تمدن کهن ایران در ايران شمالي ( جمهوري آذربايجان )
آذربایجان یکی از مهم ترین کانون های تمدن ایرانی در درازای تاریخ بوده است. سرزمین های قفقاز نیز در غنای فرهنگ و تمدن ایرانی تأثیر داشته اند. از این رو، نمادها و آثار باستانی گسترده ای در آذربایجان بویژه قفقاز وجود دارد که نشانه ای از پیوند ناگسستنی فرهنگ و تمدن ایران با قفقاز است. در این مقاله سعی شده که برخی از آثار برجسته باستانی ایران در آذربایجان و قفقاز در قرون گذشته مورد بررسی قرار گیرد. به همین لحاظ، در ۲ بخش به این مهم می پردازیم؛ در بخش نخست، به بررسی این آثار در آذربایجان پرداخته و در بخش دوم به آثار باستانی قفقاز اشاره خواهیم کرد. ( قفقاز بخشی از ایران بزرگ است که هزاران سال جزوی از خاک ایران بوده است و در طی قراردادهای ننگین دوره قجر و روسها به اشغال در آمد . آثار تاریخی و آداب و رسوم ایرانی موجود در این کشورهای ایران نژاد همگی گواهی بر این شکوه کهن ایرانی است . )
● بخش نخست، آذربایجان
تی بورتون برون (T.BurtonBrown) نماینده مکتب انگلیسی باستان شناسی، در کاوش های خود در گوی تپه در نزدیکی دریاچه ارومیه آذربایجان غربی که در سال ۱۹۴۸ انجام گرفته است، روی گوی تپه ۸ شکاف باز کرد که هیچ کدام از آنها به زمین بکر نرسید. با وجود این برای نخستین بار آشکار شد که در آذربایجان طبقات از نظر آثار تمدنی که در آن بوده به گونه ای منظم روی هم قرار گرفته. بورتون برون طبقه پنجم (در قرون گذشته) را در گوی تپه بدین ترتیب شرح می دهد: «قبرهای این طبقه متعلق به دو هزار سال پیش از میلاد بود و در آنها جمجمه های نوع شمالی دیده می شد.» او این طور نظر داده که این قبرها از آن نخستین آریایی هایی بوده اند که از راه فلات ایران به آذربایجان وارد شده اند. آنها روی قبرها تخته سنگ هایی قرار داده بودند. (۱)
به این ترتیب ملاحظه می شود که خطه آذربایجان از قدمتی طولانی برخوردار است و این امر موجب آن شده که افزون بر متون تاریخی و روایات ملی و مذهبی در بیان اسطوره های باستانی ایران نیز از آذربایجان و نمادهای بزرگ دینی و فرهنگی آن فراوان یاد شود. یکی از این آثار که ریشه در اسطوره های ایرانی دارد، مرکز عظیم دینی شیز بوده که آتشکده آذرگشسب در آن قرار داشته است. این مرکز بنا به گفته گیرشمن: محل اقامت موبدان و مغانی بوده که ضمن داشتن دین زرتشتی، بسیاری عقاید باستانی خود را از زمانهای خیلی دور حفظ کرده و از عهدی که نمی شود آن را مشخص کرد، این جامعه قدیمی در آذربایجان سکونت داشتند. (۲)
در زمان اشکانیان همین محل، مرکز آذربایجان به شمار می رفت. در زمان ساسانیان، همچنان بر ارزش سیاسی و دینی آذربایجان افزوده شد و در همین شیز، عده ای به پاسداری آثار گذشتگان می پرداختند و آذرگشسب همچنان در آذربایجان فروزان بود. آثار باقی مانده شیز (آذرگشسب) اکنون در منطقه تخت سلیمان قرار دارد. لوگی و اندنبرگ در این مورد می نویسد: در حدود ۲۰۰ کیلومتری دریاچه (دریاچه ارومیه) تخت سلیمان قرار دارد که درزمان اشکانیان (فراآسیا) نامیده می شد. در آنجا روی تپه ای ویرانه های ساختمانهای قدیمی و در اطراف، دریاچه عمیقی دیده می شود. حصار شهر قدیمی که در این محل وجود داشته، هنوز پا برجاست و محیط آن ۱۲۰۰ متر است، این دیوارها ۵ متر ضخامت و ۱۴ متر ارتفاع دارند و در اطراف آن ۲۷ برج بوده که هر کدام دو دروازه داشته است. در مرکز شهر یک آتشگاه، کاخ ها و سربازخانه هایی وجود داشته است. مؤسسه آمریکایی برای هنر و باستانشناسی ایران از این ویرانه نقشه بسیار دقیقی برداشته، ولی جز یک گزارش مقدماتی چیز دیگری هنوز به چاپ نرسانده است. (۳) آتشکده آذرگشسب در دوره ساسانی از رونق فراوان برخوردار بوده است و در واقع آثار به جای مانده از شیز و آذرگشسب با معماری دوره ساسانی تکمیل می شود. علاوه بر آتشکده آذرگشسب، آثار دیگر باقی مانده در منطقه آذربایجان، نشاندهنده اهمیت هنر به ویژه دردوره ساسانی در این منطقه است.
«هیأتی مرکب از ر.کر پورتر، فلاندن، گست، دمرگان و لمان هوپت از نقش برجسته ای واقع در ۳۰ کیلومتری سلماس (شاهپور) در دهکده ای به نام تخته خان یاد می کند. این نقش برجسته از اوائل دوره ساسانی، یعنی حدود سال ۲۵۰ میلادی و در واقع ۱۸۰۰ سال پیش است. این نقش برجسته خیلی خراب شده و فقط آثاری از نقش دو اسب سوار، با دو شخص تمیز داده می شود.
به عقیده (زاره)، این نقش از اردشیر اول ساسانی و پسرش شاهپور اول است که مورد تجلیل ارمنی ها قرار گرفته است. (۴) همچنین اثر تاریخی دیگری در اردبیل «به فاصله کمی از قریه آغمیون واقع در ۳ کیلومتری جاده اردبیل و ۸/۵ کیلومتری شمال شرقی سراب قرار دارد. این بنا که یک چهار طاقی سنگی است به چهار طاقی ساسانی یا آغمیون موسوم است. این بنا در درون محوطه ای به طول ۱۵/۸ متر و عرض ۱۴ متر محصور است که پایه های سنگی دیوارهای مزبور هنوز باقی است. ابعاد خارجی بنا ۴/۵ * ۶ متر، ابعاد داخلی آن به طو ل۳ متر و عرض ۲/۶ متر و ارتفاع آن از کف زمین ۳/۶ متر است. این گنبد مدت هاست که فروریخته و ویران شده است. آنچه از قرائن به دست می آید نشان می دهد این بنا یک آتشکده یا عبادتگاه ساسانی بوده است. مصالح ساختمانی این چهارطاقی از قلوه سنگ هایی به اندازه ۳۰ سانتی متر و ملات گچ و آهک تشکیل شده است. (۵)
بنای دیگری به نام رباط سنگین صائین در فاصله ۳۵ کیلومتری سراب و ۱۴ کیلومتری نیر واقع شده، این بنا ساختمان یک کاروانسراست. سبک بنا شباهت زیادی به چهار طاقی های سنگی ساسانی دارد و با توجه به قرائن آن را به دوره ساسانی نسبت داده اند. (۶)
اما یکی از بناها و قلعه های مهم آذربایجان بنای «قلعه جمهور» یا دژ «ند» در ۵۰ کیلومتری شمال اهر و در ۱۶ کیلومتری جنوب غربی کلیبر و برفراز ارتفاعات غربی رود قره سو است. برای رسیدن به دروازه قلعه، باید از معبر دالان مانندی به طول ۲۰۰ متر عبور کرد. این قلعه از برج و باروهای متعددی تشکیل شده که برج های مدور آن با سنگ مالون با ملات ساروج استوار شده و باروها نیز از نوع سنگ خارا ساخته شده اند. پس از عبور از معبر تنگی که به زحمت یک نفر می تواند از آن بگذرد، به قصری می رسیم که به صورت دو سه طبقه مشتمل بر تالار اصلی و ۷ اتاق در اطراف تالار مرکزی خودنمایی می کند. در جبهه شرقی، تأسیسات دیگری مرکب از چند اتاق و آب انبار قرار دارد. سقف آب انبارها با طاق های جناغی و گهواره ای پوشیده شده، در جبهه شمال غربی، از پلکان های سرتاسری که اکنون ویران شده به قسمت فوقانی می توان صعود کرد که مدخل آن به وسیله دو نیم ستون مشخص شده است.در قسمت علیای این ستون ها، محلی جاسازی شده که شامل چند بخش است و احتمال می رود که این محل مقر سربازان برای دیده بانی و اشراف کامل به اطراف بوده باشد. مجموعاً مساحت این دژ به حدود ۱۰ هزار متر مربع می رسد. زمان قطعی ساخت بنا معلوم نیست، احتمال دارد مجموعه قلعه در دوره ساسانی ساخته شده باشد. از آنجا که این مجموعه در قرن سوم یکی از پایگاه های مهم و مستحکم بابک خرم دین در مصاف با اعراب و لشکریان خلفای بنی عباس بوده، تعمیرات و الحاقاتی نیز به آن افزوده شده است.(۷)
یکی دیگر از آثار مهم تاریخی آذربایجان که اکنون چیزی از آن باقی نمانده قلعه نظامی «زینتا» بوده که از نظر جغرافیایی محل آن در شمال خوی واقع است. این قلعه از نظر حفظ آذربایجان در مقابل هجوم رومی ها و از جهت نظامی بسیار پرارزش بوده و رومی ها همواره در طول جنگ های خود با ایرانیان می کوشیدند این قلعه را به تصرف درآورند. (۸)
آذربایجان یکی از مهم ترین کانون های تمدن ایرانی در درازای تاریخ بوده است. سرزمین های قفقاز نیز در غنای فرهنگ و تمدن ایرانی تأثیر داشته اند. از این رو، نمادها و آثار باستانی گسترده ای در آذربایجان بویژه قفقاز وجود دارد که نشانه ای از پیوند ناگسستنی فرهنگ و تمدن ایران با قفقاز است. در این مقاله سعی شده که برخی از آثار برجسته باستانی ایران در آذربایجان و قفقاز در قرون گذشته مورد بررسی قرار گیرد. به همین لحاظ، در ۲ بخش به این مهم می پردازیم؛ در بخش نخست، به بررسی این آثار در آذربایجان پرداخته و در بخش دوم به آثار باستانی قفقاز اشاره خواهیم کرد. ( قفقاز بخشی از ایران بزرگ است که هزاران سال جزوی از خاک ایران بوده است و در طی قراردادهای ننگین دوره قجر و روسها به اشغال در آمد . آثار تاریخی و آداب و رسوم ایرانی موجود در این کشورهای ایران نژاد همگی گواهی بر این شکوه کهن ایرانی است . )
● بخش نخست، آذربایجان
تی بورتون برون (T.BurtonBrown) نماینده مکتب انگلیسی باستان شناسی، در کاوش های خود در گوی تپه در نزدیکی دریاچه ارومیه آذربایجان غربی که در سال ۱۹۴۸ انجام گرفته است، روی گوی تپه ۸ شکاف باز کرد که هیچ کدام از آنها به زمین بکر نرسید. با وجود این برای نخستین بار آشکار شد که در آذربایجان طبقات از نظر آثار تمدنی که در آن بوده به گونه ای منظم روی هم قرار گرفته. بورتون برون طبقه پنجم (در قرون گذشته) را در گوی تپه بدین ترتیب شرح می دهد: «قبرهای این طبقه متعلق به دو هزار سال پیش از میلاد بود و در آنها جمجمه های نوع شمالی دیده می شد.» او این طور نظر داده که این قبرها از آن نخستین آریایی هایی بوده اند که از راه فلات ایران به آذربایجان وارد شده اند. آنها روی قبرها تخته سنگ هایی قرار داده بودند. (۱)
به این ترتیب ملاحظه می شود که خطه آذربایجان از قدمتی طولانی برخوردار است و این امر موجب آن شده که افزون بر متون تاریخی و روایات ملی و مذهبی در بیان اسطوره های باستانی ایران نیز از آذربایجان و نمادهای بزرگ دینی و فرهنگی آن فراوان یاد شود. یکی از این آثار که ریشه در اسطوره های ایرانی دارد، مرکز عظیم دینی شیز بوده که آتشکده آذرگشسب در آن قرار داشته است. این مرکز بنا به گفته گیرشمن: محل اقامت موبدان و مغانی بوده که ضمن داشتن دین زرتشتی، بسیاری عقاید باستانی خود را از زمانهای خیلی دور حفظ کرده و از عهدی که نمی شود آن را مشخص کرد، این جامعه قدیمی در آذربایجان سکونت داشتند. (۲)
در زمان اشکانیان همین محل، مرکز آذربایجان به شمار می رفت. در زمان ساسانیان، همچنان بر ارزش سیاسی و دینی آذربایجان افزوده شد و در همین شیز، عده ای به پاسداری آثار گذشتگان می پرداختند و آذرگشسب همچنان در آذربایجان فروزان بود. آثار باقی مانده شیز (آذرگشسب) اکنون در منطقه تخت سلیمان قرار دارد. لوگی و اندنبرگ در این مورد می نویسد: در حدود ۲۰۰ کیلومتری دریاچه (دریاچه ارومیه) تخت سلیمان قرار دارد که درزمان اشکانیان (فراآسیا) نامیده می شد. در آنجا روی تپه ای ویرانه های ساختمانهای قدیمی و در اطراف، دریاچه عمیقی دیده می شود. حصار شهر قدیمی که در این محل وجود داشته، هنوز پا برجاست و محیط آن ۱۲۰۰ متر است، این دیوارها ۵ متر ضخامت و ۱۴ متر ارتفاع دارند و در اطراف آن ۲۷ برج بوده که هر کدام دو دروازه داشته است. در مرکز شهر یک آتشگاه، کاخ ها و سربازخانه هایی وجود داشته است. مؤسسه آمریکایی برای هنر و باستانشناسی ایران از این ویرانه نقشه بسیار دقیقی برداشته، ولی جز یک گزارش مقدماتی چیز دیگری هنوز به چاپ نرسانده است. (۳) آتشکده آذرگشسب در دوره ساسانی از رونق فراوان برخوردار بوده است و در واقع آثار به جای مانده از شیز و آذرگشسب با معماری دوره ساسانی تکمیل می شود. علاوه بر آتشکده آذرگشسب، آثار دیگر باقی مانده در منطقه آذربایجان، نشاندهنده اهمیت هنر به ویژه دردوره ساسانی در این منطقه است.
«هیأتی مرکب از ر.کر پورتر، فلاندن، گست، دمرگان و لمان هوپت از نقش برجسته ای واقع در ۳۰ کیلومتری سلماس (شاهپور) در دهکده ای به نام تخته خان یاد می کند. این نقش برجسته از اوائل دوره ساسانی، یعنی حدود سال ۲۵۰ میلادی و در واقع ۱۸۰۰ سال پیش است. این نقش برجسته خیلی خراب شده و فقط آثاری از نقش دو اسب سوار، با دو شخص تمیز داده می شود.
به عقیده (زاره)، این نقش از اردشیر اول ساسانی و پسرش شاهپور اول است که مورد تجلیل ارمنی ها قرار گرفته است. (۴) همچنین اثر تاریخی دیگری در اردبیل «به فاصله کمی از قریه آغمیون واقع در ۳ کیلومتری جاده اردبیل و ۸/۵ کیلومتری شمال شرقی سراب قرار دارد. این بنا که یک چهار طاقی سنگی است به چهار طاقی ساسانی یا آغمیون موسوم است. این بنا در درون محوطه ای به طول ۱۵/۸ متر و عرض ۱۴ متر محصور است که پایه های سنگی دیوارهای مزبور هنوز باقی است. ابعاد خارجی بنا ۴/۵ * ۶ متر، ابعاد داخلی آن به طو ل۳ متر و عرض ۲/۶ متر و ارتفاع آن از کف زمین ۳/۶ متر است. این گنبد مدت هاست که فروریخته و ویران شده است. آنچه از قرائن به دست می آید نشان می دهد این بنا یک آتشکده یا عبادتگاه ساسانی بوده است. مصالح ساختمانی این چهارطاقی از قلوه سنگ هایی به اندازه ۳۰ سانتی متر و ملات گچ و آهک تشکیل شده است. (۵)
بنای دیگری به نام رباط سنگین صائین در فاصله ۳۵ کیلومتری سراب و ۱۴ کیلومتری نیر واقع شده، این بنا ساختمان یک کاروانسراست. سبک بنا شباهت زیادی به چهار طاقی های سنگی ساسانی دارد و با توجه به قرائن آن را به دوره ساسانی نسبت داده اند. (۶)
اما یکی از بناها و قلعه های مهم آذربایجان بنای «قلعه جمهور» یا دژ «ند» در ۵۰ کیلومتری شمال اهر و در ۱۶ کیلومتری جنوب غربی کلیبر و برفراز ارتفاعات غربی رود قره سو است. برای رسیدن به دروازه قلعه، باید از معبر دالان مانندی به طول ۲۰۰ متر عبور کرد. این قلعه از برج و باروهای متعددی تشکیل شده که برج های مدور آن با سنگ مالون با ملات ساروج استوار شده و باروها نیز از نوع سنگ خارا ساخته شده اند. پس از عبور از معبر تنگی که به زحمت یک نفر می تواند از آن بگذرد، به قصری می رسیم که به صورت دو سه طبقه مشتمل بر تالار اصلی و ۷ اتاق در اطراف تالار مرکزی خودنمایی می کند. در جبهه شرقی، تأسیسات دیگری مرکب از چند اتاق و آب انبار قرار دارد. سقف آب انبارها با طاق های جناغی و گهواره ای پوشیده شده، در جبهه شمال غربی، از پلکان های سرتاسری که اکنون ویران شده به قسمت فوقانی می توان صعود کرد که مدخل آن به وسیله دو نیم ستون مشخص شده است.در قسمت علیای این ستون ها، محلی جاسازی شده که شامل چند بخش است و احتمال می رود که این محل مقر سربازان برای دیده بانی و اشراف کامل به اطراف بوده باشد. مجموعاً مساحت این دژ به حدود ۱۰ هزار متر مربع می رسد. زمان قطعی ساخت بنا معلوم نیست، احتمال دارد مجموعه قلعه در دوره ساسانی ساخته شده باشد. از آنجا که این مجموعه در قرن سوم یکی از پایگاه های مهم و مستحکم بابک خرم دین در مصاف با اعراب و لشکریان خلفای بنی عباس بوده، تعمیرات و الحاقاتی نیز به آن افزوده شده است.(۷)
یکی دیگر از آثار مهم تاریخی آذربایجان که اکنون چیزی از آن باقی نمانده قلعه نظامی «زینتا» بوده که از نظر جغرافیایی محل آن در شمال خوی واقع است. این قلعه از نظر حفظ آذربایجان در مقابل هجوم رومی ها و از جهت نظامی بسیار پرارزش بوده و رومی ها همواره در طول جنگ های خود با ایرانیان می کوشیدند این قلعه را به تصرف درآورند. (۸)