اگه خدا بودی چی کار می کردی

HaMiD.TcI

مدیر تالار موبایل متخصص سیستم عامل Apple
مدیر تالار
خدا یه عقلی به شما بده و یه پولی به ما!!!

انشالله!!!!
 

fire dragon

عضو جدید
کاربر ممتاز
من اگه خدا بودم وقتی شیطان در برابر انسان سجده نکرد خشتکش رو در میاوردم و از بارگاه بیرونش میکردم !
چه معنی داره شیطان به حرف خدا گوش نکنه !
وقتی میخواستم پیغمبر برای خلق تعیین کنم از ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر ۶۲۰۰۰ نفرش رو از زنان منسوب میکردم تا عدالت رعایت بشه !

کمی سلیقه به خرج میدادم و بجای اینکه خونه خودم رو در صحرای خشک و بی آب و علف عربستان بنا کنم در سواحل جزایر هاوایی یه خونه شیک و مدرن بنا میکردم با سوییت های مجهز و مجانی برای زواری که برای زیارت میومدن !
هیچوقت خونه خودم رو د ر انحصار مسلمون ها قرار نمی دادم و همه حق داشتن بیان خونه ام حتی بی خدا ها ! قدمشون سر چشم ! زوار بجای اینکه تو صحرای عرفه بدو بدو کنن کنار ساحل بدو بدو کنن حالشو ببرن و بجای لباس احرام هم مایوی دوتیکه بپوشن !
یه مشت از این حوری ها و قلمان رو هم مامور میکردم به حجاج سرویس بدن و پذیرایی کنن تا زیارت بهشون بهتر بچسبه !
اصلا نمیذاشتم ادما صبح و ظهر و شب هی نماز خونن و سجده کنن و حرفای تکراری بزنن ! کمبود که ندارم هی بخوام طفلکی ها رو اذیت کنم که !
همه مسجد ها رو هم جمع میکردم به جاش کافی شاپ و کتابخونه و سینما درست میکردم !
یه چند تاش رو هم قهوه خونه سنتی درست میکردم که محسن نامجو توش سه تار بزنه بخونه !
هر کسی هم که من رو صدا میزد و میگفت اِی خدا زود بهش میگفتم جانم قربونت برم عزیز دلم فدات بشم نه اینکه محل سگ هم نذارم ! بنده افریدم باید سرویس بدم دیگه گوسفند که نیستن ول کنم تو بیابون !
قشری به نام روحانیت رو اصلا خلق نمیکردم ! به بنده هام همه یه جو عقل میدادم تا بتونن بد رو از خوب تشخیص بدن و نیازی به فتوا و این مزخرفات نباشه !
عزراییل رو هم میفرستادم اونجا که عرب نی انداخت بره غاز بچرونه ! به جای عزراییل یه حوری خوش هیکل سفید و بلوری میفرستادم تا جون مردا رو بگیره و یک جوان رعنای خوش هیکل رو هم میفرستادم تا جون خانمها رو بگیره ! ) اینجوری دیگه نه تنها کسی از مرگ نمیترسید بلکه این پیرزن پیرمردها هی از خدا مرگ میخواستن نصفه شبی(!
جون بچه ها رو هم اصلا نمیگرفتم ! اصلا اجازه نمیدادم انسان ناقص و معلول به دنیا بیاد ریشه جنگ رو هم خشک میکردم بجاش عشق و عطوفت و مهربونی میکاشتم ! سعی میکردم حضورم اینقدر در زندگی مردم ملموس با شه که دیگه هیچ کس نگه خدای چی ! کشک چی ! .. خدا کیلو چند ؟ .. کدوم خدا ؟
اخ که اگه خدا بودم یه بهشت توی یکی از سیاره ها خلق میکردم اخرین مدل ! نه اینجوری که توی جوب هاش ( جوی هاش ) شیر و عسل بیاد ! شیر و عسلی که توی جوب ( جوی ) باشه به درد همون اعراب هزار و چهار صد سال پیش میخوره ! اونایی که بنده صالح بودن میفرستادم توی این بهشت و اونایی هم که خطا کار بودن و بنده های درست درمونی نبو ن بجای جهنم میفرستادم توی ایران زندگی کنن قدر عافیت رو بدونن !
از خدا بخاطر این همه اختلاف سلیقه عذر خواهی میکنم

منبع
http://khakeman.com/wp/?p=38
 

maryam862086

عضو جدید
خیلی باحالللللللللللللللللللل بید
ههههههههههههههههههههههههههه
 

ثمینی

عضو جدید
من اگه خدا بودم وقتی شیطان در برابر انسان سجده نکرد خشتکش رو در میاوردم و از بارگاه بیرونش میکردم !

چه معنی داره شیطان به حرف خدا گوش نکنه !
وقتی میخواستم پیغمبر برای خلق تعیین کنم از ۱۲۴۰۰۰ پیغمبر ۶۲۰۰۰ نفرش رو از زنان منسوب میکردم تا عدالت رعایت بشه !​

کمی سلیقه به خرج میدادم و بجای اینکه خونه خودم رو در صحرای خشک و بی آب و علف عربستان بنا کنم در سواحل جزایر هاوایی یه خونه شیک و مدرن بنا میکردم با سوییت های مجهز و مجانی برای زواری که برای زیارت میومدن !
هیچوقت خونه خودم رو د ر انحصار مسلمون ها قرار نمی دادم و همه حق داشتن بیان خونه ام حتی بی خدا ها ! قدمشون سر چشم ! زوار بجای اینکه تو صحرای عرفه بدو بدو کنن کنار ساحل بدو بدو کنن حالشو ببرن و بجای لباس احرام هم مایوی دوتیکه بپوشن !
یه مشت از این حوری ها و قلمان رو هم مامور میکردم به حجاج سرویس بدن و پذیرایی کنن تا زیارت بهشون بهتر بچسبه !
اصلا نمیذاشتم ادما صبح و ظهر و شب هی نماز خونن و سجده کنن و حرفای تکراری بزنن ! کمبود که ندارم هی بخوام طفلکی ها رو اذیت کنم که !
همه مسجد ها رو هم جمع میکردم به جاش کافی شاپ و کتابخونه و سینما درست میکردم !
یه چند تاش رو هم قهوه خونه سنتی درست میکردم که محسن نامجو توش سه تار بزنه بخونه !
هر کسی هم که من رو صدا میزد و میگفت اِی خدا زود بهش میگفتم جانم قربونت برم عزیز دلم فدات بشم نه اینکه محل سگ هم نذارم ! بنده افریدم باید سرویس بدم دیگه گوسفند که نیستن ول کنم تو بیابون !
قشری به نام روحانیت رو اصلا خلق نمیکردم ! به بنده هام همه یه جو عقل میدادم تا بتونن بد رو از خوب تشخیص بدن و نیازی به فتوا و این مزخرفات نباشه !
عزراییل رو هم میفرستادم اونجا که عرب نی انداخت بره غاز بچرونه ! به جای عزراییل یه حوری خوش هیکل سفید و بلوری میفرستادم تا جون مردا رو بگیره و یک جوان رعنای خوش هیکل رو هم میفرستادم تا جون خانمها رو بگیره ! ) اینجوری دیگه نه تنها کسی از مرگ نمیترسید بلکه این پیرزن پیرمردها هی از خدا مرگ میخواستن نصفه شبی(!
جون بچه ها رو هم اصلا نمیگرفتم ! اصلا اجازه نمیدادم انسان ناقص و معلول به دنیا بیاد ریشه جنگ رو هم خشک میکردم بجاش عشق و عطوفت و مهربونی میکاشتم ! سعی میکردم حضورم اینقدر در زندگی مردم ملموس با شه که دیگه هیچ کس نگه خدای چی ! کشک چی ! .. خدا کیلو چند ؟ .. کدوم خدا ؟
اخ که اگه خدا بودم یه بهشت توی یکی از سیاره ها خلق میکردم اخرین مدل ! نه اینجوری که توی جوب هاش ( جوی هاش ) شیر و عسل بیاد ! شیر و عسلی که توی جوب ( جوی ) باشه به درد همون اعراب هزار و چهار صد سال پیش میخوره ! اونایی که بنده صالح بودن میفرستادم توی این بهشت و اونایی هم که خطا کار بودن و بنده های درست درمونی نبو ن بجای جهنم میفرستادم توی ایران زندگی کنن قدر عافیت رو بدونن !
از خدا بخاطر این همه اختلاف سلیقه عذر خواهی میکنم




بیریخت همون بهتر که خدا نشدی:mad:
 

شقایق21

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اگر من جای او بودم که میدیم یکی گریان و لرزان
دیگری پوشیده از صد جامه رنگیدن
جهان را سر بهسر افسانه میکردم
عجب صبری خدا دارد
 

*Essi*

اخراجی موقت
خیلی سوال قشنگی پرسیدی.

من اگه خدا بودم ، واسه امتحان ، جزوه و کتاب با هزار تا برداشت مختلف، تعیین نمیکردم.

واسه تنبیه بچه ها ، ناظم شلاق به دست تعیین نمیکردم.

بلکه بچه ها را مثل فرزندانم میپروراندم نه اینکه من ارباب باشم و بقیه بنده و غلام من ،تا اصلا چیزی به نام بدی وجود نداشته باشد.
 

shoonisht

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه خدا بودی چی کار می کردی................:cool:

با سلام
خدا را شکر که خدا نیستم .
چون توانایی گفتن پاسخ به این تاپیک رو ندارم چه برسد به خدا بودن .

************
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن -- در این دنیا چه دشوار است .
چه زجری می کشد آنکس ---- که انسان است و
--------- از احساس سرشار است .

با تشکر - سیستم 32
 

تورج پوربهرام

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیلی سوال قشنگی پرسیدی.

من اگه خدا بودم ، واسه امتحان ، جزوه و کتاب با هزار تا برداشت مختلف، تعیین نمیکردم.

واسه تنبیه بچه ها ، ناظم شلاق به دست تعیین نمیکردم.

بلکه بچه ها را مثل فرزندانم میپروراندم نه اینکه من ارباب باشم و بقیه بنده و غلام من ،تا اصلا چیزی به نام بدی وجود نداشته باشد.

خوبه..............:cool:
 

تورج پوربهرام

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام
خدا را شکر که خدا نیستم .
چون توانایی گفتن پاسخ به این تاپیک رو ندارم چه برسد به خدا بودن .

************
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن -- در این دنیا چه دشوار است .
چه زجری می کشد آنکس ---- که انسان است و
--------- از احساس سرشار است .

با تشکر - سیستم 32

ابنم یه نظریه...............:cool:
 

shoonisht

عضو جدید
کاربر ممتاز
ضمنا جناب تورج خان اگر خدا یاری کرد
الان حال نوشتن ندارم - فردا صبح یک شعر از فروغ به مطلع (( گر خدا بودم .... )) رو براتون می نویسم . اگه صفحهقفل شد با پیغام بهتون اطلاع می دم
با تشکر - سیستم 32
 

تورج پوربهرام

عضو جدید
کاربر ممتاز
ضمنا جناب تورج خان اگر خدا یاری کرد
الان حال نوشتن ندارم - فردا صبح یک شعر از فروغ به مطلع (( گر خدا بودم .... )) رو براتون می نویسم . اگه صفحهقفل شد با پیغام بهتون اطلاع می دم
با تشکر - سیستم 32

منتظریم...............:cool:
 

shoonisht

عضو جدید
کاربر ممتاز
با سلام
خدا زودتر یاری کرد .
این هم شعری از فروغ فرخزاد

گر خدا بودم ملائک را شبی فریاد می کردم ------------ سکه خورشید را در کوره ظلمت رها سازند
خادمان باغ دنیا را ز روی خشم می گفتم ------------ برگ زرد ماه را از شاخه شب ها جدا سازند
نیمه شب در پرده بارگاه کبریای خویش ------------ پنجه خشم خروشانم جهان را زیر و رو می ریخت
دست های خسته ام بعد از هزاران سال خاموشی ------------ کوه ها را در دهان باز دریاها فرو می ریخت
می گشودم بند از پای هزاران اختر تبدار ------------ می فشاندم خون آتش در رگ خاموش جنگل ها
می دریدم پرده های دود را تا در خروش باد ------------ دختر آتش برقصد مست در آغوش جنگل ها
می دمیدم در نی افسون باد شبانگاهی ------------ تا ز بستر رود ها چون مارهای تشنه بر خیزند
خسته از عمری به روی سینه ای مرطوب لغزیدن ------------ در دل مرداب تار آسمان شب فرو ریزند
بادها را نرم می گفتم که بر شط شب تبدار ------------ زورق سرمست عطر سرخ گلها را روان سازند
گورها را می گشودم تا هزاران روح سرگردان ------------ بار دیگر در حصار جسمها خود را نهان سازند
گر خدا بودم ملائک را شبی فریاد می کردم ------------ آب کوثر را درون کوزه دوزخ بجوشانند
مشعل سونده در کف گله پرهیزکاران را ------------ از چراگاه بهشت سبزتر دامن برون رانند
خسته از زهد خدایی نیمه شب در بستر ابلیس ------------ در سراشیب خطائی تازه می جستم پناهی را
می گزیدم در بهای تاج زرین خداوندی ------------ لذت تاریک و درد آلود آغوش گناهی​

با تشکر - سیستم 32 :heart::gol::heart:
 

sutern

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چرا من جای او باشم؟

همين بهتر که او جای خود بنشسته و تاب تماشای کاری های زشت اين مخلوق را دارد.

عجب صبری خدا دارد!
 

forsha

عضو جدید
اگه خدا بودم اول از همه به سوالای خودم جواب میدادم
 
  • Like
واکنش ها: sgm

ayja

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نمیشه خدا شد. چون نمیشه وجود نداشت. خدایی که ما هم بتونیم مثل اون بشیم وجود نداره. خدا نیست.
 

Similar threads

بالا