بچه ها لطفا راه حل بگید.

پیر بابا

عضو جدید
اینکه نوشتم حکایت انتقاد از ادمای فضوله. بخونید و یه چیزی ته کار بنویسید که بی اجر نمونیم.
می‌خندی، می‌گن طرف مشاعرش رو داده خروس‌قندی گرفته، می‌گن وقتی عقل رو تقسیم می‌‌کردن طرف توی صف دماغ بوده. نمی‌خندی، می‌گن مردیکه‌ی یبث عبوث بدعنق خاک‌برسر، مرده‌شور ببردش که عین برج زهرمار می‌مونه.
قاطی جمع می‌شی، می‌گن باز این نکبت خودش رو لوس کرد. قاطی جمع نمی‌شی، می‌گن واه واه، افاده‌ها طبق طبق، طرف به اون‌جاش می‌گه دنبال من نیا بو می‌دی.
با رییس‌ات دو کلوم اختلاط می‌کنی، می‌گن پاچه‌ی نو مبارک، الهی به پای پاچه‌ی رییس جونت پیر شی بمیری.
با رییس‌ات حرفت می‌شه. می‌گن خاک تو سرت کنن، به بخت خودت لگد می‌زنی که چی مثلا؟ اسگل، زود برو مراتب . . .خوری‌ت رو کتبی اعلام کن تا دیر نشده و رییس -و در نتیجه کل مجموعه- مواضع جدیدش رو در موردت اعلام نکرده.
تکون می‌خوری، می‌گن تو چقدر وول می‌زنی، مگه زیرت چرخ داری، خب بتمرگ سر جات دیگه. از جات جم نمی‌خوری، می‌گن مردی؟ خب، یه تکونی به خودت بده معلوم شه زنده‌ای و با قوری-کتری فرق داری.
والله...
 
آخرین ویرایش:

پیر بابا

عضو جدید
کنس بازی در نیارین لطفا. یه راه حلی براش بگید. همش میخونید و خلاص. راه حل بده خوب . اگه نداری یه چیزی بگو. خوبیت نداره اینجوری . همش میخونید و خداحافظ. ای بابا
 

پیر بابا

عضو جدید
این موضوع رو که نوشتم حکایت آدمهایی است که همش تو کار دیگران فضولی میکنند. حداقل در این مورد یه چیزی بنویسید خوب. چقد بی حالید شما :biggrin:
من موقعی که تو سن و سال شما بودم , مثه بمب بودم. حالاشم که میبینید با این سن و سال پشت سیستم دارم روزگار میگذرونم. شما ها نا سلامتی جووونید. بابا یه نظری بنویسید. نترسید انگشتان دستتون تاول نمیزنه. :biggrin:
 

sonichka

عضو جدید
دیگران هرچی میگن بگن تو کاری که درسترو از نظر خودت انجام میدی اگه به حرف دیگران گوش بدی و فضولی اونا برات مهم باشه میشی یه آدم دهن بین من اینو میگم
 

پیر بابا

عضو جدید
دیگران هرچی میگن بگن تو کاری که درسترو از نظر خودت انجام میدی اگه به حرف دیگران گوش بدی و فضولی اونا برات مهم باشه میشی یه آدم دهن بین من اینو میگم

اذیت که میشیم اینو چی میگی؟ همه میدونیم که نباید دهن بین باشیم. و نیستیم. موضوع اینه که این فضولی ها انسان رو خسته میکنه. برای اینکه ریشه این فضولی ها رو از زندگیمون بکنیم چیکار باید بکنیم. اینه موضوع بحث.
 

sonichka

عضو جدید
اذیت که میشیم اینو چی میگی؟ همه میدونیم که نباید دهن بین باشیم. و نیستیم. موضوع اینه که این فضولی ها انسان رو خسته میکنه. برای اینکه ریشه این فضولی ها رو از زندگیمون بکنیم چیکار باید بکنیم. اینه موضوع بحث.
من اولش اذیت میشدم ولی بعدش دیدم با اذیت شدن من دیگران لذت میبرن پس ترجیح دادم بیخیال باشم نسبت به فضولی دیگران کم کم بیخیالیم جواب داد تا حدی که دیگه الان اصلا واسم مهم نیست دیگران چی میگن
دیدم اگه قرار باشه واسم مهم باشه خیلی از فرصت های زندگیم تباه میشه
پس نتیجه: بیخیال باشیم
 

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این موضوع رو که نوشتم حکایت آدمهایی است که همش تو کار دیگران فضولی میکنند. حداقل در این مورد یه چیزی بنویسید خوب. چقد بی حالید شما :biggrin:
من موقعی که تو سن و سال شما بودم , مثه بمب بودم. حالاشم که میبینید با این سن و سال پشت سیستم دارم روزگار میگذرونم. شما ها نا سلامتی جووونید. بابا یه نظری بنویسید. نترسید انگشتان دستتون تاول نمیزنه. :biggrin:
اها نشد پیربابا اول خودت گیر میدی چرا این چرا اون ...حالا همون حرفا رو خودت تکرار میکنی نشد دیگه...
 

پیر بابا

عضو جدید
من اولش اذیت میشدم ولی بعدش دیدم با اذیت شدن من دیگران لذت میبرن پس ترجیح دادم بیخیال باشم نسبت به فضولی دیگران کم کم بیخیالیم جواب داد تا حدی که دیگه الان اصلا واسم مهم نیست دیگران چی میگن
دیدم اگه قرار باشه واسم مهم باشه خیلی از فرصت های زندگیم تباه میشه
پس نتیجه: بیخیال باشیم

مرسی عزیزم.
 

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من یه چیزی دیدم اونم تو کارگاه درمورد فضولی :
ما تازه وارد یه مجموعه ای شده بودیم نیروهای قدیمی کفر من رو درآورده بودن دنبالم با موبایل میومدن حتی تا دم در دستشویی فیلم میگرفتن ...صدا ضبط میکردن میرفتن سر لب تاپم و خاطرات روزانه ام رو میخوند جیب و ساکم رو تفتیش میکردن خلاصه .....
البته آدمای ترسویی بودن یه سری یه اتو گرفتم سر یه شماره تلفن البته خودم زمینشو چیده بودم مسئله مهمی هم بود دردسرتون ندم زدم به سیم آخرو کولی بازی و درپرده هرچی ازدهنم درمیومد به سو م شخص غایب فحشای رکیکی که خودم هم خجالت میکشیدم به زبون آوردم همه هم میدونست با کی هستم چون مچشون رو گرفته بودم ولی همشون لالمونی گرفتن و جیک نزدن بعدش همه چیز درست شد ....
منظور :من این نتیجه شخصی رو گرفتم که کولی بازی برخورد زننده برای کسایی که پاشون رو از گلیمشون درازتر میکنن بعضا" لازمه حالا ممکنه بگن شخصیتت رو پا یین آوردی و...ولی لازمه بعضی وقتا...
 

پیر بابا

عضو جدید
من یه چیزی دیدم اونم تو کارگاه درمورد فضولی :
ما تازه وارد یه مجموعه ای شده بودیم نیروهای قدیمی کفر من رو درآورده بودن دنبالم با موبایل میومدن حتی تا دم در دستشویی فیلم میگرفتن ...صدا ضبط میکردن میرفتن سر لب تاپم و خاطرات روزانه ام رو میخوند جیب و ساکم رو تفتیش میکردن خلاصه .....
البته آدمای ترسویی بودن یه سری یه اتو گرفتم سر یه شماره تلفن البته خودم زمینشو چیده بودم مسئله مهمی هم بود دردسرتون ندم زدم به سیم آخرو کولی بازی و درپرده هرچی ازدهنم درمیومد به سو م شخص غایب فحشای رکیکی که خودم هم خجالت میکشیدم به زبون آوردم همه هم میدونست با کی هستم چون مچشون رو گرفته بودم ولی همشون لالمونی گرفتن و جیک نزدن بعدش همه چیز درست شد ....
منظور :من این نتیجه شخصی رو گرفتم که کولی بازی برخورد زننده برای کسایی که پاشون رو از گلیمشون درازتر میکنن بعضا" لازمه حالا ممکنه بگن شخصیتت رو پا یین آوردی و...ولی لازمه بعضی وقتا...

سلام داداش .
بشدت با شما موافقم.:gol::gol::gol:
 

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سلام داداش .
بشدت با شما موافقم.:gol::gol::gol:
سلام عرض شد پیربابا خان ....
متاسفانه با بعضی اشخاص مدارا و احترام گذاشتن به شعورشون بی معنیه چون ندارن ....باید بد ...نشوندشون سر جاشون حتی اگر به نظر کمی دور از ادب یا به قولی کاملا" بی ادبا نه باشه ...
چون هرچی بری عقب بیشتر میان جلو و هرچی مدارا کنی بیشتر جری میشن و میزارن به حساب ترست نه ادبت ...
 
  • Like
واکنش ها: Sarp

پیر بابا

عضو جدید
سلام عرض شد پیربابا خان ....
متاسفانه با بعضی اشخاص مدارا و احترام گذاشتن به شعورشون بی معنیه چون ندارن ....باید بد ...نشوندشون سر جاشون حتی اگر به نظر کمی دور از ادب یا به قولی کاملا" بی ادبا نه باشه ...
چون هرچی بری عقب بیشتر میان جلو و هرچی مدارا کنی بیشتر جری میشن و میزارن به حساب ترست نه ادبت ...

همینطوره. یکی از راههای زندگی در سلامت روحی اینه که انسان اونجا که شرایط ایجاب میکنه طوری اوضاع رو جمع و جور بکنه که همه اونا حساب کار دستشون بیاد.
بعضی وقتا خود منم این جمله رو تکرار میکنم : میگم والله بخدا من انسان خوبی هستم ولی بعضیا نمیذارن.
 

foodtechnology

عضو جدید
کاربر ممتاز
یک روز پدر و پسری می خواستند از ده خود به آبادی مجاور بروند از این رو کره خر خود را برداشتند و حرکت کردند. در ابتدا خر جلو می رفت و پدر و پسر پشت او در حالیکه مشغول حرف زدن بودند حرکت می کردند. یک هم ولایتی آنها را دید و گفت: آخه آدم عاقل. خداوند خر را آفریده که برای انسان کار کند. این چه کاریست که شما دو نفر راه می روید و این خر بدون سوار مانده است. پدر و پسر نگاهی بهم کردند و آنگاه پدر سوار خر شد و پسر پای پیاده. چندی نرفته بودند که مردی دیگر را دیدند. او خطاب به پدر گفت خجالت نمی کشی که تو با جثه قویت(پدر جثه بزرگ تری داشت) بر خر سوار شده ای و این جوان نحیف را پای پیاده همراه کردی؟ پدر از خر پایین آمد و آنگاه پسر سوار بر خر شد.

باز چندی نگذشت که به رهگذری دیگر رسیدند. او با دیدن جوان بر خر و پدر پای پیاده به خشم آمد و خطاب به پسر گفت: ای جوان. خجالب بکش که پدر تو حق بزرگی بر گردن تو دارد و احترام او بر تو واجب است. چگونه است که تو سوار بر خر و او پای پیاده؟ این بار پدر و پسر نگاهی به هم کردند و دیدند چاره ای نیست که هر دو سوار خر بشوند تا دیگر کسی به آنها حرفی نزند. به ناچار هر دو سوار خر شدند و راه افتادند. کمی نگذشته بودند که پیرمردی رهگذر و قوز کرده را دیدند که با دیدن این صحنه فریاد کشید: ای نامردها. مگر نمی بینید که از سنگینی شما، کره خر بیچاره به نفس نفس افتاده است. آخر انصاف هم خوب چیزیست. حیوان زبان بسته گناه دارد. این بار پدر و پسر حسابی کلافه شده بودند. اعصابشان از حرف مردم خورد شده بود. برای دهن کجی به حرف مردم چوبی آوردند و دست و پای کره خررا به آن بستند و آن چوب رو بر دوش گذاشتند و حرکت کردند. چندی قبل از رسیدن به پل آبادی مردم آنها را می دیدند و به بلاهت و احمق بودن این پدر و پسر می خندیدند چرا که تا به حال ندیده بودند کسی خر خود را حمل کند! پدر و پسر نیش خندها را می شندیدند و به خود فحش می دادند تا اینکه به یک پول چوبی لرزان رسیدند. در هنگام عبور از پل تعادل خود را از دست دادند و در بین امواج خروشان رودخانه افتادند و کره خرشان به دلیل بسته بودن پاهایش، غرق شد.

آنقدر به فکر حرف مردم هستیم که شب تا صبح منتظریم ببینیم چه کسی چه حرف بی ربطی می زند تا همان را بچسبیم و از مسیر زندگی و اعتقادات خود خارج شویم . همیشه در چیزی که می شنوید تفکر کنید و منصفانه نقدش کنید.
 

monrose

عضو جدید
کاربر ممتاز
خودت باش... همین...
خواهی نشوی رسوا جماعت هم رنگ خود کن... (اینو از یکی شنیدم و واقعا راس میگفت)
 

salizadeniri

عضو جدید
کاربر ممتاز
سخت ترین کار دنیا اینکه که کسی باشی که دیگران میخوان و اسون ترین کار دنیا اینه که خودت باشی.
این جمله فکر کنم بدرد این مشکل بخوره.

در ضمن بنظرم ادم اگر خودش زیاد سر بسر بقیه نگذاره اونا هم کاریش ندارن مگر اینکه طرف مریض باشه.
از این جور مریضا دوری کنید همین!
 

Sarp

مدیر بازنشسته

منظور :من این نتیجه شخصی رو گرفتم که کولی بازی برخورد زننده برای کسایی که پاشون رو از گلیمشون درازتر میکنن بعضا" لازمه حالا ممکنه بگن شخصیتت رو پا یین آوردی و...ولی لازمه بعضی وقتا...
سلام عرض شد پیربابا خان ....
متاسفانه با بعضی اشخاص مدارا و احترام گذاشتن به شعورشون بی معنیه چون ندارن ....باید بد ...نشوندشون سر جاشون حتی اگر به نظر کمی دور از ادب یا به قولی کاملا" بی ادبا نه باشه ...
چون هرچی بری عقب بیشتر میان جلو و هرچی مدارا کنی بیشتر جری میشن و میزارن به حساب ترست نه ادبت ...
آفرین آرتا
دقیقا
به عینه این مورد رو خیلی تجربه کرده ام
نمونه ش یکی از زن عموها که همه فامیل ازش حساب میبرن به خاطر قیافه گرفتنش
ولی چون من در مقابلش مثل خودش رفتار میکنم اون هم از من حساب میبره :eek::biggrin:
خودت باش... همین...
خواهی نشوی رسوا جماعت هم رنگ خود کن... (اینو از یکی شنیدم و واقعا راس میگفت)
;)
 

ساز دهني

اخراجی موقت
اینکه نوشتم حکایت انتقاد از ادمای فضوله. بخونید و یه چیزی ته کار بنویسید که بی اجر نمونیم.
می‌خندی، می‌گن طرف مشاعرش رو داده خروس‌قندی گرفته، می‌گن وقتی عقل رو تقسیم می‌‌کردن طرف توی صف دماغ بوده. نمی‌خندی، می‌گن مردیکه‌ی یبث عبوث بدعنق خاک‌برسر، مرده‌شور ببردش که عین برج زهرمار می‌مونه.
قاطی جمع می‌شی، می‌گن باز این نکبت خودش رو لوس کرد. قاطی جمع نمی‌شی، می‌گن واه واه، افاده‌ها طبق طبق، طرف به اون‌جاش می‌گه دنبال من نیا بو می‌دی.
با رییس‌ات دو کلوم اختلاط می‌کنی، می‌گن پاچه‌ی نو مبارک، الهی به پای پاچه‌ی رییس جونت پیر شی بمیری.
با رییس‌ات حرفت می‌شه. می‌گن خاک تو سرت کنن، به بخت خودت لگد می‌زنی که چی مثلا؟ اسگل، زود برو مراتب . . .خوری‌ت رو کتبی اعلام کن تا دیر نشده و رییس -و در نتیجه کل مجموعه- مواضع جدیدش رو در موردت اعلام نکرده.
تکون می‌خوری، می‌گن تو چقدر وول می‌زنی، مگه زیرت چرخ داری، خب بتمرگ سر جات دیگه. از جات جم نمی‌خوری، می‌گن مردی؟ خب، یه تکونی به خودت بده معلوم شه زنده‌ای و با قوری-کتری فرق داری.
والله...
همین که کسایی هستن که بهمون گیر میدن خودش مزایایی داره من جمله اینکه تو رو آدم حساب کردن !
 

ALIREZA.F.1988

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اینکه نوشتم حکایت انتقاد از ادمای فضوله. بخونید و یه چیزی ته کار بنویسید که بی اجر نمونیم.
می‌خندی، می‌گن طرف مشاعرش رو داده خروس‌قندی گرفته، می‌گن وقتی عقل رو تقسیم می‌‌کردن طرف توی صف دماغ بوده. نمی‌خندی، می‌گن مردیکه‌ی یبث عبوث بدعنق خاک‌برسر، مرده‌شور ببردش که عین برج زهرمار می‌مونه.
قاطی جمع می‌شی، می‌گن باز این نکبت خودش رو لوس کرد. قاطی جمع نمی‌شی، می‌گن واه واه، افاده‌ها طبق طبق، طرف به اون‌جاش می‌گه دنبال من نیا بو می‌دی.
با رییس‌ات دو کلوم اختلاط می‌کنی، می‌گن پاچه‌ی نو مبارک، الهی به پای پاچه‌ی رییس جونت پیر شی بمیری.
با رییس‌ات حرفت می‌شه. می‌گن خاک تو سرت کنن، به بخت خودت لگد می‌زنی که چی مثلا؟ اسگل، زود برو مراتب . . .خوری‌ت رو کتبی اعلام کن تا دیر نشده و رییس -و در نتیجه کل مجموعه- مواضع جدیدش رو در موردت اعلام نکرده.
تکون می‌خوری، می‌گن تو چقدر وول می‌زنی، مگه زیرت چرخ داری، خب بتمرگ سر جات دیگه. از جات جم نمی‌خوری، می‌گن مردی؟ خب، یه تکونی به خودت بده معلوم شه زنده‌ای و با قوری-کتری فرق داری.
والله...
[FONT=&quot]اگه اهل تحقيقات و كتاب باشه، ميگن: اينو، واسه ما شده آقاي مطالعه!
اگه با عيالات متحده ش مشكلي نداشته باشه، ميگن: زن ذليله، زن نگرفته، شوهر كرده!
[/FONT]
[FONT=&quot]اگه مرد سالار و حرف، حرف خودش باشه، ميگن: انگار كلفت آورده!
اگه دست به جيبش خوب باشه و به مردم كمك كنه، ميگن: پول پارو ميكنه، اهل زد و بنده!
اگه اهل بريز و بپاش و ولخرجي نباشه، ميگن: پولهاشو انبار ميكنه، جون به عزرائيل نميده!
اگه زبون باز و متملق و چاخان باشه، ميگن: معاشرتيه، فوق العادس، دوست داشتنيه!
اگه راست و درست و بي كلك باشه، ميگن: هيچي نميشه، به درد لاي جرز ميخوره!

[/FONT]

 

بردوک بزرگ

عضو جدید
کاربر ممتاز
برای اینکه به دیگران اجازه ورود به مسائل شخصیمونو ندیم باید از خودمون شروع کنیم . باید در روابطمون حریم ایجاد کنیم شما تا زمانی که به حریم یک نفر ورود نکردید اوهم به خودش اجازه فضولی و کنجکاوی نمیده مگر معدودی که واقعا مریض هستن .
 

ساز دهني

اخراجی موقت
برای اینکه به دیگران اجازه ورود به مسائل شخصیمونو ندیم باید از خودمون شروع کنیم . باید در روابطمون حریم ایجاد کنیم شما تا زمانی که به حریم یک نفر ورود نکردید اوهم به خودش اجازه فضولی و کنجکاوی نمیده مگر معدودی که واقعا مریض هستن .
چی میگی واس خودت ؟ فکر کردی اینجا اونجاس ؟!
نه داداش اینجا فرق میکنه , حریم خصوصی یعنی همین فیلمای رو گوشی موبایلا , همین سی دیا , همین عکسای خونوادگی که همه جا پخش شدن , یعنی تو خونت نتونی تو تا کانال دلخواهو ببینی , یعنی ...
 

بردوک بزرگ

عضو جدید
کاربر ممتاز
چی میگی واس خودت ؟ فکر کردی اینجا اونجاس ؟!
نه داداش اینجا فرق میکنه , حریم خصوصی یعنی همین فیلمای رو گوشی موبایلا , همین سی دیا , همین عکسای خونوادگی که همه جا پخش شدن , یعنی تو خونت نتونی تو تا کانال دلخواهو ببینی , یعنی ...

این سی دی و فیلمها که از اسمون نیومده. کار یکی از ماهاست. باید ادم شیم یه روزی. از همین امروز خوب شروع کنیم.
 

تک ستاره*

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینکه نوشتم حکایت انتقاد از ادمای فضوله. بخونید و یه چیزی ته کار بنویسید که بی اجر نمونیم.
می‌خندی، می‌گن طرف مشاعرش رو داده خروس‌قندی گرفته، می‌گن وقتی عقل رو تقسیم می‌‌کردن طرف توی صف دماغ بوده. نمی‌خندی، می‌گن مردیکه‌ی یبث عبوث بدعنق خاک‌برسر، مرده‌شور ببردش که عین برج زهرمار می‌مونه.
قاطی جمع می‌شی، می‌گن باز این نکبت خودش رو لوس کرد. قاطی جمع نمی‌شی، می‌گن واه واه، افاده‌ها طبق طبق، طرف به اون‌جاش می‌گه دنبال من نیا بو می‌دی.
با رییس‌ات دو کلوم اختلاط می‌کنی، می‌گن پاچه‌ی نو مبارک، الهی به پای پاچه‌ی رییس جونت پیر شی بمیری.
با رییس‌ات حرفت می‌شه. می‌گن خاک تو سرت کنن، به بخت خودت لگد می‌زنی که چی مثلا؟ اسگل، زود برو مراتب . . .خوری‌ت رو کتبی اعلام کن تا دیر نشده و رییس -و در نتیجه کل مجموعه- مواضع جدیدش رو در موردت اعلام نکرده.
تکون می‌خوری، می‌گن تو چقدر وول می‌زنی، مگه زیرت چرخ داری، خب بتمرگ سر جات دیگه. از جات جم نمی‌خوری، می‌گن مردی؟ خب، یه تکونی به خودت بده معلوم شه زنده‌ای و با قوری-کتری فرق داری.
والله...
سلام پیر بابا جان.
من فکر میکنم یکی از همون کسایی که نسبت به رفتار دیگران واکنش نشون میده خود ما هستیم.
من و شما اگه سعی کنیم بکار دیگران کاری نداشته باشیم دیگرانم بکار ما کاری ندارن.
بهتره ما از خودمون شروع کنیم.
 
بالا