مهدي در روايات(حضرت مهدي(عج) در كتب مقدس اديان مختلف)

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
اسامي مقدس حضرت مهدي در کتب مذهبي اهل اديان


قسمتي از اسامي مبارک آن حضرت را که با الفاظ مختلفي در بسياري از کتب مذهبي اهل اديان و ملل مختلف جهان آمده است:

1 ـ «صاحب» در صحف ابراهيم(عليه السلام)

2 ـ «قائم» در زبور سيزدهم؛

3 ـ «قيدمو» در تورات به لغت ترکوم؛

4 ـ «ماشيع» (مهدي بزرگ) در تورات عبراني؛

5 ـ «مهميد آخر» در انجيل؛

6 ـ «سروش ايزد» در زمزم زرتشت؛

7 ـ «بهرام» در ابستاق زند و پازند؛

8 ـ «بنده يزدان» هم در زند و پازند؛

9 ـ «لند بطاوا» در هزار نامه هنديان؛

10 ـ «شماخيل» در ارماطس؛

11 ـ «خوراند» در جاويدان؛

12 ـ «خجسته» (احمد) در کندرال فرنگيان؛

13 ـ «خسرو» در کتاب مجوس؛

14 ـ «ميزان الحق» در کتاب اثري پيغمبر؛

15 ـ «پرويز» در کتاب برزين آذر فارسيان؛

16 ـ «فردوس اکبر» در کتاب قبروس روميان؛

17 ـ «کلمةُ الحقّ» در صحيفه آسماني؛

18 ـ «لِسانِ صدق» هم در صحيفه آسماني؛

19 ـ «صمصام الاکبر» در کتاب کندرال؛

20 ـ «بقية اللّه» در کتاب دوهر؛

21 ـ «قاطع» در کتاب قنطره؛

22 ـ «منصور» در کتاب ديد براهمه؛

23 ـ «ايستاده» (قائم) در کتاب شاکموني؛

24 ـ «ويشنو» در کتاب ريگ ودا؛

25 ـ «فرخنده» (محمّد) در کتاب وشن جوک؛

26 ـ «راهنما» (هادي و مهدي) در کتاب پاتيکل؛

27 ـ «پسر انسان» در عهد جديد (اناجيل و ملحقات آن)

28 ـ «سوشيانس» در کتاب زند و هومو من يسن، از کتب زردتشيان؛

29 ـ در کتاب «شابوهرگان» کتاب مقدس «مانويه» ترجمه «مولر» نام «خود شهر ايزد» آمده که بايد در آخر الزمان ظهور کند، و عدالت را در جهان آشکار سازد؛

30 ـ «فيروز» (منصور) در کتاب شعياي پيامبر.

علاوه بر اين ها اسامي ديگري نيز براي حضرت مهدي(عليه السلام)در کتب مقدّسه اهل اديان ذکر شده است که ما به جهت اختصار از نقل آنها خودداري نموديم.

اسامي مقدّسي چون: «صاحب، قائم، قاطع، منصور و بقية اللّه» که در کتب مذهبي ملل مختلف آمده است، از القاب خاصّ وجود مقدّس حضرت حجّت بن الحسن العسکري ـ عجّل اللّه تعالي فرجه الشريف ـ است که در بيشتر روايات اسلامي، به آنها تصريح شده و ائمّه معصومين(عليهم السلام) در اکثر روايات، از آن حضرت به عنوان «صاحب»، «قائم» و «بقية اللّه» ياد کرده اند. و اين خود بيانگر اين واقعيّت است که موعود همه اُمّتها و ملّتها همان وجود مقدّس منتظر غايب، حضرت حجّت بن الحسن العسکري (عليه السلام) است.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار
مهدي موعود در کتب مقدسه هنديان


در کتابهاي مذهبي مقدّسي که در ميان هنديان به عنوان کتاب هاي آسماني شناخته شده و آورندگان اين کتاب ها به عنوان پيامبر شناخته مي شوند، تصريحات زيادي به وجود مقدّس مهدي موعود(عليه السلام) و ظهور مبارک آن حضرت شده است که قسمتي از آنها از نظر دوستان گرامي مي گذرد.
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور حضرت مهدي در کتاب اوپانيشاد


در کتاب «اوپانيشاد» که يکي از کتب معتبره و از منابع هندوها به شمار مي رود، بشارت ظهور مهدي موعود(عليه السلام) چنين آمده است:

(اين مظهر ويشنو (مظهر دهم) در انقضاي کلّي يا عصر آهن، سوار بر اسب سفيدي، در حالي که شمشير برهنه درخشاني به صورت ستاره دنباله دار در دست دارد ظاهر مي شود، و شريران را تماماً هلاک مي سازد، و خلقت را از نو تجديد، و پاکي را رجعت خواهد داد... اين مظهر دهم در انقضاي عالم ظهور خواهد کرد).

با اندک تأملي در جملات بشارت فوق، ظاهر مي شود که مقصود از «مظهر ويشنو» همان وجود مقدّس حجة بن الحسن العسکري(عليه السلام) است؛ زيرا طبق روايات متواتر اسلامي آن حضرت در آخر الزمان و در پايان جهان، ظهور خواهد نمود و با شمشير قيام خواهد کرد، و تمامي جباران و ستمگران روي زمين را از بين خواهد برد، و در دوران حکومت آن مظهر قدرت خداوندي، جهان، آفرينش نويني خواهد يافت.

(مهدي(عليه السلام) بر اسب دست و پا سفيدي سوار است)

اين عنوان که در دومين فراز بشارت کتاب «اوپانيشاد» آمده است، در اخبار معصومين(عليهم السلام) بدان اشاره شده که براي نمونه برخي از آنها را در اينجا مي آوريم:

در حديثي از حضرت امير مؤمنان علي(عليه السلام) روايت شده که در مورد ظهور مبارک حضرت مهدي(عليه السلام) و به هنگام حرکت آن حضرت از نجف به سوي مسجد سهله فرموده است:

(کَأنِّي بِهِ وَ قدْ عَبرَ مِنْ وادِي السّلام إلي مَسْجِدِ السَّهْلَةِ عَلي فَرَس مُحَجَّل لَهُ شِمْراخٌ يُزهِو وَ هُوَ يَدْعُو و يقول في دعائهِ...).

(گويي او را با چشم خود مي بينم که در نزديکي نجف از وادي السلام عبور کرده، به سوي مسجد سهله پيش مي رود در حالي که بر اسب دست و پا سفيدي سوار است که پيشاني سفيد و درخشنده اي دارد، و همه درخشندگي آن را چون چراغ و ستاره مي بينند و او در آن حال دعا مي خواند...)
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور حضرت مهدي در کتاب باسک


در کتاب «باسک» که از کتب مقدّسه آسماني هندوهاست، بشارت ظهور حضرت ولي عصر(عليه السلام) چنين آمده است.

(دور دنيا تمام شود به پادشاه عادلي در آخر الزمان، که پيشواي ملائکه و پريان و آدميان باشد، و حق و راستي با او باشد، و آنچه در دريا و زمين ها و کوه ها پنهان باشد همه را بدست آورد، و از آسمان ها و زمين و آنچه باشد خبر دهد، و از او بزرگتر کسي به دنيا نيايد).
 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور حضرت مهدي در کتاب پاتيکل


در کتاب «پاتيکل» که از کتب مقدّسه هنديان مي باشد و صاحب اين کتاب از اعاظم هند است و به گمان پيروانش، صاحب کتاب آسماني است، بشارت ظهور مبارک حضرت مهدي(عليه السلام) چنين آمده است:

(چون مدّت روز تمام شود، دنياي کهنه نو شود و زنده گردد، و صاحب ملک تازه پيدا شود از فرزندان دو پيشواي بزرگ جهان که يکي «ناموس آخر الزمان» و ديگري «صديق اکبر(.

يعني وصي بزرگتر وي که «پشن» نام دارد. و نام آن صاحب ملک تازه، «راهنما» است، به حق، پادشاه شود، و خليفه «رام» باشد، و حکم براند، و او را معجزه بسيار باشد. هر که پناه به او برد و دين پدران او اختيار کند، سرخ روي باشد در نزد رام.

و دولت او بسيار کشيده شود، و عمر او از فرزندان «ناموس اکبر» زياده باشد، و آخر دنيا به او تمام شود. و از ساحل درياي محيط و جزاير سرانديب و قبر بابا آدم(عليه السلام) و از جبال القمر تا شمال هيکل زهره، تا سيف البحر و اقيانوس را مسخر گرداند، و بتخانه «سومنات» را خراب کند. و «جگرنات» بفرمان او به سخن آيد و به خاک افتد، پس آن را بشکند و به درياي اعظم اندازد، و هر بتي که در هر جا باشد بشکند».

از آنجا که در اين بشارت، الفاظ و تعابيري به کار رفته است که امکان دارد براي بعضي از خوانندگان نا مفهوم باشد بعضي از آنها را جهت روشن تر شدن مطلب توضيح مي دهيم:

1 ـ مقصود از «ناموس آخر الزمان»، ناموس اعظم الهي، پيامبر خاتم حضرت محمّد بن عبدالله(صلي الله عليه وآله وسلم) است.

2 ـ پشن، نام هندي حضرت علي بن ابي طالب(عليه السلام) است.

3 ـ صاحب ملک تازه، آخرين حجّت خداوند حضرت ولي عصر(عليه السلام) است و راهنما، نام مبارک حضرت مهدي(عليه السلام) است که بزرگترين نماينده راهنمايان الهي و نام مقدّس وي نيز، هادي و مهدي و قائم به حق است.

4 ـ کلمه «رام» به لغت «سانسکريتي» نام اقدس حضرت احديت (خدا) است.

5 ـ اين جمله «هر که به او پناه برد، و دين پدران او اختيار کند، در نزد رام، سرخ روي باشد» صريح است در اين که، حضرت مهدي(عليه السلام) جهانيان را به دين اجداد بزرگوارش، اسلام، دعوت مي کند.

6 ـ سومنات ـ بنا به نوشته علاّمه دهخدا، در کتاب لغت نامه بتخانه اي بوده است در «گجرات». و گويند: سلطان محمود غزنوي آن را خراب کرد، و «منات» را که از بتهاي مشهور است و در آن بتخانه بود، شکست. و گويند: اين لغت هندوي است که مفرّس شده و آن نام بتي بود، و معني ترکيبي آن «سوم، نات» است: نمونه قمر، زيرا «سوم» به لغت هندوي قمر را گويند، و نات، تعظيم است. براي اطلاع بيشتر به لغت نامه دهخدا، ماده «سومنات» مراجعه فرماييد.

7 ـ و اما «جگرنات» به لغت سانسکريتي، نام بتي است که هندوها آن را مظهر خدا مي دانند.

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور حضرت بقية اللّه در کتاب وشن جوک


در کتاب «جوک» که رهبر جوکيان هندو است و او را پيامبر مي دانند، در باره بشارت ظهور حضرت «بقية الله»- ارواحنا فداه - و رجعت گروهي از اموات در دوران حکومت عدالت گستر آن حضرت، چنين آمده است:

(آخر دنيا به کسي برگردد که خدا را دوست مي دارد و از بندگان خاص او باشد و نام او «خجسته» و «فرخنده» باشد. خلق را، که در دين ها اختراع کرده و حق خدا و پيامبر را پايمال کرده اند، همه را زنده گرداند و بسوزاند، و عالم را نو گرداند، و هر بدي را سزادهد، و يک «کرور» دولت او باشد که عبارت از چهار هزار سال است، خود او و اقوامش پادشاهي کنند).

دو کلمه «فرخنده» و «خجسته» در عربي به (محمّد و محمود) ترجمه مي شود و اين هر دو اسم، نام مبارک حضرت مهدي- ارواحنا فداه - مي باشد، و شايد هم اشاره به «محمّد» و «احمد» باشد؛ زيرا در روايات اسلامي وارد شده است که حضرت مهدي- ارواحنا فداه - دو نام دارد، يکي مخفي و ديگري ظاهر است، نامي که مخفي است «احمد» و آن که ظاهر است «محمّد» مي باشد.

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور حضرت ولي عصر در کتاب ديد


در کتاب «ديد» که از کتب مقدسه هنديان است بشارت ظهور مبارک حضرت ولي عصر- ارواحنا فداه - چنين آمده است:

(پس از خرابي دنيا، پادشاهي در آخر الزمان پيدا شود که پيشواي خلايق باشد، و نام او «منصور» باشد و تمام عالم را بگيرد، و به دين خود در آورد، و همه کس را از مؤمن و کافر بشناسد، و هر چه از خدا بخواهد بر آيد).

در برخي از روايات اسلامي، ائمّه معصومين(عليهم السلام) «منصور» را يکي از اسامي مبارک حضرت مهدي- ارواحنا فداه - خوانده، و آيه شريفه:

(وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فَلا يُسرِفُ فِي القَتلِ اِنَّهُ کانَ مَنْصوراً)

(هر انکه مظلوم کشته شود ما براي ولياو حق - قصاص - قرار داديم،پس در کشتن اسراف نميکند، همانا او ياري شده است.)

را به آن حضرت تفسير نموده اند که آن يگانه باز مانده حجج الهي، وليّ خون مظلومان و منصور و مؤيّد من عند الله است.

و در همين رابطه در ضمن حديثي از امام باقر(عليه السلام) روايت شده است که فرمود:

(القائِمُ مِنّا مَنصُورٌ بالرُّعْبِ، مُؤيَّدٌ بِالنَّصْرِ، تُطوي لَهُ الأرضُ، وَ تَظهَرُ لَهُ الکُنُوزُ، وَيبلغ سُلطانُهُ المَشرِقَ وَ المَغرِبَ).

(قائم ما به وسيله رعب (در دل دشمنان) ياري مي شود، و با نصرت الهي تأييد مي گردد، زمين زير پايش پيچيده مي شود، و گنجهاي زمين براي او ظاهر مي شود، ودولت او به شرق و غرب عالم مي رسد).

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور حضرت قائم در کتاب دادتگ


در کتاب «دادتگ» که از کتب مقدّسه برهمائيان هند است، بشارت ظهور مبارک حضرت قائم- ارواحنا فداه -چنين آمده است:

بعد از آن که مسلماني به هم رسد، در آخر الزمان، و اسلام در ميان مسلمانان از ظلم ظالمان و فسق عالمان و تعدّي حاکمان و رياي زاهدان و بي ديانتي امينان و حسد حاسدان بر طرف شود و به جز نام از آن چيزي نماند، و دنيا مملو از ظلم و ستم شود، و پادشاهان، ظالم و بي رحم شوند، و رعيّت بي انصاف گردند و در خرابي يکديگر کوشند و عالم را کفر و ضلالت و فساد بگيرد، دست حق به در آيد، و جانشين آخر «ممتاطا»

ظهور کند و مشرق و مغرب عالم را بگيرد و بگردد همه جا (همه جهان را) و بسيار کسان را بکشد، و خلايق را هدايت کند، و آن در حالتي باشد که ترکان، امير مسلمانان باشند، و [او] غير از حق و راستي از کسي قبول نکند.

آنچه در اين بشارت و بشارتهاي قبلي در مورد ظهور مبارک حضرت مهدي- ارواحنا فداه - آمده است، اکثر آنها بدون کم و کاست با روايات اسلامي منطبق است، و ممکن است؛ برخي تصوّر کنند که شايد بعضي از مطالب اين پيشگويي کمي اغراق آميز است، ولي بايد توجّه داشت که همه فرازهاي اين پيشگويي که در ضمن، تعدادي از علايم ظهور را نيز بر شمرده است در بسياري از روايات اسلامي آمده و حتّي در دو حديث بسيار مفصّل و طولاني که از رسول خدا(صلي الله عليه وآله وسلم) و امام صادق(عليه السلام) در مورد حوادث قبل از ظهور از آن دو بزرگوار نقل شده به تفصيل سخن رفته است که ما به جهت اختصار از نقل آنها صرف نظر مي نماييم، و علاقه مندان مي توانند به منابعي که در پاورقي آورده ايم، مراجعه فرمايند.

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور حضرت حجة اللّه در کتاب ريگ ودا


در کتاب «ريک ودا» که يکي از کتب مقدّسه هند است، بشارت ظهور حضرت حجة الله- ارواحنا فداه - چنين آمده است:

ويشنو، در ميان مردم ظاهر مي گردد... او از همه کس قوي تر ونيرومندتر است... در يک دست «ويشنو» (نجات دهنده) شمشيري به مانند ستاره دنباله دار و دست ديگر انگشتري درخشنده دارد هنگام ظهور وي، خورشيد و ماه تاريک مي شوند و زمين خواهد لرزيد.

در اين بشارت، از ظهور انساني ممتاز و با عظمت و برخي از نشانه هاي ظهور وي سخن رفته است که در وقت ظهور با شمشير آتشبار که بسان ستاره دنباله دار است، قيام مي کند. و اين تعبير (يعني: قيام با شمشير) تعبير دقيق و لطيفي است که مضمون آن در رابطه با ظهور حضرت ولي عصر(عليه السلام) در احاديث اسلامي نيز آمده است.

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور آخرين حجت خدا در کتاب شاکموني


در کتاب «شاکموني» که از کتب مقدّسه هنديان مي باشد و به اعتقاد کفره هند، پيغمبر صاحب کتاب است و مي گويند: وي بر اهل خطا و ختن مبعوث بوده است، بشارت ظهور آخرين حجّت خدا حضرت ولي عصر- ارواحنا فداه - چنين آمده است:

پادشاهي و دولت دنيا به فرزند سيّد خلايق دو جهان «گشن» بزرگوار تمام شود، و او کسي باشد که بر کوه هاي مشرق و مغرب دنيا حکم براند و فرمان کند، و بر ابرها سوار شود، و فرشتگان کارکنان او باشند، و جنّ و انس در خدمت او شوند، و از «سودان» که زير خط «استوا» است تا سرزمين «تسعين» که زير قطب شمالي است و ماوراي بحار و ماوراي اقليم هفتم و گلستان ارم تا باغ شداد را صاحب شود، و دين خدا يک دين شود و دين خدا زنده گردد، و نام او «ايستاده» باشد، و خداشناس باشد.

(گشن) در لغت هندي نام پيامبر اسلام(صلي الله عليه وآله وسلم) است که در اين بشارت فوق، فرزند برومند وي را به نام «ايستاده» و «خدا شناس» ناميده، چنان که شيعيان او را «قائم(عليه السلام)» و حضرت مهدي- ارواحنا فداه - مي خوانند.

و امّا موضوع سوار شدن آن حضرت بر ابرهاي آسمان که در اين بشارت آمده است، يکي از بزرگترين امتيازات آن موعود مسعود است که نه تنها در بشارت فوق و مکرّراً در بشارتهاي انجيل از آن سخن رفته است؛ بلکه در روايات متواتره اسلامي نيز به صورت يک امر جدّي و خارق العاده مطرح گرديده است.

زيرا پيامبر اکرم(صلي الله عليه وآله وسلم) و امامان معصوم(عليهم السلام) در مواردي که از ظهور مبارک آن ولي مطلق الهي سخن رانده اند، سير و حرکت آن مصلح بزرگ جهاني را در ايّام ظهور خارق العاده دانسته، و به پيروان خود مژده داده اند که حضرت مهدي(عليه السلام) با قدرت و جلال در حالي که بر ابرهاي آسمان سوار است، ظهور خواهد فرمود.

اينک براي اثبات اين مدّعا و دلگرمي منتظران ظهور آن يگانه منجي عالم، به چند نمونه از احاديث وارده اشاره مي کنيم:

1 ـ علاّمه مجلسي در ضمن حديثي از پيامبر(صلي الله عليه وآله وسلم) نقل کرده که آن حضرت فرمود: خداوند در شب معراج خطاب به من کرد و فرمود:...

«... وَ لاَُطَهِّرَنَّ الأَرْضَ بآخِرِهِمْ من أَعْدائي، وَ لاَُمَلِکَنَّهُ مَشارِق الأَرْضِ وَ مَغارِبَها، وَ لأُسَخِّرَنَّ لَهُ الرِّياحَ، وَ لاَُذَلِلَنَّ لَهُ السَّحابَ الصِعابِ، ولأرقينّهُ في الأسباب، ولأنصرنّهُ بجندي، وَ لاَُمِدَّنِّهُ بِمَلائِکَتِي، حتّي يُعْلِنَ دَعْوَتِي، وَيَجْمَعَ الخَلْقَ عَلي تَوحيدِي، ثُمَّ لاَُدِيمنّ مُلکَهُ، وَلاَُداوِلَنَّ الأيّامَ بَيْنَ أوْلِيائِي إلي يَوْم القِيامَةِ».

... و زمين را به وسيله او از دشمنانم پاک مي سازم؛ شرق و غرب جهان را به او تمليک مي نمايم؛ بادها را به تسخير او در مي آورم؛ ابرهاي سخت و نا آرام را براي او رام مي گردانم، برترين ابزارها را در اختيار او مي گذارم، با سپاه خود او را ياري نموده و با فرشتگانم او را مدد و تقويت مي نمايم، تا دعوت مرا آشکار سازد و همه مخلوقات را بر توحيد من گرد آورد. آنگاه دولت او را پايدار نموده و دوران حکومتش را تا پايان روزگار بين دوستانم جاودانه مي سازم.

2 ـ در حديثي از امام باقر (عليه السلام) روايت شده است که فرمود:

أما إنّ ذا القَرْنَيْنِ قَدْ خُيِّرَ السَّحابَيْنِ، فَاختارَ الذَّلُولَ وَ ذَخَرَ لِصاحِبِکُمُ الَصَّعْبَ.

فَقِيلَ لَهُ: وَ ما اَلصَّعْبُ؟

فَقالَ: ما کانَ مِنْ سَحاب فِيهِ رَعْدٌ وَصاعِقَةٌ وَ بَرْقٌ، فَصاحِبُکُمْ يَرْکَبُهُ!. أما إنَّهُ سَيَرْکَبُ السَّحابَ، وَ يَرْقَي فِي الأسبابِ: أسبابِ السَّماوات السَّبْعِ وَ الأَرَضِينَ السَّبع.

ذوالقرنين ميان دو ابر مخير شد: يکي ابر رام و ديگري ابر نا آرام، و او ابر رام را براي خود بر گزيد و ابر نا آرام را براي صاحب شما نگه داشت.

گفته شد: ابر نا آرام چيست؟

فرمود: ابري که با رعد و برق و غرّش باشد، که صاحب شما سوار بر آن خواهد شد. آري! صاحب شما سوار ابر مي شود، همه اسبابها و ابزارها را زير پا مي گذارد، اسبابهاي هفت آسمان و هفت زمين را.

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارات ظهور حضرت مهدي در کتاب تورات


در کتاب تورات که از کتب آسماني به شمار مي رود و هم اکنون در دست اهل کتاب و مورد قبول آنها است، بشارات زيادي از آمدن مهدي موعود و ظهور مصلحي جهاني در آخر الزمان آمده است که چون مضمونهاي آن بشارات در قرآن کريم و احاديث قطعي و متواتر اسلامي به صورت گسترده اي وارد شده و نشان مي دهد که مسأله «مهدويّت» اختصاص به اسلام ندارد، قسمتي از آن بشارات را در اينجا مي آوريم، و برخي از نکات آنها را توضيح مي دهيم تا موضوع تشکيل حکومت واحد جهاني، و تبديل همه اديان و مذاهب مختلف به يک دين و آيين مستقيم، برهمگان روشن شود.

گفتني است که چون در کتاب «عهد عتيق» (يعني: تورات و ملحقات آن) همچون کتاب انجيل، از بازگشت و رجعت حضرت عيسي (عليه السلام)سخن به ميان آمده است و اين مطلب، رابطه مستقيم با ظهور حضرت مهدي(عليه السلام)دارد، در ضمن بشارات ظهور حضرت مهدي(عليه السلام)، فرازهايي از «تورات» را آورده ايم تا دانسته شود که قوم يهود نيز بر اساس آنچه در کتابهاي مذهبي خودشان آمده است همچون مسلمانان به «رجعت» و بازگشت حضرت مسيح(عليه السلام)معتقدند. و در اين باره ترديد ندارند که بالاخره روزي فرا مي رسد که حضرت عيساي روح الله(عليه السلام)به زمين باز مي گردد و برخي از آنها را تنبيه و از برخي ديگر انتقام مي گيرد، هر چند که بسياري از آنان بر اثر آيات و معجزاتي که از حضرت مهدي(عليه السلام)و عيساي مسيح(عليه السلام)مي بينند ايمان آورده و تسليم مي شوند و در برابر حق خاضع و خاشع مي گردند.

اينک به قسمتي از بشاراتي که در «تورات» و ملحقات آن آمده است، توجّه فرماييد:

(در آينده نزديك ادامه بحث قرار داده خواهد شد:gol:التماس دعا)

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور حضرت مهدي در زبور داوود


در زبور حضرت داود(عليه السلام) که تحت عنوان «مزامير» در لابلاي کتب «عهد عتيق» آمده، نويدهايي در باره ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) به بيانهاي گوناگون داده شده است و مي توان گفت: در هر بخشي از «زبور» اشاره اي به ظهور مبارک آن حضرت، و نويدي از پيروزي صالحان بر شريران و تشکيل حکومت واحد جهاني و تبديل اديان و مذاهب مختلف به يک دين محکم و آيين جاويد و مستقيم، موجود است.

و جالب توجّه اين که، مطالبي که قرآن کريم در باره ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) از «زبور» نقل کرده است عيناً در زبور فعلي موجود و از دست برد تحريف و تفسير مصون مانده است.

قرآن کريم چنين مي فرمايد:

وَلَقَدْ کَتَبْنا فِي الزَّبورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الاَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصّالِحوُنَ.

ما علاوه بر ذکر (تورات) در «زبور» نوشتيم که [در آينده] بندگان صالح من وارث زمين خواهند شد.

مقصود از «ذکر» در اين آيه شريفه، تورات موسي(عليه السلام) است که زبور داود(عليه السلام)پيرو شريعت تورات بوده است.

اين آيه مبارکه از آينده درخشاني بشارت مي دهد که شرّ و فساد به کلّي از عالم انساني رخت بر بسته، و اشرار و ستمکاران نابود گشته اند، و وراثت زمين به افراد پاک و شايسته منتقل گرديده است. زيرا کلمه «وراثت و ميراث» در لغت، در مواردي استعمال مي شود که شخص و يا گروهي منقرض شوند و مال و مقام و همه هستي آنها به گروهي ديگر به وراثت منتقل شود.

به هر حال، طبق روايات متواتره اسلامي ـ از طريق شيعه و سنّي ـ اين آيه شريفه مربوط به ظهور مبارک حضرت مهدي(عليه السلام) مي باشد، و قرآن کريم اين مطلب را از زبور حضرت داود (عليه السلام) نقل مي کند، و عين همين عبارت در زبور موجود است. و اينک متن زبور:

(9) زيرا که شريران منقطع مي شوند. امّا متوکّلان به خداوند، وارث زمين خواهند شد.

(10) و حال اندکست که شرير نيست مي شود که هر چند مکانش را جستجو نمايي ناپيدا خواهد بود

(11) امّا متواضعان وارث زمين شده از کثرت سلامتي متلذّذ خواهند شد (12) شرير بخلاف صادق افکار مذمومه مي نمايد، و دندانهاي خويش را بر او مي فشارد

(13) خداوند به او متبسّم است چون که مي بيند که روز او مي آيد

(14) شريران شمشير را کشيدند و کمان را چلّه کردند تا آن که مظلوم و مسکين را بيندازند،

(15)انهاي ايشان شکسته خواهد شد

(16) کمي صدّيق از فراواني شريران بسيار بهتر است.

(17) چون که بازوهاي شريران شکسته مي شود و خداوند صدّيقان را تکيه گاه ا ست

(18(خداوند روزهاي صالحان را مي داند و ميراث ايشان ابدي خواهد بود

(19) در زمان) بلا) خجل نخواهندشد، و در ايّام قحطي سير خواهند بود (20) لکن شريران هلاک خواهند شد

،(21)شمنان خداوند، مثل پيه برّه ها فاني بلکه مثل دود تلف خواهند شد؛ (22) زيرا متبرّکان خداوند، وارث زمين خواهند شد، امّا ملعونان وي منقطع خواهند شد

(23)صدّيقان وارث زمين شده، ابداً در آن ساکن خواهند شد

(24)به خدا پناه برده، راهش را نگاهدار که تو را به وراثت زمين بلند خواهند کرد و در وقت منقطع شدن شريران اين را خواهي ديد

(25) عاصيان، عاقبت مستأصل، و عاقبت شريران منقطع خواهند شد.

در فصل ديگر مي فرمايد:

... قومها را به انصاف داوري خواهد کرد. آسمان شادي کند و زمين مسرور گردد. دريا و پري آن غرش نمايند. صحرا و هر چه در آن است به وجد آيد. آنگاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود به حضور خداوند. زيرا که مي آيد، زيرا که براي داوري جهان مي آيد. ربع مسکون را به انصاف داوري خواهد کرد. و قومها را به امانت خود.

و از جمله در مزمور 72 در مورد پيامبر بزرگوار اسلام و فرزند دادگسترش حضرت مهدي(عليه السلام)، چنين مي فرمايد:

(1) اي خدا! شرع و احکام خود را به «ملک»، و عدالت خود را به «ملک زاده» عطا فرما (2) تا اين که قوم تو را به عدالت و فقراي تو را به انصاف حکم نمايد (3) به قوم کوهها سلامت و کويرها عدالت برساند (4) فقيران قوم را حکم نمايد، و پسران مسکينان را نجات دهد، و ظالم را بشکند (5) تا باقي ماندن ماه و آفتاب دور به دور از تو بترسند (6) بر گياه بريده شده مثل باران و مانند امطار ـ که زمين را سيراب مي گرداند ـ خواهد باريد

(7)و در روزهايش صدّيقان شکوفه خواهد نمود، و زيادتي سلامتي تا باقي ماندن ماه خواهد بود (8) از دريا تا به دريا و از نهر تا به اقصي زمين سلطنت خواهد نمود (9) صحرا نشينان در حضورش خم خواهند شد و دشمنانش خاک را خواهند بوسيد

(10)ملوک طرشيش و جزيره ها، هديه ها خواهند آورد، و پادشاهان شبا و سبا پيشکشها تقريب خواهند نمود (11) بلکه تمامي ملوک با او کرنش خواهند نمود، و تمامي اُمم او را بندگي خواهند کرد (12) زيرا فقير را وقتي که فرياد مي کند و مسکين که نصرت کننده ندارد، خلاصي خواهد داد (13) و به ذليل و محتاج ترحّم خواهد فرمود و جانهاي مسکينان را نجات خواهد داد (14) جان ايشان را از ظلم و ستم نجات خواهد داد، و هم در نظرش خون ايشان قيمتي خواهد بود (15) و زنده مانده از شبا به او بخشيده خواهد شد (16) در زمين به سر کوهها مشت غلّه کاشته مي شود که محصول آن مثل اسنان متحرّک شده، اهل شهرها مثل گياه زمين شکوفه خواهند نمود

(17)اسم او ابداً بماند، اسمش مثل آفتاب باقي بماند، در او مردمان برکت خواهند يافت، و تمامي قبايل او را خجسته خواهند گفت (19) بلکه اسم ذوالجلال او ابداً مبارک باد، و تمامي زمين از جلالش پر شود (20) دعاي داود پسر يسيّ تمام شد.

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور حضرت مهدي در کتاب اشعياي نبي


در کتاب «اشعياي نبي» که يکي از پيامبران پيرو تورات است، بشارت فراواني در مورد ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) آمده است که جهت استدلال به کتاب مزبور، نخست فرازي از آن بشارت ها را نقل نموده، و برخي از نکات آن را توضيح مي دهيم تا معلوم شود که مسلمانان در باره عقيده به ظهور يک مصلح جهاني تنها نيستند، بلکه همه اهل کتاب در اين عقيده با مسلمانان اشتراک نظر دارند.

در فرازي از بشارت کتاب اشعيا چنين آمده است:

و نهالي از تنه «يسيّ»بيرون آمده، شاخه اي از ريشه هايش خواهد شکفت و روح خداوند بر او قرار خواهد گرفت. يعني روح حکمت و فهم و روح مشورت و قوّت و روح معرفت و ترس خداوند و خوشي او در ترس خداوند خواهد بود و موافق رؤيت چشم خود، داوري نخواهد نمود و بر وفق سمع گوشهاي خويش، تنبيه نخواهد نمود؛ بلکه مسکينان را به عدالت داوري خواهد کرد و به جهت مظلومان زمين به راستي حکم خواهد نمود... کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند ميانش امانت.

و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد و گوساله و شير پرواري با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چريد و بچه هاي آنها با هم خواهند خوابيد و شير مثل گاو کاه خواهد خورد، و طفل شير خواره بر سوراخ مار بازي خواهد کرد، و طفل از شير باز داشته شده، دست خود را بر خانه افعي خواهد گذاشت، و در تمامي کوه مقدس من، ضرر و فسادي نخواهند کرد؛ زيرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهايي که دريا را مي پوشاند.

منظور از «نهالي که از تنه يسيّ خواهد روييد» ممکن است يکي از چهار نفر از شخصيّت هاي بزرگ روحاني و رهبران عالي قدر بشر، حضرت داود، حضرت سليمان، حضرت عيسي و حضرت حجّت بن الحسن العسکري(عليهم السلام)باشند؛ ولي دقّت و بررسي کامل آيات فوق نشان مي دهد که منظور از اين نهال، هيچ يک از آن پيامبران نيست؛ بلکه همه آن بشارتها ويژه قائم آل محمّد(عليهم السلام)است؛ زيرا حضرت داوود و سليمان(عليهما السلام)فرزندان پسري يسيّ، و حضرت عيسي بن مريم(عليه السلام)نواده دختري وي، و قائم آل محمّد(عليه السلام)نيز از جانب مادرش جناب نرجس خاتون ـ که دختر يشوعا، پسر قيصر، پادشاه روم و از نسل حضرت داود، و مادرش از اولاد حواريون حضرت عيسي(عليه السلام) بوده، و نسب شريفش به شمعون صفا، وصيّ حضرت عيسي(عليه السلام)مي رسد ـ نواده دختري «يسيّ» مي باشد.

در فرازي از اين بشارت چنين آمده است:

موافق رؤيت چشم خود داوري نخواهد کرد و بر وفق سمع گوشهاي خود تنبيه نخواهد نمود

و اين جمله، اشاره به حاکميت مطلق و حکومت عادلانه آن حضرت دارد که وي بر اساس حق و واقع، حکم مي کند و نيازي به شاهد و بيّنه ندارد و از کسي گواهي نمي طلبد چنان که در روايات اسلامي آمده است که:

يحکم بحکم داود ومحمّد(صلي الله عليه وآله وسلم(

يعني به حکم حضرت داود و دستور پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) حکم مي کند و با علم و دانش خدادادي خويش داوري مي نمايد.

و در فراز ديگري از آن بشارت آمده است که، در زمان حکومت حقه و دوران حکومت عدالت پيشه او «گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابيد... و گوساله و شير پرواري با هم، و... ضرر و فسادي نخواهند کرد»، اين جمله نشان مي دهد که در زمان ظهور مبارک آن موعود آسماني، عدل و داد آن چنان گسترش مي يابد که جانوران و درندگان با هم سازش مي کنند و در کنار يکديگر قرار مي گيرند و خوي بهيميّت و درندگي را از دست مي دهند، و زيان و ضرر به هيچ يک از موجودات نمي رسانند چنان که در اخبار و احاديث آمده است:

وَ تَصْطَلِحُ فِي مُلْکِهِ السّباع، وَ اصْطَلَحَتِ السِّباع، و تأمَنُ الْبَهائم.

در حکومت او درندگان خوي توحش رها کرده و با يکديگر سازش مي کنند و حيوانات اهلي احساس امنيت مي نمايند.

و در آخرين فراز از بشارت مزبور آمده است: «جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود مثل آبهايي که دريا را مي پوشاند»، اين مطلب نشانگر اين واقعيّت است که در عهد با سعادت آن موعود آسماني چنان تحوّل عظيم علمي و فرهنگي به وجود مي آيد که همه مردمان به خداي يگانه ايمان مي آورند. درهاي رشته هاي گوناگون علوم و دانش به روي انسانها گشوده مي شود، سطح معلومات بشري بالا مي رود، راهي را که بشريّت در طول تاريخ در هزاران سال پيش به دنبال آن بوده در زمان کوتاه مي پيمايد، عقلها کامل و انديشه ها شکوفا مي گردد، و کوته بيني ها و تنگ نظري ها از بين مي رود، و انسانها به کمال و بلوغ عقلي و اخلاقي و انساني مي رسند و به تمام ناکاميها، شکستها، ستمها، نادانيها و بدبختي ها پايان مي دهند، و زندگي شرافتمندانه تازه اي را آغاز مي نمايند.

در بشارت ديگري نيز در کتاب «اشعياء» در مورد ظهور قائم آل محمّد(عليه السلام)چنين آمده است:

و در ايّام آخر واقع خواهد شد... جميع اُمّتها به سوي آن روان خواهند شد... او اُمّتها را داوري خواهد نمود، و قومهاي بسياري را تنبيه خواهد کرد... اُمّتي بر اُمّتي شمشير نخواهد کشيد و بار ديگر جنگ را نخواهند آموخت.

آنچه از اين بشارت فهميده مي شود اين است که پس از قيام شکوهمند مهدي موعود(عليه السلام) جميع اُمّتها به سوي او روي خواهند آورد. و او همه مردم جهان را از هر رنگ و نژادي که باشند و هر دين و مذهبي که داشته باشند در زير يک پرچم که دين اسلام و توحيد باشد گرد خواهد آورد، و گروه بسياري را تنبيه خواهد نمود، و در پرتو اجراي عدالتش، و در ميان مردم به قضاوت داودي داوري خواهد نمود، و بر اساس حق و واقع قضايا را حل و فصل خواهد کرد، که سراسر گيتي را فرا خواهد گرفت ديگر اُمّتي بر اُمّتي شمشير نخواهد کشيد، و بار ديگر جنگ و خونريزي و ناامني بر جهان حکمفرما نخواهد بود، و همه مردمان در صلح، صفا، صميميّت و آسايش و آرامش در کنار هم زندگي خواهند نمود.

در فرازي از بشارت هاي کتاب اشعيا آمده که در زمان آن حضرت، عدالت اجتماعي برقرار خواهد گرديد و امنيّت عمومي به وجود خواهد آمد به گونه اي که مردم در صلح و صفا و صميميّت زندگي کنند و بهايم با هم سازش نمايند و در کنار هم با آسودگي بياسايند:

آنگاه انصاف در بيابان ساکن خواهد شد، و عدالت در بوستان مقيم خواهد گرديد. و عمل عدالت، سلامتي و نتيجه عدالت، آرامي و اطمينان خاطر خواهد بود تا ابد الآباد. و قوم من در مسکن سلامتي و در مساکن مطمئن و در منزلهاي آرامي ساکن خواهند شد.

در فراز ديگري از بشارت هاي کتاب اشعياي نبي آمده که در آن زمان، بساط ظلم و ستم برچيده خواهد شد، و عدالت گسترش خواهد يافت، و فقر اقتصادي از ميان خواهد رفت و نيازمنديهاي مادي و معنوي مردم تأمين خواهد گرديد، و همگان به اخلاق حميده اسلامي آراسته خواهند شد، و پرده هاي ظلمت و تاريکي به کنار خواهد رفت، و مردمان در ناز و نعمت زندگي خواهند کرد:

برگزيدگان من، از عمل دستهاي خود تمتّع خواهند برد، زحمت بيجا نخواهند کشيد، اولاد به جهت اضطراب نخواهند زاييد؛ زيرا که اولاد برکت يافتگان خداوند هستند و ذريّت ايشان با ايشان اند. و قبل از آن که بخوانند من جواب خواهم داد، و پيش از آن که سخن گويند من خواهم شنيد. گرگ و برّه با هم خواهند چريد، و شير مثل گاو کاه خواهد خورد، و خوراک مار خاک خواهد بود، خداوند مي گويد که در تمامي کوه مقدّس من، ضرر نخواهند رسانيد و فساد نخواهند کرد.

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور حضرت مهدي در کتاب بوئيل نبي


در کتاب بوئيل نبي که از پيامبران پيرو تورات است، بشارت ظهور حضرت مهدي(عليه السلام) و نزول حضرت عيسي(عليه السلام) و محاکمه اسرائيل در آن روز سرنوشت ساز، چنين آمده است:

آن گاه جميع امّت ها را جمع کرده به وادي «يهوشافاظ»فرود خواهم آورد و در آن جا با ايشان درباره قوم خود و ميراث خويش، اسرائيل [را] محاکمه خواهم نمود، زيرا که ايشان را در ميان امّت ها پراکنده ساخته و زمين مرا تقسيم نموده اند و بر قوم من قرعه انداخته و پسري در عوض فاحشه داده و دختري به شراب فروخته اند تا بنوشند.

و در جاي ديگر از همين کتاب چنين آمده است:

اي همه اُمّتها! بشتابيد و بياييد و از هر طرف جمع شويد اي خداوند شجاعان! خود را به آنجا فرود آور. اُمّتها بر انگيخته شوند. به «وادي يهوشافاظ» بر آيند؛ زيرا که من در آنجا خواهم نشست تا بر همه اُمّتهايي که به اطراف آن هستند داوري نمايم.

و در همين زمينه در کتاب «عاموس نبي» آمده است که مي گويد:

بنابر اين، اي اسرائيل! به اين طور با تو عمل خواهم نمود، و چون که به اين طور با تو عمل خواهم نمود پس اي اسرائيل! خويشتن را مهيّا ساز تا با خداي خود ملاقات نمايي.

اين فرازها ـ همچنان که ملاحظه مي شود ـ از نزول حضرت عيسي(عليه السلام) و داوري آن حضرت در «يوم الله ظهور» خبر مي دهند.

و در همين رابطه، در کتاب «هوشيع نبي» در مورد بازگشت حضرت عيسي (عليه السلام)خطاب به قوم يهود آمده است:

و من براي افرايم مثل شير و براي خاندان يهودا مانند شير ژيان خواهم بود. من خودم خواهم دريد و رفته خواهم ربود و رهاننده نخواهد بود.

من روانه شده به مکان خود خواهم برگشت تا ايشان به عصيان خود اعتراف نموده روي مرا بطلبند، در تنگي خود صبح زود مرا خواهند طلبيد.

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

بشارت ظهور حضرت مهدي در کتاب زکرياي نبي


در کتاب زکرياي نبي ـ که يکي از پيامبران بزرگ بني اسرائيل و از انبياي پيرو تورات است، بشارت ظهور آن يگانه منجي عالم چنين آمده است:

اينک روز خداوند مي آيد و غنيمت تو در ميانت تقسيم خواهد شد. و جميع اُمّتها را به ضدّ اورشليم براي جنگ جمع خواهم کرد، و شهر را خواهند گرفت و خانه ها را تاراج خواهند نمود، و زنان را بي عصمت خواهند کرد، و نصف اهل شهر به اسيري خواهند رفت، و بقيّه قوم از شهر منقطع خواهند شد.

و خداوند بيرون آمده با آن قومها مقاتله خواهد نمود چنان که در روز جنگ مقاتله نمود، و در آخر آن روز پايهاي او بر کوه زيتون که از طرف مشرق به مقابل اورشليم است خواهد ايستاد... و آن يک روز معروف خداوند خواهد بود... و يَهْوه (خدا) بر تمامي زمين پادشاه خواهد بود. و در آن روز يَهْوة واحد خواهد بود و اسم او واحد.

در اينجا لازم است اين نکته را توضيح دهيم که در کتب عهدين (يعني تورات و انجيل) کلمه «خداوند» بيشتر در مورد حضرت عيسي(عليه السلام) به کار مي رود، که در اينجا نيز چنين شده است. و جالب اين که در اين فراز بشارت که از تورات نقل کرديم، محل فرود آمدن حضرت عيسي و يوم الله بودن آن روز و جهاني شدن اسلام و سقوط رژيم اشغالگر قدس دقيقاً با روايات اسلامي مطابقت دارد.

البته بايد توجّه داشت که طبق آيات کريمه قرآن مجيد، مضمون اين پيشگوييها يکبار در دوران گذشته در زمان بخت النصر انجام گرفته و يکبار ديگر طبق وعده هاي صريح قرآن کريم و نويدهاي ظهور مبارک حضرت مهدي(عليه السلام) در «يوم الله ظهور»، انجام خواهد گرفت، و نخستين قبله مسلمانان براي هميشه از اشغال يهوديان رهايي خواهد يافت و در تمامي جهان خداي يکتا را پرستش خواهد نمود، و در تمامي نقاط زمين نداي دلنواز وحدت به گوش خواهد رسيد.

به هر حال، آنچه در اين فراز در مورد سرنوشت يهوديان مغرور آمده است دقيقاً با روايات اسلامي منطبق است؛ زيرا از احاديث چنين استفاده مي شود که ملّت يهود به علّت طغيان و سرکشي و فسادي که در زمين ايجاد مي کنند سرانجام تار و مار خواهند شد به گونه اي که حتّي يک نفر يهودي هم در فلسطين باقي نخواهد ماند.

اينک براي آن که به سرنوشت شوم و ذلّت باري که طبق وعده الهي در انتظار قوم يهود و غدّه سرطاني اسرائيل غاصب است واقف شويم به برخي از رواياتي که در زمينه طغيان و سرکشي قوم يهود، و هلاکت و نابودي آنها در «بيت المقدس» وارد شده، اشاره مي کنيم:

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

سرنوشت يهوديان مغرور


ابن کثير دمشقي در کتاب «البداية و النهاية» در باره درگيري مسلمانان با يهود و اين که اين درگيري هر روز شديد و شديدتر خواهد شد تا جايي که به پيروزي مسلمين و نابودي يهود منجر شود، در حديثي از پيغمبر اکرم نقل کرده است که فرمود:

لا تقوم السّاعة حتّي يقاتل المسلمون اليهود، فيقتلهم المسلمون حتّي يختبئ اليهودي من وراء الحجر و الشجر فيقول الحجر ـ أو الشجر ـ: يا مسلم! يا عبدالله! هذا اليهودي من خلفي، فتعال فاقتله، إلاّ الغرقد، فإنّه شجر اليهود.

قيامت بر پا نمي شود تا اين که مسلمانان با يهود به مبارزه برخيزند و آنها را بکشند تا جايي که اگر يک نفر يهودي در پشت سنگ يا درختي پنهان شود، آن سنگ يا درخت ـ به قدرت خداي تعالي به زبان آمده ـ بگويد: اي مسلمان! اي بنده خدا! اين که خود را پنهان کرده است يهودي است، بيا او را به قتل برسان. مگر درخت «غرقد» که درخت يهود است و از معرفي يهودي خودداري مي کند.

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

اخراج يهود از سرزمينهاي اسلامي


علاّمه مجلسي ـ اعلي الله مقامه ـ در کتاب نفيس «بحار الانوار» در باب رجعت، در اين مورد که يهود و نصاري از سرزمينهاي اسلامي اخراج خواهند شد در حديثي از اميرمؤمنان علي(عليه السلام)چنين نقل کرده است:

عن عباية الأسدي قال: سمعت أميرالمؤمنين(عليه السلام) و هو متّکِئ و أنا قائم عليه: لأبنين بمصر منبراً منيراً، و لأنقضنّ دمشق حجراً حجراً، و لأخرجنّ اليهود و النّصاري من کلّ کور العرب، و لأسوقنّ العرب بعصاي هذه.

قال: قلت له: يا أمير المؤمنين! کأنّک تخبر أنّک تحيي بعد ما تموت!

فقال: هيهات يا عباية! ذهبت في غير مذهب، يفعله رجل منّي.

عبايه اسدي گويد: اميرالمؤمنين(عليه السلام) تکيه داده بود و من بالاي سر آن حضرت ايستاده بودم، در اين هنگام شنيدم که فرمود: من در آينده در مصر منبري روشني بخش بنيان خواهم نمود، و دمشق را ويران خواهم نمود، و يهود و نصاري را از سرزمينهاي عرب بيرون خواهم راند، و عرب را با اين عصاي خود ـ به طرف حق ـ سوق خواهم داد.

عبايه مي گويد: من عرض کردم: يا امير المؤمنين! گويي شما خبر مي دهيد که بعد از مردن بار ديگر زنده مي شويد و اين کارها را انجام مي دهيد!

فرمود: هيهات اي عباية! مقصود من از اين سخنان آن گونه که تو خيال کردي نيست؛ مردي از دودمان من اينها را انجام خواهد داد.

از جمله آخر اين حديث که حضرت فرموده است:

اين کارها را مردي از دودمان من انجام خواهد داد

، استفاده مي شود که مقصود از او شخص امام قائم و حجّت منتظر(عليه السلام) است.

 

m4material

مدیر تالار مهندسی مواد و متالورژی
مدیر تالار

صهيونيسم و تشکيل دولتي به نام اسرائيل


نويسنده کتاب «عقائد الاماميّه» در مورد قيام يهود در خاور ميانه و تشکيل دولتي به نام «اسرائيل» در سرزمين فلسطين، و بالاخره متلاشي شدن حکومت آنان، با شرکت اعراب و مسلمين به کمک يکديگر، و به ويژه ارتش نيرومندي که از طريق عراق براي سرکوبي يهود عازم فلسطين مي شود. در حديث بسيار جامع و جالبي از اميرمؤمنان علي(عليه السلام) چنين نقل کرده است:

قال أمير المؤمنين(عليه السلام): وستأتي اليهود من الغرب لإنشاء دولتهم بفلسطين.

قال النّاس: يا أبا الحسن! أنّي تکون العرب؟

أجاب(عليه السلام): أنذاک تکون مفکّکة القوي، مفکّکة العري، غير متکاتفة وغير مترادفة.

ثمّ سئل(عليه السلام): أيطول هذا البلاء؟

قال: لا، حتّي إذا أطلقت العرب أعنّتها ورجعت إليها عوازم أحلامها، عندئذ يفتح علي يدهم فلسطين، و تخرج العرب ظافرة و موحّدة، وستأتي النجدة من العراق، کتب علي راياتها القوّة، و تشترک العرب والإسلام کافّة لتخلّص فلسطين، معرکة و أيّ معرکة في جلّ البحر، تخوض النّاس في الدماء و يمشي الجريح علي القتيل.

ثمّ قال(عليه السلام): و ستفعل العرب ثلاثاً، وفي الرابعة يعلم الله ما في نفوسهم من الثبات والإيمان، فيرفرف علي رؤوسهم النصر.

ثمّ قال: وأيم الله يذبحون ذبح النّعاج حتّي لا يبقي يهوديّ في فلسطين.

اميرمؤمنان(عليه السلام) فرمود: يهود براي تشکيل دولت خود در فلسطين، از غرب ـ به منطقه عربي خاور ميانه ـ خواهند آمد.

عرضه داشتند: يا اباالحسن! پس عربها در آن موقع کجا خواهند بود؟

فرمود: در آن زمان عربها نيروهايشان از هم پاشيده و ارتباط آنها از هم گسيخته، و متّحد و هماهنگ نيستند.

از آن حضرت سئوال شد: آيا اين بلا و گرفتاري طولاني خواهد بود؟

فرمود: نه، تا زماني که عربها زمام اُمور خودشان را از نفوذ ديگران رها ساخته و تصميمهاي جدّي آنان دوباره تجديد شود آنگاه سرزمين فلسطين به دست آنها فتح خواهد شد، و عربها پيروز و متّحد خواهند گرديد، ونيروهاي کمکي از ـ طريق ـ سرزمين عراق به آنان خواهد رسيد که بر روي پرچمهايشان نوشته شده: «القوّة»

و عربها و ساير مسلمانان همگي مشترکاً براي نجات فلسطين قيام خواهند کرد ـ و با يهوديان خواهند جنگيد ـ و چه جنگ بسيار سختي که در وقت مقابله با يکديگر در بخش عظيمي از دريا روي خواهد داد که در اثر آن مردمان در خون شناور شده و افراد مجروح بر روي اجساد کشته ها عبور کنند.

آنگاه فرمود: و عربها سه بار با يهود مي جنگند، و در مرحله چهارم که خداوند ثبات قدم و ايمان و صداقت آنها را دانست هماي پيروزي بر سرشان سايه مي افکند.

بعد از آن فرمود: به خداي بزرگ سوگند که يهوديان مانند گوسفند کشته مي شوند تا جايي که حتّي يک نفر يهودي هم در فلسطين باقي نخواهد ماند.

 

Similar threads

بالا