شعر په نه په!!!!

felor

عضو جدید
وای عجب شهری، عجب آدم کشی
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ماییم و صدها دلخوشی

پســرانش جملگی فاســد شدند....
پـَـَـ نــه پـَـَــــ در راه حق وارد شدند...

دختــران اینجا دمـا دم عاشـــق انــــد
پـَـَـ نــه پـَـَــ در پی درس و کوشش اند

پــهلوانــان وطــن را می کــُـشنــد...
پـَـَـ نــه پـَـَــــ حلوا و حلوا می کننـد...

مجرم و دزد و فــــراری گشتــه ایـــم..
پـَـَـ نــه پـَـَــــ با حوریان بنشسته ایم..

سهم معشوقــانِ اینجـا شد اسیــــد..
پـَـَـ نــه پـَـَــــ شهزاده با اَسبش رسید..

سهم ما هم نیست جز ارشاد و گشت
پـَـَـ نــه پـَـَــــ تـــهران شود استان رشت

مردکــان و خانمــان از هــم جــــــدا...
پـَـَـ نــه پـَـَــــ پارتی گرفت محمود آقا...

کــــل سـربازان فـــــراری و خـمــــــــار
پـَـَـ نــه پـَـَــ چون سربداران، سر به دار

محض خنده بوده این شعرم همین..
پـَـَـ نــه پـَـَــــ پاشو بریم زندان اویـن...
 

fifa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
امضات خيلي باحاله په نه په باحال نيست.:surprised:
جالب بود.:gol:
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هوا بارانی است و فصل پاییز/ گلوی آسمان از بغض لبریز//
به سجده آمده ابری که انگار/ شد ه از داغ تابستانه سر ریز//
هوای مدرسه بوی الفبا/ صدای زنگ اول محکم و تیز//
جزای خنده های بی مجوز/ و شادیها و تفریحات ناچیز//
برای نوجوانی ها ی ما بود / فرود خشم و تهمت های یکریز//
رسیده اول مهر و درونم / پر است از لحظه های خاطرانگیز//
کلاس درس خالی مانده از تو / من و گلهای پزمرده سرمیز//
هوا پاییزی و بارانی ام من / درون خشم خود زندانی ام من //
چه فردای خوشی را خواب دیدیم / تمام نقشه ها بر آب دیدیم //
چه دورانی چه رویای عبوری / چه جستن ها به دنبال ظهوری //
من و تو نسل بی پرواز بودیم / اسیر پنجه های باز بودیم //
همان بازی که با تیغ سر انگشت/ به پیش چشمهای من تو را کشت //
تمام آرزو ها را فنا کرد / دو دست دوستیمان را جدا کرد //
تو جام شوکران را سر کشیدی / به ناگه از کنارم پر کشیدی//
به دانه دانه اشک مادرانه / به آن اندیشه های جاودانه //
به قطره قطره خون عشق سوگند / به سوز سینه های مانده در بند//
دلم صد پاره شد بر خاک افتاد / به قلبم از غمت صد چاک افتاد //
بگو ـ بگو آنچا که رفتی شاد هستی؟ / در آن سوی حیات آزاد هستی؟ //
هوای نوجوانی خاطرت هست؟ / هنوزم عشق میهن در سرت هست؟ //
بگو آنجا که رفتی هرزه ای نیست ؟/ تبر تقدیر سرو و سبزه ای نیست ؟//
کسی دزد شعورت نیست آنجا؟ / تجاوز به غرورت نیست آنجا؟//
خبر از گورهای بی نشان هست ؟/ صدای زجه های مادران هست؟//
بخوا ن همدرد من هم نسل و همراه / بخوان شعر مرا با حسرت و آه //
دوباره اول مهر است و پاییز / گلوی آسمان از بغض لبریز//
من و میزی که خالی مانده از تو / و گلهایی که پزمرده سر میز //
 

felor

عضو جدید
:w17::w17:
هوا بارانی است و فصل پاییز/ گلوی آسمان از بغض لبریز//
به سجده آمده ابری که انگار/ شد ه از داغ تابستانه سر ریز//
هوای مدرسه بوی الفبا/ صدای زنگ اول محکم و تیز//
جزای خنده های بی مجوز/ و شادیها و تفریحات ناچیز//
برای نوجوانی ها ی ما بود / فرود خشم و تهمت های یکریز//
رسیده اول مهر و درونم / پر است از لحظه های خاطرانگیز//
کلاس درس خالی مانده از تو / من و گلهای پزمرده سرمیز//
هوا پاییزی و بارانی ام من / درون خشم خود زندانی ام من //
چه فردای خوشی را خواب دیدیم / تمام نقشه ها بر آب دیدیم //
چه دورانی چه رویای عبوری / چه جستن ها به دنبال ظهوری //
من و تو نسل بی پرواز بودیم / اسیر پنجه های باز بودیم //
همان بازی که با تیغ سر انگشت/ به پیش چشمهای من تو را کشت //
تمام آرزو ها را فنا کرد / دو دست دوستیمان را جدا کرد //
تو جام شوکران را سر کشیدی / به ناگه از کنارم پر کشیدی//
به دانه دانه اشک مادرانه / به آن اندیشه های جاودانه //
به قطره قطره خون عشق سوگند / به سوز سینه های مانده در بند//
دلم صد پاره شد بر خاک افتاد / به قلبم از غمت صد چاک افتاد //
بگو ـ بگو آنچا که رفتی شاد هستی؟ / در آن سوی حیات آزاد هستی؟ //
هوای نوجوانی خاطرت هست؟ / هنوزم عشق میهن در سرت هست؟ //
بگو آنجا که رفتی هرزه ای نیست ؟/ تبر تقدیر سرو و سبزه ای نیست ؟//
کسی دزد شعورت نیست آنجا؟ / تجاوز به غرورت نیست آنجا؟//
خبر از گورهای بی نشان هست ؟/ صدای زجه های مادران هست؟//
بخوا ن همدرد من هم نسل و همراه / بخوان شعر مرا با حسرت و آه //
دوباره اول مهر است و پاییز / گلوی آسمان از بغض لبریز//
من و میزی که خالی مانده از تو / و گلهایی که پزمرده سر میز //

مرسی . واقعا لذت بردم.
بزن به افتخارش:w32::w17::w17::w17::w17:
 

behzadk2019

کاربر فعال تالار مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
سلام گلم...مگه ندیدی دیشب گفتن بریم...
اتفاقا من بعد از ظهر پارک رسالت بودم..یه سوپر مارکت دم کلانتری اونجا هست 20 دقیقه ای معطل شدم اونجا!!!!

من که نگفتم کجا .....ازم میپرسیدی بد میرفتی ...

حالا گریه نکن ...
 

behzadk2019

کاربر فعال تالار مهندسی مکانیک
کاربر ممتاز
شراره های آتشمون بیرون بود...!!!
سربازه آشخور میگه **خواهرم بکش جلو**:biggrin: ما هم گفتیم تو خواب غفلت بودیم...چشم!

افرین دختر خوببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب
دمت گرم منو هم با خودت بردی وگرنه اینا سر چند غار 30000000000000 توامن شاید منو بازداشتد میکردن.

اخه اینا پول حساب نمیشن ...نترس چیزی نیست ....
ولی نبینم امشب بیای تو اتاق من بخابی ها...ح
 

entezar89

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
افرین دختر خوببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببببب


اخه اینا پول حساب نمیشن ...نترس چیزی نیست ....
ولی نبینم امشب بیای تو اتاق من بخابی ها...ح
نه تو بیا تو اتاق من بخواب :biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
 

Similar threads

بالا