره اذان

حديث امام علي درباره اذان

دعا هنگام اذان امام علی (ع ) :اغتنموا الدعاء عند اربع : عند قرائة القران و عند الاذان و عند نزول الغیث وعند التقاء الصفین للشهادة
در چهارزمان دعا را غنیمت شمارید: 1- هنگام قرائت قرآن . 2- هنگام اذان .3- هنگام نزول باران . 4- هنگام رو به رو شدن دو لشکر مؤمنین و کفاربرای جنگ .
( وسائل الشیعه ، ج 4، ص 1114
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
Download
Play
مولا امیر المومنین
Download
Play
ثنای علی
Download
Play
پادشه خوبان
Download
Play
سلطان سخا
Download
Play
تو حیدر من
Download
Play
علی علی یا علی
Download
Play
مولا جانم
Download
Play
امیر دلها یا مولا
Download
Play
تواشیح 1
Download
Play
دست تولی
Download
Play
تواشیح 2
Download
Play
حیدر یا مولا
Download
Play
تواشیح 3
Download
Play
مددی یا مولا
Download
Play
قوالی 1
Download
Play
مظلوم علی
Download
Play
قوالی3
Download
Play
قوالی 2
Download
Play
قوالی 5
Download
Play
قوالی
 

yare66

عضو جدید
خورشید چراغکی زرخسار علی است
مه نقطه کوچکی ز پرگار علی است
هرکس که فرستد به محمد صلوات
همسایه دیوار به دیوار علی است
.
.
.
.
.
.
:w31::w31:عید غدیر خم بر همه شیعیان جهان مبارک:w31::w31:
 

yare66

عضو جدید
نه فقط بنده به ذات ازلی مینازد
ناشر حکم ولایت به ولی مینازد
گر بنازد به علی شیعه ندارد عجبی
عجب اینجاست "خدا"هم به علی مینازد
 

تیکا

عضو جدید
کاربر ممتاز
حضرت علي(عليه‌السلام) مي فرمايند: وقتي كسي عريان شود، شيطان به او نظر مي‌اندازد و در او طمع مي كند؛ پس خود را بپوشانيد.
( تهذيب )

 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]من غدیرم![/h]برکه آرمیده در دل صحرا. اما جاری تا عمق تاریخ، از این کران تا آن کران و تا همه بیکران ها!
چشمه جوشان عشق و ایمانم . پیام آور آزادی انسانم.
[h=2]من غدیرم![/h]طنین «آواز حقیقت» برکه ای از نور، نای سبزه زاران حیات.
[h=2]من غدیرم![/h]سایه سار امید رهایی بشر، روح ماندگار معنا، حدیث حادثه ای والا.
[h=2]من غدیرم![/h]یادگار یادها و تلاوت ارزشهای تاریخ، تداوم رسالت و توحید، بازتاب فریادهای خورشیدی!
[h=2]من غدیرم![/h]مضربی از مهبط آدم و بهشت . حاصل جمع عشق و ایمان و استقامت و ظفر.
[h=2]من غدیرم![/h]سرشار از اندیشه روشن تاریخ و صدای شادی آب در مهتاب.
[h=2]من غدیرم![/h]دل مایه ابراهیم خلیل، در پی ریزی کعبه ایمان و فرا بردن پایه های اسلام، تا عرش خداوندی و بارگاه کبریایی.
[h=2]من غدیرم![/h]خطی از خدا تا امتداد همه تاریخ!
[h=2]من غدیرم![/h]سرشار از برکت نوحه های نوح و مددکار رهایی کشتی او، در تلاطم طوفان!
[h=2]من غدیرم![/h]عرصه و آبشخور آهوان رمیده، آهوانی که به عزم رهایش، وادی به وادی به شوق می پویند و بیابان تجلی و نور و طور را، می جویند.
[h=2]من غدیرم![/h]فرزند سعی ساره و هجر هاجر و زمزمه ی زمزم!
[h=2]من غدیرم![/h]پاره ای از نیل که موسائیان، به نشاط فرو رفتن در رحمت و برکت پروردگار، در آن گام نهادند و به سلامت و میمنت و برکت، از آن فراز آمدند.
[h=2]من غدیرم![/h]جان بخش دلها، همچون دم عیسای مسیح، و متبرک از زهد زکریای پیامبر(ع) .
[h=2]من غدیرم![/h]یاد آیه میثاق و کمال، برکه ای فزونتر از دریا، مشعل جاودان سوز مبارک.
[h=2]من غدیرم![/h]معبد همه دیدگان نافذ حق بین، و رستنگاه برگ و گل و باد و آفتاب.
[h=2]من غدیرم![/h]نظرگاه «شبان وادی ایمن» قبله گاه و راهنمای خضر نبی!
[h=2]من غدیرم![/h]کرامت دستان سبز تاریخ، سنگ نشان همه دلدادگان دریا دل!
[h=2]من غدیرم![/h]تبلور متن متینی از راهبری همه رهروان حق جوی عدالت مدار ایمان پناه.
[h=2]من غدیرم![/h]پایگاه عرفان خوشه های پر ثمر ایثار و عشق و تجلی و آرمان و جایگاه فرود فرشتگان و فرشته سانان و سبکباران.
[h=2]من غدیرم![/h]تداوم رسالت «گل سرخ»، در «باغستان توحید».
[h=2]من غدیرم![/h]استمرار روزهای آفتابین و شبهای ماهتابی.
[h=2]من غدیرم![/h] بهای هر چه، بهارانست، طراوت قطره قطره ای که، از باران است.
[h=2]من غدیرم![/h]عطر دل انگیز نعمت ولایت و موهبت هدایت!
 

تیکا

عضو جدید
کاربر ممتاز
در غدیــر خم که نام برکـه ایست
داد احمــــد را خدا فرمــــان ایست

همرهان را خواند احمـد با شعف
رفتگـــــان باز آمدند از هــــــر طرف

از جهــــــــاز اشتـــــــران کـــاروان
منبـــــری برساختندش در میــــان

ابتدا احمــــــد به منبــــــر پا نهاد
پس علـــی را در کنارش جای داد

دست او بگرفت و کــرد او را بلنـد
بر ســــــــر دستش نبی ارجمنــــد

گفت یارب دوستانش دوست دار
دشمنانش را همی دشمن شمار

بارالهــــــا یـــــــار او را یـــــار باش
هر که خواهـد خوار او گو خوار باش

چون به پایان گفتـه احمد رسید
این خطاب از جانب ایــــــــزد رسید

دینتان کامــــل شد و نعمت تمام
شد
خـــــدا راضی ازین دین و امام
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
تعیین جانشینى براى رهبرى امت اسلامى از مهمترین و عمده ‏ترین مسایلى بود كه پیامبر اكرم در آخرین سال حیات، هنگام بازگشت از حجة‏الوداع، به همراهان خویش ابلاغ كرد.اگر چه این اعلام عمومى، به فرمان خداوند صورت گرفت، ولى صرف نظر از جنبه آن، مى‏توانست ‏حاكى از دغدغه طبیعى معمار و بنیانگذار مكتب نسبت ‏به آینده امت ‏باشد، این اقدام یك ضرورت اجتماعى اجتناب ‏ناپذیر بود، و از انتظارات عقلاى عالم به شمار مى‏آمد و آن حضرت حتى در زمان حیات خویش از آن مهم غفلت نمى‏ورزید. او مى‏دانست كه جامعه بى سرپرست مانند رمه بى ‏چوپان كه هر لحظه در معرض اختلاف، گسستگى و هجوم فرصت‏ طلبان است. لذا هر وقت‏ براى جنگ یا غزوه‏اى از مدینه خارج مى‏شد، شهر را بدون امیر و خلیفه وا نمى‏گذاشت؛ پس هنگامى كه سفرى ابدى در پیش رو داشت، چگونه ممكن بود امت را به حال خود واگذارد. (1)
این بود كه در زیر آفتاب سوزان بیابان تفتیده حجاز در میان جمعى از بزرگان اصحاب، كوشید تا رسالت ‏خویش را به پایان رساند. علماى شیعه و شمارى از دانشمندان اهل تسنن ‏بر این باورند كه سوره مائده، به ویژه آیه‏67، آخرین كلامى بود كه بر پیامبر(ص) نازل شد.
بسیارى از علماى اسلام معتقدند كه آیه مزبور در روز هجدهم ذى‏ حجه، پس از تمام شدن اعمال حجة‏الوداع در غدیر خم و قبل از آن كه پیامبر على(ع) را خلیفه خود معرفى كند، نازل شده است آنها شان نزول این آیه را انتصاب على(ع) به جانشینى پیامبر(ص) مى‏دانند. (2)
و باز هنگام حركت ‏به سوى تبوك به على(ع) فرمود: " انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى"؛ نسبت تو به من مانند نسبت هارون به موسى است، جز این كه پس از من پیامبرى نخواهد بود.
پیامبر(ص) با این سخن مقام وزارت، اختصاص در دوستى، برترى بر همگان و جانشینى در زمان حیات و پس از وفاتش را براى على(ع) ثابت كرد. زیرا قرآن كریم به تحقق همه این موارد هارون گواهى مى‏دهد. (3)
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]ویژگیهاى على(ع) از نگاه پیامبر(ص)[/h]پیامبر(ص) بارها به موقعیت معنوى على(ع)، فضایل آن حضرت، امتیازات او بر دیگران و مقام وصایت و وراثتش تاكید کرده است. آن بزرگوار در گفتار بلندى به دخترش فاطمه(س) مى‏فرماید:" اى فاطمه، آیا خشنود نیستى من تو را به همسرى كسى درآوردم كه اسلامش پیشتر از دیگران و دانشش بیشتر از همگان است؟ به راستى خداى تعالى به اهل زمین توجه فرمود، از میان ایشان پدرت را برگزید و او را پیغمبر قرار داد؛ دوباره به آنها توجه فرمود، از ایشان شوهرت را برگزید و او را وصى قرار داد؛ خداى تعالى به من وحى فرمود: كه تو را به ازدواج او درآورم. اى فاطمه، آیا نمى‏دانى كه خداوند به خاطر بزرگداشت تو، تو را به همسرى بزرگترین، بردبارترین و دانشمندترین مردان، كسى كه پیش از دیگران اسلام اختیار كرد، درآورد؟"
فاطمه علیهاالسلام ازاین سخنان خندان و شكفته شد، پس رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم به او فرمود: اى فاطمه، به راستى براى على هشت فضیلت است كه مانند آن به هیچ یك از پیشینیان و آیندگان داده نشده: او در دنیا و آخرت برادر من است و این فضیلتى است كه هیچ كس داراى آن نیست؛ تو، كه بانوى زنان بهشتى، همسر او هستى؛ دو نتیجه و زاده رحمت [حسن و حسین] كه فرزند زادگان منند، فرزندان اویند؛ برادرش [جعفر بن‏ابى طالب] كسى است كه با دو بال در بهشت آرایش شده و با فرشتگان هر كجا بخواهد پرواز مى‏كند؛ علم اولین و آخرین نزد اوست؛ او نخستین كسى است كه به من ایمان آورد؛ او آخرین كسى است كه هنگام مرگ با من دیدار مى‏كند و او وصى من و وارث همه اوصیاست.
و باز رسول خدا صلى الله علیه وآله و سلم به علىعلیه السلام فرمود: یا على، با تو مخاصمه و پیكار مى‏كنند و تو به سبب هفت ‏خصلت و فضیلت‏ بر دیگران پیروز مى‏شوى كه هیچ كس داراى آن هفت ‏خصلت نیست: 1- تو نخستین ایمان‏آورندگانى؛ 2- در پیكار و جهاد با دشمنان دین از همگان بزرگتر و برترى؛3- داناترین ایشان به روزهاى خدا هستى؛ 4- در پیمان با خدا با وفاترین و پایدارترین آنهایى؛ 5- با مردم مهربانتر از دیگرانى؛ 6- در تقسیم بیت‏المال به خاطر رعایت مساوات بر دیگران برترى دارى؛ 7- در فضیلتها و مزیتها در نزد خدا از همگان برتر و بزرگترى. (4)
احادیثى كه درباره فضایل و مناقب على علیه السلام از پیامبر اكرم(ص) صادر شده به اندازه‏اى است كه موضوع كتابهاى بسیارى گردیده و در این مجمل نمى‏گنجد، وما به قطره ای از دریا بسنده می کنیم.
به هر حال از مجموع این احادیث در مراحل مختلف چنین به دست مى‏آید:
1 - پیامبر اكرم(ص) در نخستین روزهاى بعثت، كه به نص قرآن ماموریت ‏یافت ‏خویشان نزدیكتر خود را به دین خدا دعوت كند، صریحا به آنان فرمود: هر یك از شما كه در اجابت دعوت من از دیگران پیشى گیرد، وزیر، جانشین و وصى من است.
على(ع) از دیگران سبقت گرفت و اسلام را پذیرفت. پیامبر(ص) از او قبول فرمود و او را وزیر و جانشین خود ساخت. على(ع) خود این رویداد را این ‏گونه بازگو مى‏كند:
من از همه كوچكتر بودم، عرض كردم: من وزیر تو مى‏شوم، پیغمبر دستش را به گردن من گذاشته، فرمود: این شخص برادر، وصى و جانشین من است، از او اطاعت كنید. مردم مى‏خندیدند و به ابوطالب مى‏گفتند: تو را امر كرد كه از پسرت اطاعت كنى! (5)
2 - پیامبر اكرم(ص) مكرر تصریح فرمود: كه على(ع) در گفتار و كردار خود از خطا و گناه مصون است، هر سخنى كه بگوید و هر كارى كه انجام دهد با دعوت دینى مطابقت دارد و داناترین مردم به معارف و شرایع اسلام است.
راویان عامه و خاصه نقل كرده‏اند كه، پیامبر(ص) فرمود: على همیشه با حق و قرآن است و حق و قرآن همیشه با اوست و تا قیامت از هم جدا نخواهند شد. (6)
3 - مجاهدتها و خدمات على(ع) او را از دیگر صحابه همواره ممتاز گردانید، خوابیدن او در بستر پیامبر در شبانگاهان هجرت و فتوحات او در بدر، احد، خندق و خیبر زبانزد همگان بود.
4 - درغدیرخم پیامبر(ص) على(ع) را به ولایت عامه مردم نصب و معرفى كرد و او را مانند خود سرپرست مؤمنان قرار داد. (7)
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]رحلت پیامبر و منازعات سیاسى[/h]هر چند رحلت پیامبر و منازعات دامنه ‏دار اصحاب براى تصدى خلافت امرى اسف‏انگیز و فاجعه‏آفرین است، اما پیامى مهم دارد و آن این كه مساله رهبرى و حكومت از روشن ‏ترین و بدیهى ترین نیازهاى جامعه اسلامى است؛ نیازى كه صحابه پیامبر یك صدا براى تحقق آن قیام كردند، هیچ كس در لزوم آن تردید روا نداشت و تنها مصداق و شیوه تعیین آن مورد اختلاف واقع شد. شیعیان معتقد بودند كه انتصاب على(ع) به خلافت از سوى پیامبر، نه تنها به موجب نص صورت گرفته است، بلكه از جهت عقلى هم از پذیرش آن گریزى نیست؛ زیرا عقل نمى‏تواند بپذیرد كه رهبرى درباره كوچكترین مسایل فردى و اجتماعى با پیروان خویش سخن بگوید اما مهمترین مساله جامعه را در پرده ابهام و سكوت باقى گذارد. همچنین شیعیان ادعاى تمسك به راى اكثریت و یا اجماع امت در موضوع خلاف را بى ‏وجه مى‏دانند، خصوصا اگر كسى بخواهد آن را به گفتار و كردار پیامبر(ص) نیز مستند سازد؛ زیرا ارجاع به راى اكثریت و یا واگذارى امر امت ‏به اهل «حل و عقد» از سوى كسى كه جز وحى سخن نمى‏گوید امرى شایسته به نظر نمى‏رسد.البته آنچه در سقیفه اتفاق افتاد، نه راى اكثریت ‏بود، نه انتخاب اهل حل و عقد، براى این كه نه راى ‏گیرى عمومى در كار بود و نه آنها كه خلیفه تعیین كردند همه اهل حل و عقد به شمار مى‏آمدند، به ویژه آن كه بسیارى از صحابه بزرگ رسول خدا(ص) مانند ابن‏عباس، زبیر، سلمان، ابوذر، مقداد و عمار دراین انتخاب حضور نداشتند و به شدت با آن مخالف بودند. همه مى دانند حتى بیعتى كه انجام شد در سطحى گسترده و عمومى نبود و تنها به تنى چند از متنفذین و سران قبایل اختصاص داشت. (8)خلیفه دوم، با آن كه خود بنیانگذار این خلافت ‏بود، مى‏گفت:
" هر كس به چنین طریقى متوسل شود شایسته بیعت نیست و هر كس چنین بیعتى كند باطل خواهد بود». (9)
اهل سقیفه حتى به همان شیوه كه خود ابداع و عمل كردند وفادار نماندند، بلكه سالیانى بعد، خلیفه اول رسما عمر را به جانشینى خود برگزید.
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]نظام رهبرى در مكتب اهل‏ بیت علیهم السلام[/h]بسیارى از صحابه پیامبر با استفاده از مفاد آیاتى چون:
" و جعلنا ائمة یهدون بامرنا و كانوا بایاتنا یوقنون." (سجده/24)
" و جعلنا ائمة یهدون بامرنا لما صبروا..." ( انبیاء/‏73)
" ... قال انى جاعلك للناس اماما." (بقره/124)
و همچنین با استناد به قول و فعل پیامبر بر این باور شدند كه امام و پیشواى جامعه باید از سوى خدا و به وسیله پیامبر(ص) معرفى و معین شده، معصوم و از هرعیب و نقص خَلقى و خُلقى و سببى پیراسته باشد. و در خاندانى پاك و پاكدامن تولد یافته باشد. بنابراین درعرف خاص شیعیان: «امام‏» رهبرى سیاسى، فكرى، اخلاقى را در برمى‏گیرد و اداره اموراجتماعى، راهنمایى و ارشاد فكرى و آموزش دینى و تصفیه و تزكیه اخلاقى ازاو انتظار مى‏رود. (10)چنین شخصى مسلما باید از رذایل اخلاقى وارسته، به فضایل آراسته و در دانش و بینش و بردبارى و سایر صفات متعالى سرآمد همگان باشد.
«الامام المطهر من الذنوب، المبراء عن العیوب، المخصوص بالعلم، الموسوم بالحلم.‏» (11)
امام در سایه این ویژگیها ارشاد و هدایت امت را عهده ‏دار مى‏شود، اما روشن است كه به هنجار آوردن ملت، بدون نظام و برنامه و مدیریت نیرومند، هرگز ممكن نیست. از این رو امامت را «نظام دین و دنیا» دانسته‏اند: هشتمین پیشواى ما حضرت رضا(ع) مى‏فرماید:
" ان الامام نظام الدین، عزالمسلمین، غیظ المنافقین و بوارالكافرین"؛ امام سبب برپایى نظام دین، خشم منافقین و نابودى كافرین است.
آرمان طرفداران مكتب اهل بیت پیامبراین بود كه چنین كسى بر جامعه اسلامى حكومت كند. و آنها در سایه چنین آرمان بلندى همواره بر سلاطین فاسد و ستمگر شوریده‏اند. متفكر معروف عراقى دكتر على الوردى در این باره مى‏نویسد:
" شیعه ائمه خود را معصوم از گناه (پیراسته از فساد اخلاقى و سیاسى و اجتماعى) مى‏دانند و این عقیده یعنى اصل عصمت، نتایج اجتماعى و عملى سترگى در پى داشت؛ زیرا غیر مستقیم انتقادى از ستمگرى‏ها و تباهكارى‏هاى خلفا، سلاطین و قدرتمندان بود. شیعیان، كه اعتقاد به عصمت دارند، با عصمت ائمه خود، گناهان بزرگ ستمكاران و فرمانروایان را مورد حمله قرار مى‏دادند و ائمه خود را به عنوان نمونه تمام‏ عیار عصمت و پاكدامنى در برابر آنان مى‏گذاشتند. تشیع، مانند هر مسلك انقلابى، ریشه فساد و تباه روزى و سیاه روزگارى جامعه را در سازمان حكومت جستجو مى‏كند و ناآگاهان و شناخت‏ نایافته‏ها (توده غافل و ناآگاه) را مسؤول و مقصر نمى‏شناسد. اعتقادى كه شیعیان در باره امامت دارند همیشه آنها را به قیام بر ضد حكومتها واداشته است. شیعیان تنها حكومتى را بر حق مى‏دانند و از آن رضایت دارند كه امامى معصوم از آل على آن را اداره كند. این عقیده موجب دوام و استحكام دشمنى میان شیعیان و صاحبان قدرت شده و بر این اساس بود كه شیعه را گاهى به زندقه و الحاد متهم مى‏ساختند. رافضى بودن، معنى تلویحى و ضمنى آن، عبارت از رفض (رد و انكار) دین و دولت‏ بود و دوره‏اى بر مسلمین گذشت كه اگر به زندقه یا كفر یا الحاد متهم مى‏شدند، بهتر از آن بود كه به تشیع یا رفض متهم شوند و نشانه‏هاى آن تا امروز بر جاى مانده است." (12)
به حقیقت اصل عصمت و همچنین اندیشه ضرورت تنصیص امامت و رهبرى از جانب خدا و پیامبر و حصر این رهبرى در خاندان على، درفش فكرى و پرچم مقاومت ‏سیاسى و مبارزه معنوى گروههاى مخالف و انقلابى جامعه علیه خلفا و صاحبان امتیازات سیاسى و اجتماعى بود. حتى بارتلس، محقق و مورخ روسى، نیز مى‏پذیرد كه نهضتها اغلب از آنجا آغاز مى‏شد كه داعیان از جانب مدعیان امامت ‏به قصد متشكل ساختن پیروان در روستاها و میان قبایل و عشایر ظاهر مى‏شدند و مخفیانه به كسانى كه مورد اعتماد بودند، تلقین مى‏كردند كه قدرت و حكومت امویان و یا عباسیان از شیطان است و امیرالمؤمنین واقعى از اولاد على علیه السلام ظهور كرده، زمین را از قسط و عدل پر خواهند كرد، چنان كه از جور و ستم پر شده است. (13)
به گزارش قاضى نعمان، در طول قرن هشتم تا نهم میلادى در اصفهان، هرات، خراسان، فارس، رى و نقاط دیگر صد و نه جنبش به رهبرى فرزندان على برپا شد و همه آنها مدعى بودند كه «علم حقیقى‏» محمد(ص) و كلید گنج اسرار رسالت نزد آنها و مسند خلافت‏ حق آنهاست‏». (14)
اما باید دانست كه غیبت امام معصوم هرگز به معناى تعطیل شدن نظام دینى نیست؛ زیرا اولا اجراى بسیارى از احكام اسلامى متوقف بر وجود نظام است و ثانیا حفط كیان اسلام و مسلمین بدون برخوردارى از قدرت و حاكمیت دین ممكن نیست. در عصر غیبت این مسؤولیت ‏به عهده كسى است كه از نظر علم و عدالت و دیگر ملاكها از دیگران به امام معصوم(ع) نزدیكترباشد.
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
غدیر از اساسى‏ترین برنامه‏هاى پیامبر خدا(ص) براى دوام و عزت و شكوه اسلام و قرآن بود. او در بازگشت از حجة‏الوداع آخرین رسالت ‏خویش را انجام داد. زیرا خدایش فرموده بود:
" یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیك من ربك و ان لم تفعل فما بلغت رسالته والله یعصمك من الناس ان الله لا یهدى القوم الكافرین."(مائده/67)
اى پیامبر، آنچه از سوى پروردگارت بر تو نازل شده ابلاغ كن و اگر نكنى پیامش را نرسانده‏اى؛ خداوند تو را از گزند مردم نگه مى‏دارد. خداوند گروه كافران را هدایت نمى‏كند. (1)
در پى اجراى اوامر پروردگار و معرفى وصى و جانشین خود على ‏بن‏ابى‏طالب(ع) آیه اكمال دین: «الیوم اكملت لكم دینكم و اتممت علیكم نعمتى و رضیت لكم الاسلام دینا؛ امروز دین شما را كامل كردم و نعمت ‏خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین (جاودان) شما پذیرفتم‏» نازل (2)و روز غدیر جشن ولایت و وصایت ‏شد.
اهل بیت پیامبر و امامان بر حق شیعه، كه نگاهبان اسلام حقیقى بودند و سعى داشتند آن را از خطرات دور سازند، از هر فرصتى بهره بردند تا غدیر را زنده بدارند و آن خاطره گرامى و به یاد ماندنى را مطرح كنند؛ زیرا در تابش آفتاب غدیراهداف والاى پیامبر جامه عمل ‏پوشید و براى فتنه‏انگیزى كج‏ اندیشان فرصت ‏باقى نماند.
نگاهى گذرا به سیره فاطمه و امیرمؤمنان علیهماالسلام و دیگر امامان راستین شیعه ما را با اهمیت واقعه غدیر و نقش عظیم و سرنوشت‏ساز آن هدایت و نیكبختى بشر آشنا مى‏سازد.
راویان، نویسندگان و مفسران اهل سنت و شیعه به واقعه غدیر و آیات نازل شده درآن توجه بسیار داشته‏اند. برخى از علماى شیعه مانند علامه طبرسى روایات(3) نزول آیه تبلیغ(4)در سرزمین غدیر را مشهور دانسته‏اند. از اهل سنت ابوالقاسم عبیدالله بن‏عبدالله حسكانى، از دانشمندان اهل سنت، نیز همین را مطرح مى‏كند. او احادیث غدیر را در دوازده جزوه دسته ‏بندى كرده، آن را «دعاء الهداة الى اداء حق الموالاة‏» نامیده است. (5)
ابوالعباس احمد بن‏محمد بن‏سعید مشهور به ابن‏عقده - مورد اعتماد مذاهب چهارگانه اهل سنت - دراین باره كتابى به نام «حدیث الولایة‏»(6)تدوین كرده است.
علامه امینى نیز كتاب گرانسنگ «الغدیر» را، در یازده مجلد، به رشته نگارش درآورد. آنچه در مجموعه این آثار جلب توجه مى‏كند موضعگیرى آشكار ائمه اهل بیت علیهم السلام درباره این واقعه مهم است، موضعگیریهایى كه ازاهمیت غدیر و نقش آن در سعادت بشر پرده برمى‏دارد
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]فاطمه زهرا سلام الله علیها برمزارحمزه سید الشهداء (احد)[/h]روزى در احد بر مزار عموى پدرش «حمزه سیدالشهداء» ایستاده بود و عزادارى مى‏كرد. محمود بن ‏لبید فرصت را غنیمت ‏شمرده، پس ازعزادارى پرسید: اى دختر پیامبر خدا(ص)، آیا براى امامت و زعامت على بن‏ابى‏طالب(ع) از سخنان پیامبرخدا(ص) دلیلى به یاد دارى؟فاطمه فرمود:
و اعجبا انسیتم یوم غدیر خم؟... اشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: على خیر من اخلفه فیكم و هو الامام و الخلیفة بعدى و سبطاى و تسعة من صلب الحسین، ائمة ابرار، لئن اتبعتموهم وجدتموهم هادین مهدیین و لئن خالفتموهم لیكون الاختلاف فیكم الى یوم القیامة. (7)
شفگتا! آیا حادثه عظیم غدیر خم را فراموش كرده‏اید؟... خدا را گواه مى‏گیرم كه خود شنیدم آن بزرگوار مى‏فرمود: على بهترین كسى است كه او را در میان شما جانشین خود قرار مى‏دهم، على [علیه السلام] امام و خلیفه بعد از من است.
دو فرزندم حسن و حسین[علیهما السلام] و نه نفر از فرزندان حسین[ع] پیشوایان و امامانى پاك و نیك‏اند. اگر ازآنان اطاعت كنید، شما را هدایت ‏خواهند كرد و اگر با آنها مخالفت ورزید، تا روز قیامت تفرقه و اختلاف در میانتان حاكم خواهد بود.
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]على(ع) و استدلال به غدیر[/h]الف) سلیم بن‏قیس هلالى مى‏گوید: در زمان خلافت عثمان، در مسجد النبى(ص) نشسته بودم؛ جمعى از مردم نیز در مسجد درحال گفتگو بودند. على بن‏ابى‏طالب(ع) به پاخاست، سوابق خویش در خدمت‏ به اسلام را برشمرد و همگى بر درستى گفتارش گواهى دادند حضرت درباره روزغدیرخم فرمود:مردم درباره ولایت و وصایت از پیامبر خدا(ص) پرسیدند، درآن هنگام خداوند به پیامبرش فرمان داد تا خلیفه و جانشین بعد از خود را معرفى كند و توضیح دهد، همان‏طور كه درباره نماز، روزه، زكات و حج جزئیات را بیان كرده است. آنگاه امام(ع) ادامه داد: «فنصبنی للناس علما بغدیر خم... فقال(ص): ایها الناس اتعلمون ان الله - عز و جل - مولاى و انا مولى المؤمنین و انا اولى بهم من انفسهم قالوا بلى یا رسول الله. قال(ص): قم یا على، فقمت. فقال: من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه‏». (8)
درغدیرخم پیامبرخدا(ص) مرا چنین معرفى كرد: اى مردم، آیا مى‏دانید كه خداوند ولى و سرپرست من است و من ولى و سرپرست‏ شما مؤمنان هستم؛ و من نسبت ‏به جانهاى شما از خودتان سزاوارترم؟ همگى پاسخ دادند: چنین است اى پیامبر خدا. سپس فرمود: على به پاخیز. من برخاستم، آنگاه فرمود:
هر كس من ولى و سرپرست او هستم على بن‏ابى‏طالب(ع) براو ولایت دارد؛ بار خدایا دوست ‏بدار هركه على را دوست دارد، و دشمن بدار هر كه على را دشمن مى‏دارد...
ب) حدیث غدیر در معركه صفین
على(ع) در یكى از روزها در جمع سپاه خود، كه گروهى از مهاجرین و انصار(9)نیز درآن به چشم مى‏خوردند از زبان پیامبر خدا(ص) فضایل خویش را برشمرد. آیات شریف «انما ولیكم الله و رسوله والذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة... (10)» و «لم یتخذوا من دون الله ولا رسوله ولا المؤمنین ولیجه (11)» را تلاوت كرد و فرمود: مردم پرسیدند یا رسول الله، آیا ولایت اختصاص به بعضى از مؤمنان دارد یا براى عموم است؟ درآن هنگام خداوند فرمان داد تا پیامبرش ولایت را همانند نماز، روزه، زكات و حج توضیح دهد و تبیین كند. درآن وقت پیامبر خدا(ص) درغدیرخم مرا ولى امر مردم قرار داد و چنین خطبه خواند: ان الله ارسلنى برسالة... من كنت مولاه فعلى مولاه... (12)
ج) خطبه غدیریه امیرمؤمنان(ع) در زمان حكومت
در دوره حاكمیت على بن‏ابى‏طالب(ع) اتفاقا روز عید غدیر با جمعه مصادف شد. مسلمانان حضور چشم‏گیرى پیدا كردند و آن حضرت براى اقامه نماز جمعه و خواندن خطبه‏هاى آن در برابر مردم قرار گرفت. حسین بن‏على(ع) مى‏گوید: پنج ‏ساعت از روز گذشته بود[قبل از اذان ظهر]، كه پدرم خطبه‏ها را آغاز كرد. او نخست ‏به حمد و ثناى حضرت حق پرداخت، صفات ربوبى‏اش را برشمرد، حاكمیت مطلق را از آن وى دانست، نعمت‏هایش را مورد توجه قرار داد و بعد خطاب به مردم فرمود: خداوند تعالى امروز دوعید بسیار بزرگ [جمعه وغدیر] را براى شما در یك زمان قرار داده است؛ دوعیدى كه هر یك فلسفه وجودى دیگرى را تكامل مى‏بخشد و به وسیله هر یك هدایت در دیگرى اثر مى‏بخشد... سپس فرمود: توحید و ایمان به یگانگى خداوند پذیرفته نمى‏شود مگر با اعتراف به نبوت پیامبرش محمد(ص) و دین و شریعت محمد(ص) پذیرفته نمى‏شود مگر با قبول ولایت امر كسى كه خدا فرمان ولایتش را داده است؛ و همه این امور سامان نمى‏پذیرد مگر بعد از توسل و تمسك به اهل ولایت.
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]غدیر از نگاه مولى الموحدین(ع)[/h]على(ع) سپس فرمود: خداوند در روز غدیر (13)آنچه در باره منتخبین خود اراده كرد بر پیامبرش فرو فرستاد، به او فرمان داد تا ولایت و وصایت را ابلاغ كند و مجال را از كافران و منافقان بگیرد نگران گزند دشمنان نباشد. روزغدیر قدر و منزلت ‏بسیار دارد، در آن روز گشایشهاى الهى فرا رسیده و حجتش بر همه تمام شده است. امروز روز روشنگرى و اظهارعقیده از جایگاه بلند و روشن است، امروز روز تكامل دین و روز وفاى به عهد است. غدیر روز شاهد (14)[رسول الله(ص)] و مشهود [على بن‏ابى‏طالب(ع)] است، روز در هم ریختن پیمانهاى زیر پرده كفر و نفاق است، روز آشكار شدن حقایق اصیل اسلام است، روز ذلت و خوارى شیطان است، روز استدلال و برهان است، روز جدا شدن صفوف كسانى است كه آن را تكذیب مى‏كردند امروز بزرگترین روزى است كه عده‏اى از شما از آن اعراض كردید، روز هدایت و امتحان بندگان خداست، روز آشكار شدن كینه‏هاى نهفته در دلها و سینه‏هاست، روز عرضه نصوص [سخنان بدون ابهام پیامبر(ص)] بر افراد مؤمن و دلباخته [اهل الخصوص] است، غدیر روز شیث پیامبر(ع) است، روز ادریس و یوشع و شمعون و ...
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]منشور علوى(ع) در عید غدیر[/h]امیر مؤمنان(ع) در قسمت آخر خطبه فرمود: رحمت ‏خدا بر شما اى مسلمانان، بعد از برگشت از این اجتماع بزرگ امروز [غدیر] را عید بگیرید: [و با انجام امور ذیل آن را بزرگ بشمارید].الف) نعمت را بر افراد خانواده و خویشاوندانتان گسترش دهید و نیكى و بخشش پیشه كنید. (15)
ب) به برادران دینى خویش به قدر توان نیكى و بخشش كنید. (17و16)ج) خداى را در برابر نعمتهایى كه به شما ارزانى داشته، شكرگزار باشید.
د) كنار یكدیگر جمع شوید تا خداوند اجتماع شما را فراگیر و گیراتر سازد.
ه) به یكدیگر نیكى كنید تا خداوند به شما الفت و مهربانى بیشتر عنایت كند.
و) نعمت‏هاى الهى را به یكدیگر تبریك و تهنیت گویید همان طور كه خداوند [در این روز] با اعطاى اجر و ثوابى بیش از دیگر اعیاد به شما تهنیت مى‏گوید. بعد فرمود: كمك‏هاى مالى به دیگران درامروز (غدیر) به اموالتان بركت مى‏بخشد و برعمرتان مى‏افزاید: مهربانى به دیگران سبب رحمت و عنایات حق خواهد شد.
ز) با خوش‏رویى و شادمانى یكدیگر را درآغوش بگیرید.
ح) خداوند را برتوفیقات خویش سپاس گویید.
ط) از فقرا و ضعیفانى كه چشم به كمك شما دارند دیدن كنید، به زیارتشان بروید و با آنان در خوراكشان همراه شوید.
بعد حضرت فرمود: یك درهم كمك به فقرا در روز عید غدیر با دویست‏ هزار درهم برابر است، بلكه بیشتر خواهد بود.
ى) وقتى یكدیگر را ملاقات كردید مصافحه كنید، به هم تبریك بگویید و سلام كنید، كه پیامبر خدا(ص) به من چنین فرمان داد.
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]غدیر خم در خطبه امام مجتبى(ع)[/h]حسن بن‏على(ع) در برابر طاغوت شام و مردم كوفه خطبه‏اى خوانده، مردم را به بالاترین نعمت از دست رفته، كه حاكمیت اهل بیت(ع) بود، توجه داد. شایستگى و لیاقت ‏خویش و مشروعیت‏ خلافتش را متذكر شد و داستان روز بیاد ماندنى غدیر را چنین بازگو كرد: «وقد سمعت هذه الامة جدی - صلى الله علیه و آله - یقول: ما ولت امة امرها رجلا و فیهم من هو اعلم منه الا لم یزل یذهب امرهم سفالا حتى یرجعوا الى ما تركوه و سمعوه - صلى الله علیه و آله - یقول لابى: انت منى بمنزلة هارون من موسى الا انه لا نبى بعدى. و قد راوه و سمعوه(ص) حین اخذ بید ابی بغدیر و قال لهم: من كنت مولاه فعلی مولاه اللهم وال من والاه و عاد من عاده ثم امرهم ان یبلغ الشاهد منهم الغائب ثم قال... (19)»مردم سخن جدم پیامبر(ص) را به یاد دارند كه مى‏فرمود: هر گاه مردم كسى را به رهبرى خویش برگزینند در حالى كه لایقتر و آگاهتر از آن فرد وجود داشته باشد، براى خویش تیره‏ بختى خریده‏اند مگر این كه دوباره بدانچه رها كردند و به فراموشى سپردند بازگردند و آنچه را كه از پیامبرشان درباره پدرم شنیده‏اند دنبال كنند، رسول خدا مى‏فرمود: اى على تو بعد از من مانند هارون پس از موسى هستى، او جانشین برادرش موسى بوده تو نیز جانشین و خلیفه منى؛ تنها تفاوت [میان آنها و ما] این است كه بعد از من پیامبرى و نبوت نخواهد بود. امام مجتبى(ع) سپس فرمود: این مردم پیامبر خود را دیدند و سخنانش را در«غدیر خم‏» شنیدند. درآن روز جدم رسول خدا(ص) دست پدرم(ع) را گرفت و در برابر آنان گفت: هر كس من مولا و سرپرست او هستم على مولاى او خواهد بود؛ خدایا، دوست ‏بدار هر كس او را دوست دارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن دارد... سپس جدم پیامبر(ص) دستور اكید داد كه، حاضران مطالب غدیر را به غایبان برسانند.
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
[h=2]امام حسین(ع) و حدیث غدیر در منا[/h]یك سال قبل از مرگ معاویه، امام حسین علیه السلام به زیارت بیت الله الحرام درمراسم پر شكوه، حج مشرف شد عبدالله بن‏عباس و عبدالله بن ‏جعفراو را همراهى نمودند. آن سال عده زیادى از زنان و مردان بنى‏هاشم حضور داشتند. امام حسین(ع) درایام تشریق آنان را در سرزمین منا جمع نمود درآن اجتماع عظیم بیش از هفتصد نفراز مردان تابعین و دویست نفر از صحابه پیامبر خدا(ص) گرداگرد وجودش زیر خیمه حلقه زدند و منتظر سخنان امام خویش بودند، حضرت بپا خاست و پس از حمد و ثناى الهى فرمود:شما شاهد و ناظر تجاوزات معاویه جنایتكار نسبت ‏به ما و شیعیان هستید و ازآنها اطلاع دارید، سخنان مرا گوش كنید و بنویسید [تا براى آیندگان بماند] و به دیگر شهرها و قبائل و افراد مؤمن و مورد اعتماد خود برسانید و آنان را دعوت به اداء حق ما (اهل بیت) كنید ترس آن دارم كه وقتش بگذرد و حقوق ما مغلوب ستمگر گردد، گر چه خداوند بالاترین پشتیبان است. سپس فرمود: شما را به خدا سوگند: بیاد نمى‏آورید كه پیامبر خدا(ص) روزغدیرخم پدرم على(ع) را وصى و امام بعد از خود قرار داد و حدیث ولایت را بر شما خواند و فرمود همگى باید این پیام را به دیگران برسانید پاسخ دادند: چرا ما بیاد داریم. (20)
[h=2]امام محمد باقرعلیه السلام وغدیر[/h]فضیل بن ‏یسار، بكیر بن‏اعین، محمد بن ‏مسلم، برید بن ‏معاویة و ابوالجارود همگى در محضر امام باقر(ع) بودند حضرت در باره ولایت على بن‏ابى‏طالب(ع) و روز غدیر فرمودند:خداوند پیامبرش را مامور به ولایت على [علیه السلام] كرد و این آیه شریفه را نازل كرد: «انما ولیكم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یؤتون الزكاة‏»(21)با نزول آیه فوق ولایت اولى الامر واجب گردید ولكن عده‏اى نفهمیدند اولى الامر چه كسانى هستند؟ خداوند به محمد - صلى الله علیه و آله - دستور داد تا آن را توضیح دهد و همانند نماز و زكات و روزه و حج مصادیق خارجى آن را روشن سازد. در آن هنگام اضطراب او را فرا گرفت و ترسید عده‏اى به واسطه آن از آیین اسلام برگردند و او را تكذیب كنند او به خدا پناه برد درآن هنگام آیه تبلیغ (یا ایها الرسول بلغ... (22)) نازل گشت پیامبر خدا(ص) امر حق را اجرا نمود و در غدیر خم ایستاد و فرمان اجتماع مردم و زوار بیت الله الحرام را داد و درآنجا على بن‏ابى‏طالب(ع) را ولى بعد از خود معرفى كرد و دستور داد آنانى كه درآنجا (غدیر خم) بودند پیام خداوند (ولایت على(ع)) را به دیگر افراد برسانند.
[h=2]امام صادق(ع) در مسجد غدیر[/h]حسان جمال مى‏گوید: همراه امام صادق(ع) از مدینه به مكه مسافرت كردم. در نزدیكى میقات جحفه، چون به «مسجد غدیر» رسیدیم امام - علیه السلام - به جانب چپ مسجد نگریست و فرمود: این مكانى است كه پیامبر خدا(ص)، در روزغدیر، على را جانشین خود معرفى كرد و فرمود: من كنت مولاه فعلى، مولاه. آنگاه امام(ع) به جانب دیگر نگاه كرد، جایگاه خیمه‏هاى دیگران را نشان داد و فرمود: سالم غلام ابوخذیفه و ابوعبیده جراح نیزدرآنجا بود؛ گروهى از مردم چون على(ع) را بر روى دست پیامبر دیدند با حسادت به وى نگریستند و به یكدیگر مى‏گفتند: به دو چشم او [پیامبر] نگاه كنید، چگونه همانند دیوانه به اطراف خویش مى‏نگرد و قرار ندارد. دراین هنگام جبرئیل نازل شد (23)و این آیات را بر پیامبر خدا(ص) قرائت كرد:«و ان یكادالذین كفروا لیزلقونك بابصارهم لما سمعوا الذكر و یقولون انه لمجنون و ما هو الا ذكر للعالمین‏». (24)
آنان كه كافر شدند، چون قرآن را شنیدند چیزى نمانده بود كه تو را چشم بزنند؛ آنها مى‏گفتند: او واقعا دیوانه است، در حالى كه قرآن جز بیدارى و آگاهى براى جهانیان نیست. (25)
[h=2]امام كاظم(ع) و مسجد غدیر[/h]عبدالرحمان بن‏حجاج گفت: خدمت موسى‏ بن ‏جعفر(ع) رسیدم. در حالى كه قصد سفر داشتم، از آن حضرت در باره مسجد غدیر خم پرسیدم.امام - علیه السلام - فرمود: درآن مسجد نماز بخوانید كه فضیلت و ثواب بسیار دارد، پدرم [به هر كه عازم آن دیار بود] فرمان مى‏داد تا در مسجد غدیر نماز بگزارد. (26)
[h=2]امام رضاعلیه السلام وغدیر[/h]الف) عرشیان و روزغدیراحمد بن‏محمد بن‏ابى ‏نصر بزنطى مى‏گوید: در منزل امام هشتم على بن‏موسى‏الرضا(ع) نشسته بودم، جمع بسیارى نیز در منزل حضرت گرد آمده بودند كه گفتگو درباره روزغدیر آغاز شد؛ بعضى از افراد وجود روزغدیر را در صدر اسلام منكر شدند و بعضى آن را از شعائر اسلامى مى‏دانستند. در این هنگام، على بن ‏موسى‏الرضا(ع) فرمود: پدرم از جدم «جعفر بن‏محمد» چنین نقل مى‏كرد:
آسمانیان روزغدیر را بهتر از زمینیان مى‏شناسند، خداوند در بهشت‏ برین ساختمان بزرگى را به خود اختصاص داده است؛ این ساختمان از آجرهاى نقره و طلا ساخته شده، درآن صد هزار گنبد از یاقوت سرخ و صد هزار گنبد از یاقوت سبز وجود دارد، خاك و گل‏هاى به كار گرفته شده دراین قصر از مشك و عنبر است، در آن چهار جوى (یا رودخانه) به چشم مى‏خورد كه در هر یك از آنها خمر و آب زلال و شیر و عسل جریان دارد؛ دراطراف این جویبارها درختان انبوهى از میوه‏هاى مختلف روییده، بر روى آنها پرندگانى پرواز مى‏كنند كه بدنشان از لؤلؤ و پرهایشان از یاقوت است؛ آنها با پرواز خویش ‏صداهاى دلنوازى ایجاد مى‏كنند.
روزغدیردراین قصر بزرگ باز مى‏شود؛ فرشتگان و اهل آسمانها تسبیح‏ گویان به قصر داخل مى‏شوند؛ آن پرندگان به پرواز درآمده در جویبارها خود را مرطوب مى‏سازند و سپس به آن مشك و عنبر آغشته كرده، و عطرش را در فضاى ملكوتى قصر منتشر مى‏سازند؛ فرشتگان الهى به نام فاطمه زهرا(س) به یكدیگر هدیه مى‏دهند؛ چون پایان روزغدیر فرا مى‏رسد، به فرشتگان گفته مى‏شود به جایگاههاى خویش برگردید شما تا سال آینده، مثل چنین روزى، از اشتباه و لغزش در امان هستید و بدانید همه این موهبت‏ها به خاطر عظمت پیامبر ما محمد و وصى او على بن‏ابى‏طالب - علیهما السلام - است.
ب) بركات عید غدیر
سپس على بن ‏موسى‏الرضا(ع) رو به احمد بن ‏محمد ابى‏نصر كرد و فرمود:
اى فرزند ابونصر، هر جا كه بودى روز غدیر سمت مرقد امیرمؤمنان - علیه السلام – بشتاب که:
1 - خداوند گناهان شصت ‏ساله هر مؤمن زیارت ‏كننده او را مى‏آمرزد.
2 - خدواند، به بركت روزغدیر دو برابر گروهى كه در ماه رمضان، شب قدر و شب عید فطر آزاد مى‏كند، از آتش جهنم مى‏رهاند.
3 - پروردگار یك درهم انفاق به مستحق را هزار برابر پاداش خواهد داد.
سپس فرمود: روزغدیر به برادران دینى خود برترى و فضیلت ده و مردان و زنان با ایمان را خوشحال و مسرور نما. (27)
 

سروش7

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
رسول خدا (ص) : کسی که میخواهد زندگی و مرگش همانند من باشد و در بهشت جاودانه ای که پروردگارم به من وعده کرده ، ساکن شود ، ولایت علی بن ابی طالب (ع) را انتخاب کند ، زیرا او هرگز شما را از راه هدایت بیرون نبرده و به گمراهی نمی کشاند.

الغدیر جلد 10 صفحه 278
 

Similar threads

بالا