انسانم آرزوست!

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
دکتر شریعتی انسان ها را به چهار گروه زیردسته بندی کرده است:
دسته اول
آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند
عمده آدم‌ها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آن‌هاست که قابل فهم می‌شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

دسته دوم
آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند
مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت شان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آیند. مرده و زنده‌شان یکی است.

دسته سوم
آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم هستند
آدم‌های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می‌گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.

دسته چهارم
آنانی که وقتی هستند نیستند ، وقتی که نیستند هستند
شگفت‌انگیزترین آدم‌ها در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم، اما وقتی که از پیش ما می‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم. باز می‌شناسیم. می‌فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند. اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این‌ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد
 

me-myself

عضو جدید
کاربر ممتاز
دکتر شریعتی انسان ها را به چهار گروه زیردسته بندی کرده است:
دسته اول
آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند
عمده آدم‌ها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آن‌هاست که قابل فهم می‌شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

دسته دوم
آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند
مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت شان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آیند. مرده و زنده‌شان یکی است.

دسته سوم
آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم هستند
آدم‌های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می‌گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.

دسته چهارم
آنانی که وقتی هستند نیستند ، وقتی که نیستند هستند
شگفت‌انگیزترین آدم‌ها در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم، اما وقتی که از پیش ما می‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم. باز می‌شناسیم. می‌فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند. اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این‌ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد

من از کدوم دسته ام؟؟؟؟:question:
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
سپاس . عالی بود


دسته چهارم تعدادشون خیلی خیلی کمه ولی لذت بودنشون تا اخر عمر با ادمه
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنمای رخ که باغ و گلستانم ارزوست

بگشای لب که قند فراوانم ارزوست

ای افتاب رخ بنما از نقاب ابر

کان چهره مشعشع تابانم ارزوست
بشنيدم از هوای تو اواز طبل باز

باز امدم که ساعد سلطانم ارزوست

گفتی ز ناز مر نجان مرا برو

ان گفتنت که بيش مرنجا نم ارزوست

ای باد خوش که از چمن عشق ميوزی

بر من بوز که مزده يی ريحانم ارزوست

اين اب و چرخ همچوسيليست بی وفا

من ماهی يی نهنگم و عمانم ارزوست

باالله که چرخ بی تو مرا حبس ميشود

اواره گی به کوه و بيابا نم ارزوست

هر چند مفلسم نپذ يرم عقيق خرد

کان عقيق نادر ارزانم ارزوست

زين خلق پر شکايت گريان شدم ملول

ان های و هوی نعره مستانم ارزوست

يک دست جام باده و يک دست زلف يار

رقصی چنين ميانه ميدانم ارزوست

زين همرهان سست عناصر دلم گرفت

شير خدا و رستم داستانم ارزوست

گفتم يافت می نشود جسته ايم ما

گفت انکه يافب می نشود انم ارزوست

گويا ترم ز بلبل اما ز رشک عا م

مهريست بردهانم و افغانم ارزوست

من هم رباب عشقم و عشقم ربابيست

ان لطفهای زخمه رحمانم ارزوست
 

me-myself

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنمای رخ که باغ و گلستانم ارزوست

بگشای لب که قند فراوانم ارزوست

ای افتاب رخ بنما از نقاب ابر

کان چهره مشعشع تابانم ارزوست
بشنيدم از هوای تو اواز طبل باز

باز امدم که ساعد سلطانم ارزوست

گفتی ز ناز مر نجان مرا برو

ان گفتنت که بيش مرنجا نم ارزوست

ای باد خوش که از چمن عشق ميوزی

بر من بوز که مزده يی ريحانم ارزوست

اين اب و چرخ همچوسيليست بی وفا

من ماهی يی نهنگم و عمانم ارزوست

باالله که چرخ بی تو مرا حبس ميشود

اواره گی به کوه و بيابا نم ارزوست

هر چند مفلسم نپذ يرم عقيق خرد

کان عقيق نادر ارزانم ارزوست

زين خلق پر شکايت گريان شدم ملول

ان های و هوی نعره مستانم ارزوست

يک دست جام باده و يک دست زلف يار

رقصی چنين ميانه ميدانم ارزوست

زين همرهان سست عناصر دلم گرفت

شير خدا و رستم داستانم ارزوست

گفتم يافت می نشود جسته ايم ما

گفت انکه يافب می نشود انم ارزوست

گويا ترم ز بلبل اما ز رشک عا م

مهريست بردهانم و افغانم ارزوست

من هم رباب عشقم و عشقم ربابيست

ان لطفهای زخمه رحمانم ارزوست

قشنگ بود میسی
 

PESARE IRAN

عضو جدید
کاربر ممتاز
دو چيز را از هم جدا كن:
عشق و هوس

چون اولي مقدس است و دومي شيطاني، اولي تو را به پاكي مي برد و دومي به پليدي.


اینو الان خوندم ....



مرسی حامد جالب بود من امروز اصلا تشکرام چی شد ؟1
 

ZEUS83

عضو جدید
کاربر ممتاز
ایوا خدا مرگم بده .ببخشید همینطور سرمو انداحتم و اومدم تو مزاحم شدم . من رفتم شما راحت باشید . :cool::cool::biggrin::gol:
 

fosil

عضو جدید
شجاعت یعنی این !

یکی از دبیرستان های تهران هنگام برگزاری امتحانات سال ششم دبیرستان


به عنوان موضوع انشا این مطلب داده شد که:


”شجاعت یعنی چه؟”


محصلی در قبال این موضوع فقط نوشته بود :


” شجاعت یعنی این ”


و برگه ی خود را سفید به ممتحن تحویل داده بود و رفته یود !


اما برگه ی آن جوان دست به دست دبیران گشته بود و
همه به اتفاق و بدون …استثنا به ورقه سفید او نمره ۲۰ دادند


فکر میکنید اون دانش آموز چه کسی می تونست باشه؟
.
.
.
.

!!!دکتر شریعتی!!!
 

saray_m

عضو جدید
کاربر ممتاز
من جز هیچکدوم نیستم
.
.
.
پس ادم نیستم
.
.
.
نتیجه میگیریم که فرشته ام
 

fifa

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آه خداي من
خيلي قشنگ بود منتها تشكر نداشتم تقديم كنم.
منم تا وقتي كه هستم نميفهميد كي هستم وقتي از باشگاه برم تازه ميفهميد كي بودم.
 

jolie

عضو جدید
کاربر ممتاز
دکتر شریعتی انسان ها را به چهار گروه زیردسته بندی کرده است:
دسته اول
آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم نیستند
عمده آدم‌ها حضورشان مبتنی به فیزیک است. تنها با لمس ابعاد جسمانی آن‌هاست که قابل فهم می‌شوند. بنابراین اینان تنها هویت جسمی دارند.

دسته دوم
آنانی که وقتی هستند نیستند، وقتی که نیستند هم نیستند
مردگانی متحرک در جهان. خود فروختگانی که هویت شان را به ازای چیزی فانی واگذاشته‌اند. بی‌شخصیت‌اند و بی‌اعتبار. هرگز به چشم نمی‌آیند. مرده و زنده‌شان یکی است.

دسته سوم
آنانی که وقتی هستند هستند، وقتی که نیستند هم هستند
آدم‌های معتبر و با شخصیت. کسانی که در بودنشان سرشار از حضورند و در نبودنشان هم تاثیرشان را می‌گذارند. کسانی که همواره به خاطر ما می‌مانند. دوستشان داریم و برایشان ارزش و احترام قائلیم.

دسته چهارم
آنانی که وقتی هستند نیستند ، وقتی که نیستند هستند
شگفت‌انگیزترین آدم‌ها در زمان بودشان چنان قدرتمند و با شکوه‌اند که ما نمی‌توانیم حضورشان را دریابیم، اما وقتی که از پیش ما می‌روند نرم نرم آهسته آهسته درک می‌کنیم. باز می‌شناسیم. می‌فهمیم که آنان چه بودند. چه می‌گفتند و چه می‌خواستند. ما همیشه عاشق این آدم‌ها هستیم. هزار حرف داریم برایشان. اما وقتی در برابرشان قرار می‌گیریم قفل بر زبانمان می‌زنند. اختیار از ما سلب می‌شود. سکوت می‌کنیم و غرقه در حضور آنان مست می‌شویم و درست در زمانی که می‌روند یادمان می‌آید که چه حرف‌ها داشتیم و نگفتیم. شاید تعداد این‌ها در زندگی هر کدام از ما به تعداد انگشتان دست هم نرسد

ممنون.جالبه.
سخنان دلنشین دکتر شریعتی رو صد بارم بخونم باز لذت میبرم.
 

Similar threads

بالا