I Am Here

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
I Am Here
When you want me I am here




این تصویر کوچک شده است. برای مشاهده اندازه واقعی عکس اینجا کلیک کنید.اندازه واقعی عکس 670x398است.



With two hands that hold
tightly to what she knows is real







With two arms that can hug
away the tension of the day




این تصویر کوچک شده است. برای مشاهده اندازه واقعی عکس اینجا کلیک کنید.اندازه واقعی عکس 670x497است.
With two lips that can gently
brush yours with
a touch of warmth

این تصویر کوچک شده است. برای مشاهده اندازه واقعی عکس اینجا کلیک کنید.اندازه واقعی عکس 670x433است.
With two eyes that can see
within you and knows how
strong and good you are


With two ears that listen well
when you need to
share your day with someone


With a smile that comes from
the heart and shines through
my eyes to yours


With laughter that can be
shared together each hour


With a soul full of wonder
that we met and love and live
with such abandonment


With confidence in who you are
and who I am and how
this was meant to be


With a heart full of love that
I do so very much
enjoy sharing with you

این تصویر کوچک شده است. برای مشاهده اندازه واقعی عکس اینجا کلیک کنید.اندازه واقعی عکس 670x558است.
My lover, my companion, my friend...
When you need me,
when you want me,
in every step of your day..
I am here, as you are always with me.
And always shall be







 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی قشنگ بودن ولی یه نصیحت زیاد احساسی نباش
مرسي عزيزم
احساسات قسمتي از وجود انسان اگه نداشته باشي يا حتي كم شبيه رباتي ولي زيادشم زندگيرو قشنگتر ميكنه ولي قبول دارم كه ممكنه ضربه بخوري....:gol:
افسردگيم تشديد شد
ممنون از ياداوري

اينا واسه قشنگتر كردن زندگي افسرده نباش :gol:
 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
مرسي عزيزم
احساسات قسمتي از وجود انسان اگه نداشته باشي يا حتي كم شبيه رباتي ولي زيادشم زندگيرو قشنگتر ميكنه ولي قبول دارم كه ممكنه ضربه بخوري....:gol:


اينا واسه قشنگتر كردن زندگي افسرده نباش :gol:

Here i am از برايان ادامز رو گوش كن
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
میرم از شهر تو با یه کوله بار از خاطره
دل من مونده پیشت گرچه باهات مسافر

میگذر همراه جاده یادتو از دور بیادم
توی راه دریغ از ابری که بباره واسه بالم

توی هر گوشه این شهر دارم از عشق تو یادی
میسوزونه من و یاد دلی که به من ندادی

راه میافتم بی هدف مقصد راه رو نمیدونم
کاش میشود آروم بگیرم ولی افسوس نمیتونم

رنگ قاصدک تو جاده که بشه همسفر من
من یه قصم که جدایی شده فصل آخر من
:(:(:(
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
وقتی که تنگ غروب بارون به شیشه میزنه
همه قصه های دنیا توی سینه های منه

توی قطره های بارون میشکنه بغض صدام
دیگه غیر یه دونه پنجره هیچ چی نمیخوام

پشت این پنجره میشینم و آواز میخونم
منتظر واسه رسیدنت تو بارون میمونم

زیربارون انتظارت رنگ تازه ایی داره
منم عاشقترم , انگار وقتی بارون میباره




 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
میرم از شهر تو با یه کوله بار از خاطره
دل من مونده پیشت گرچه باهات مسافر

میگذر همراه جاده یادتو از دور بیادم
توی راه دریغ از ابری که بباره واسه بالم

توی هر گوشه این شهر دارم از عشق تو یادی
میسوزونه من و یاد دلی که به من ندادی

راه میافتم بی هدف مقصد راه رو نمیدونم
کاش میشود آروم بگیرم ولی افسوس نمیتونم

رنگ قاصدک تو جاده که بشه همسفر من
من یه قصم که جدایی شده فصل آخر من
:(:(:(

عشق واقعي جدايي نداره:gol:
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
عشق واقعي جدايي نداره:gol:

پایه ای اینجا رو بکنیم تاپیک احساسی تا ببینیم که کی احساسش بیشتر غلیظ هست تا من نشون بدم که اگه بشه جدایی هم میتونه یکی از معنای عشق باشه

(اگه پایه ایی فقط عکس نزار که من adsl ام شارژ نداره و با اینترنت دایل آپ وصلم پس فقط با کلمات;))
 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
پایه ای اینجا رو بکنیم تاپیک احساسی تا ببینیم که کی احساسش بیشتر غلیظ هست تا من نشون بدم که اگه بشه جدایی هم میتونه یکی از معنای عشق باشه

(اگه پایه ایی فقط عکس نزار که من adsl ام شارژ نداره و با اینترنت دایل آپ وصلم پس فقط با کلمات;))

قبول:biggrin:

منم الان شايد برم ولي دوست دارم دنبال كنم.

از دوستاي ديگتم بخواه:gol:
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
یه زخم کهنه روی بالم
یه آسمون که چشم به راهم نیست
به جز واژه ی غریبی چیزی توی ترانه هام نیست
حتی یه آینه پیش روم نیست که اسممو یادم بیاره
تنهاترین مسافر شب توی خلوتم پا نمیزاره

:(:(:(
 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
تو می روی
و من صدای قدم های تو را می شنوم ...

اما تو
صدای فریاد مرا
که تو را صدا می زنم
نمی شنوی !

افسوس ...
دیر است
ناله های من در باد گم می شوند
و تو
گوشهایت را به نوای کوچه می سپاری


آری
تو می روی
و من ضربان قلبم را
با صدای گامهایت تنظیم می کنم ...

سایه ات
در انتهای کوچه محو می شود
ولی صدای قدمهایت
تا وقتی هستم
در کوچه خواهد پیچید ...

 

hamed-Gibson

عضو جدید
کاربر ممتاز
اينجا عاشقا رو مي پرستند يا به سليب ميكشند؟
هردو زيباست اگر عشق عشق واقعي باشه
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
نیمه شب آواره و بی حس و حال / در سرم سودای جامی بی زبان
عرصه ایی آغاز کردیم در خیال دل بیاد آورد آن ایام را

هم چون رازی مبهم و سر بست بود چون من از تکرار او هم خسته بود
آمد هم آشیانم شد او , همنشین و هم زبانم شد با من او

خسته جان بودم که جان شد با من او ناتوان بود و توان شد با من او
دامنش شد خوابگاه خستگی این چنین آغاز شد دل بستگی
 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman, times, serif]تنها نگاهم کن [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]آنگاه دل به تو خواهم داد [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]تنها صدایم کن[/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]آنگاه تمامی وجودم نام تو را زمزمه خواهد کرد [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]تنها تو یادم کن [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]آنگاه با تو خواهم بود [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]با تو خواهم ماند [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]با تو خواهم خواند[/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]آنگاه با تو می گریم با تو می خندم [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]و در دریای پر تلاطم قلبت چون قطره ای نا چیز خواهم ماند [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]تنها تو یادم کن [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]آنگاه در وجودت گم خواهم شد [/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]و زورق قلبم را به دست بادبان عشقت خواهم سپرد[/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]آری[/FONT]​
[FONT=times new roman, times, serif]تنها تبسمی از سوی تو کافیست تا از ژرفای وجودم عشقت را حس کنم[/FONT]​
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
آمد و در خلوتم دم ساز شد
گفتمش , گفتمش
در عشق پا برجاست دل
گر گشایی چشم دل
زیباست دل

گر تو ذوق الرحمان شوی
دریاست دل
بی تو شام بی فرداست دل
دل ز عشق روی تو حیران شده
در پی عشق تو سرگردان

 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیدانم دلم گرفته یا من گرفته ام از دل
هر چه هست
من گرفته ام هم از خودم هم از دل
 

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عکساتون خیلی قشنگ بود نوستالوژی کودکی.... باهم یه ساندویچ میخریدیم و میدادیم صاب مغازه نصفش کنه ....سوار2چرخه ترکم میشوندمش ودور کوچه خاکی میچرخوندمش ....وقتی سرشکستن پنجره همسایه فرار میکردم درخونه شما بود که همیشه برام باز بود ...اگر توی کارنامم توی دبیرستان تجدیدی بود اولین کسی که سعی میکرد ماست مالش کنه توبودی ....اولین کسی که خبر قبولی دانشگاهم رو بهم داد توبودی .....حالا من آسمون جل ودربه در توی مطلقه با یک بچه .... کدوم نفرین دامن ماروگرفت و کدوم جغد روی پشت بوم ما آواز شوم خوند ......
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار
تنم از حادثه خسته
دلم از قصه شکسته
یه مسافر غریبم
راهی یه راه دورم

ناجی شکسته بالم
که تو تنها نشستی
ای که واسه خاطر من
دل مردم رو شکستی

پر بغض گریه بودم
تو رسیدی تا بخندم
واسه پیدا کردن تو
دل به جاده میبندم

راهی یه کوله راهم
کوله بار عشقو بستم
دیگه از خودم بریدم
دیگه از آینه خستم

توی کعبه ی وجودم
دور چشم تو گشتم
نکن از دلم گلایه
باید از تو میگذشتم

میخوام این عشق قشنگ رو
از نگاهت پس بگیرم
نمیخوام مثل پرنده توی قفس بمیرم
ای نگاه آبی ناز

کاش تو مهربون نبودی
میونه این همه ادم
تو یه هم زبون نبودی
لحظه ی گذشتن از تو

آخرین لحظه دیدار
واسه تو از تو گذشتم
 

عیدی امین

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گرم یادآووری یا نه من از یادت نمیکاهم ......
.................تورامن چشم در راهم ........
 

dzzv_13

مدیر مهندسی فناوری اطلاعات
مدیر تالار

نگو خیسی چشاتو ..
توی گوشه ی اتاقم..

============
لحظه لحظه گذر عمر مثل اینه که تو میری
دونه دونه خاطراتم تو میخوای ازم بگیری

نگو مثل بار اول دستمو دوباره خوندی
بین بودن و نبودن , تو سر دو راهی موندی

نگو خیسی چشاتو به کسی نشون نمیدی
حیف عمری که تلف شد پای عشقی که ندیدی

توی گوشه ی اتاقم یه سبد گل شکسته
عطر دستهای لطیفت یه روزی روشون نشسته


============================
فکر اشکامو نکن چشام هم عادت میکنه
آسمون به چشم خیسم داره حسادت میکنه


===========================
نگو خیسی چشاتو به کسی نشون نمیدی
 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
اولین باری که عاشقت شدم یادته ؟ من یه کرم سیب بودم و تو یه کرم ابریشم . من به تو قول دادم دیگه هیچوقت سیب نخورم و تو هم قول دادی دور خودت پیله نزنی . ولی نمی دونم چی شد که من طاقت نیاوردم و فقط یه خورده سیب خوردم . تو هم از غصه دور خودت پیله بستی ... حالا دومین باره که عاشقت شدم ، ولی حالا من هنوز یه کرم سیبم و تو یه پروانه خوشگل ، تو پر زدی و رفتی و من موندم و سیبایی که جایی برای خورده شدنشون نمونده . از هر چی سیبه منتنفرم ...
 

skolar76

عضو جدید
کاربر ممتاز
[FONT=times new roman,times,serif]
از کجا شروع کنم ؟

To tell the story of how great a love can be
برای گفتن داستانی که نهایت بزرگی عشق را نشان میدهد

The sweet love story that is older than the sea
داستانی شیرین از عشق که عمرش از دریاها نیز بیشتر است
[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif] The simple truth about the love she brings to me
حقیقتی ساده درباره عشقی که او به من هدیه کرد
Where do I start
از کجا شروع کنم ؟
With her first hello
با اولین سلامش
She gave a meaning to this empty world of mine
معنای جدیدی به جهان پوچ من داد

There will never be another love , another time
که در آن هیچ تکرار و علاقه دیگری نبود

She came into my life and made the living fine
او به زندگی من پا گذاشت و آن را شیرین کرد

... She fills my heart
او قلب مرا پر کرد ...
With very special things
او قلب مرا با چیزهای خاص پر کرد

With angle songs , with wild imaginings
با آواز فرشته ها , با تصوراتی حاصل از اشتیاق و علاقه زیاد

She fills my soul with so much love
و روح مرا با انبوهی از عشق پر کرد

That anywhere I go , I am never lonely with her along
برای همین هر کجا که بروم تنها نخواهم ماند

?! Who can be lonely
با وجود همراهی او چه کسی تنها خواهد ماند ؟!

I reach for her hand It is always there
و هر وقت در جستجوی دستان او باشم او در کنار من است

How long does it last
چه مدت ممکن است از این عشق گذشته باشد ؟

Can love be measured by the hours in a day ?
آیا می توان عشق را اندازه ساعات روز اندازه گرفت ؟
I have no answer now But this much I can say
آن هم اکنون هیچ جوابی ندارم اما همین قدر می توانم بگویم که ...

I know I will need her till the stars all burn away
می دانم به او احتیاج دارم تا زمانی که ستاره ها می درخشند


[/FONT]
 

somayeh_63

عضو جدید
کاربر ممتاز
کودکی ها


به خانه مي رفت
با كيف
و با كلاهي كه بر هوا بود
چيزي دزديدي ؟
مادرش پرسيد
دعوا كردي باز؟
پدرش گفت
و برادرش كيفش را زير و رو مي كرد
به دنبال آن چيز
كه در دل پنهان كرده بود
تنها مادربزرگش ديد
گل سرخي را در دست فشرده كتاب هندسه اش
و خنديده بود
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
Soofia click here pls گفتگوی آزاد 18

Similar threads

بالا