طرز تفكر يك دانشجوي جديد الورود با يك دانشجوي ترم آخر

شيته گيان

عضو جدید
کاربر ممتاز
عشق یعنی (طنز)
عشق ،يعني که تکان خورده و سرپا بشويم
زورکي هم که شده در دل هم جا بشويم

دست در دست هم اصلا ندهيم و نرويم
مگر آن وقت که ديوانه و تنها بشويم

عينک تيره و تيپ و هيجان و بلوتوث
همه جا چشم به راه اس ام اس ها بشويم

عشق ، يعني من و تو ، هيچ نگوييم به هم
زير عينک خرکي محو تماشا بشويم

تکيه بر هيچ نهادي ندهيم و خودمان
خودکفايي بنماييم و متکّا بشويم

گر که ديديم که پولي به زمين افتاده ست
متفاهم ، متبسّم شده ، دولّا بشويم

عشق ، يعني که فقط عاشق پيتزا نشويم
گاه برياني و گاهي لازانيا بشويم

نتواند احدي تفرقه ايجاد کند
جمعمان را بزند برهم و منها بشويم

آنقَدَر کم شود اين فاصله هامان که شود
جلوي تاکسي ِ شهري من و تو ، "ما " بشويم

عشق ، يعني من وتو راز دل هم باشيم
نه که مشهور تر از وامق و عَذرا بشويم

من وتو ؟...نه !...تو و من ...ما ؟...تو و من ؟...نه !...من وتو
بختمان يار شود آدم و حوّا بشويم

چشش از ميوه ي ممنوع ؟ - همين باد حلال !
با همين طنز دلي صاحب فتوا بشويم

عشق ، يعني دل من با دل تو جور شود
"بشوم " با " بشوي " جمع شود ، تا " بشويم "

من وتو پنجره هستيم پر از گرد وغبار
شيشه را پاک نماييم که زيبا بشويم

- نه که آن پنجره باشيم به ماشين ِ طرف
وقت آشغال پراني همه جا وا بشويم –

آنقَدَر صبر که شايد علفي سبز شود
پاي هم پير شويم و متوفّي بشويم !

خيلي باحال بود مرثي داداش
 

AM_mech

عضو جدید
خيليييييييييييييييييييي با نمك بود ياد صفريهامون افتادم چقدر از دستشون ميخنديديم....
 

Similar threads

بالا