امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» در آن پنج سال حکومت، بهترین و والاترین خدمات علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را به مردم ارائه فرمودند؛ از نظر اقتصاد، خود آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمایند: ای مردم! یک نفر فقیر در بین شما نیست و همه شما از نظر خوراک، پوشاک، مسکن و ازدواج در رفاه هستید. جالب آنکه هیچ اعتراضی نسبت به این ادعای بزرگ امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» در تاریخ ثبت نشده است و حتّی یک نفر نتوانسته است منکر ادعای ایشان شود، در حالیکه در آن زمان، دشمنان بسیاری در کوفه حضور داشتند و مترصّد ضربه زدن به شخصیت و ابهّت آن حضرت بودند، ولی حتّی یک نفر نتوانسته است در مقابل امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» بایستد و ثابت کند که در حکومت ایشان فقیر وجود دارد.
در پنج سال حکومت امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» با سه جنگ خانمان برنداز میخواستند مانع موفقیت آن حضرت در امر حکومت شوند و به راستی این سه جنگ برای شکست و براندازی حکومت امیرالمؤمنین «سلاماللهعلیه» کافی بود، ولی آن امام بزرگوار علاوه بر ایستادگی در آن سه جنگ، حکومت را به خوبی اداره کردند و مردم را در رفاه گذاشتند.
اگر به روایت ثقلین عمل میشد ...
با این اوصاف، اگر امیرالمؤمنین علی«سلاماللهعلیه» پنجاه سال حکومت میکردند، همان زمان، همه جهان به رفاه و عدالت میرسید. در خصوص سایر ائمه اطهار«سلاماللهعلیهم» نیز همین مطلب صادق است. یعنی اگر حقّ اهلبیت«سلاماللهعلیهم» را در امر حکومت غصب نمیکردند و مانع حکومت ائمّه هدی«سلاماللهعلیهم» نمیشدند، آن بزرگوران یکی پس از دیگری به حکومت میرسیدند و با حاکمیت احکام و دستورات قرآن کریم، خدماتی نظیر خدمات آن پنج سال حکومت حضرت علی«سلاماللهعلیه» ارائه میکردند و ممالک اسلامی از نظر علمی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، سرآمد همه ممالک و کشورها میشد و نقص و کمبودی مشاهده نمیگردید.
این حقیقت نیاز به اثبات ندارد، زیرا بهترین دلیل شیء، وقوع شیء است. پنج سال حکومت امیرالمؤمنین«سلاماللهعلیه» و موفقیت حکومت ایشان در زمینههای مختلف و با وجود موانع گوناگون، گویای این است که حوکت قرآنی اهلبیت«سلاماللهعلیهم» برترین و موفقترین حکومتها است.
امام ششم، حضرت جعفربنمحمّدٍالصادق«سلاماللهعلیه» با اینکه فرصت حکومت نیافتند، در طول سی و چند سال امامت خویش، فرصت ترویج و تبلیغ احکام اسلام را یافتند و همان جهاد علمی آن حضرت، اساس فقه پویای تشیع شد و موجب شد که تشیع را مذهب جعفری بنامند.
آن حضرت با موانع فراوانی روبرو بودند، شاگردان ایشان نیز در مضیقه عجیبی قرار داشتند و به صورت پی در پی در زندان یا در تبعید به سر میبردند، اما آن امام بزرگوار با همان شاگردان و با وجود همه موانع، موجب غنای علمی و فرهنگی تشیع شدند.
در زمان امامت امام صادق«سلاماللهعلیه» دشمنان آن حضرت، سعی فراوانی برای جلوگیری از ترویج تشیع توسّط آن حضرت میکردند. ابنابیعمیر را که از شاگردان آن حضرت و از راویان حدیث آن امام همام بود، سالها زندانی کردند و برای ایجاد رعب و وحشت در بین مردم و برای اینکه کسی جرأت نکند به محضر درس امام صادق«سلاماللهعلیه» رفته و طلبه آن حضرت شود، بیست و یک هزار تازیانه به صورت متناوب به ابنابیعمیر زدند. حتّی کار به جایی رسید که قانونی وضع کردند و طی آن هر کسی که به درس امام صادق«سلاماللهعلیه» میرفت، مجبور بود یک دینار جریمه بدهد و هر کسی که در درس افراد مخالف آن حضرت شرکت میجست، یک دینار به او جایزه میدادند. طلبههای درس امام صادق«سلاماللهعلیه» برای اینکه بتوانند از محضر علمی آن امام بزرگوار بهرهمند شوند، کارهای سختی انجام میدادند و با دستمزد خود به درس امام صادق«سلاماللهعلیه» میرفتند.