کاش بدونی چی میکشم . . .

امین قیاسی 1986

عضو جدید
کاش بدونی چی میکشم بی تو ، توی این روز و شبام
میشنیدی یکزره از درد دلامو با خدا
میفهمیدی غمایی که بریده طاقت منو ، دیگهه تو خیالتم بهم نمیگفتی برو
برو که اون نگاه تو حریف غصم نمیشه این بغض پیر لعنتی به دست تو وانمیشه ، میشکنه بغض کهنمو همیشه حسرت نگات
حرفی ندارم که بگم ، خودت میدونی و خدات
توموم لحظه های من به پای تو حروم شده در به دری آخه چقدر تحمولم تموم شده
توموم لحظه های من به پای تو حروم شده در به دری آخه چقدر تحمولم تموم شده
تحملم تموم شده


 
آخرین ویرایش:

#AREZOO#

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش بدونی چی میکشم بی تو ، توی این روز و شبام
میشنیدی یکزره از درد دلامو با خدا
میفهمیدی غمایی که بریده طاقت منو ، دیگهه تو خیالتم بهم نمیگفتی برو
برو که اون نگاه تو حریف غصم نمیشه این بغض پیر لعنتی به دست تو وانمیشه ، میشکنه بغض کهنمو همیشه حسرت نگات
حرفی ندارم که بگم ، خودت میدونی و خدات
توموم لحظه های من به پای تو حروم شده در به دری آخه چقدر تحمولم تموم شده
توموم لحظه های من به پای تو حروم شده در به دری آخه چقدر تحمولم تموم شده
تحملم تموم شده



ها ایکه وگفتی یعنی چه؟؟:surprised::surprised:ما الان چه باید وگوییم:redface:
 

spring sis

عضو جدید
سلام برای هضم لحظه ای که آغازش از تو نوشتن است

دست کم باید چند نفس عمیق کشید

و به تمام قد در برابر

خاطره ات ایستاد و تعظیم کرد وشکست و نوشت !

تمام این کارها را شاید برای بینهایت بار انجام داده ام و حالا

می خواهم باز برای عزیز کرده این دل رسوایم بنویسم ....

چه کنم دلم تنگ تراز شکاف سوزن است برای دیدنت شنیدنت

و حتی بی اعتناییت !

تو می دانی که من چه می کشم چیزی فراتراز درد بالا تر از زجر!

میدانی و میخواهی اینجوری باشد! باشد مهم نیست .......

عزیزم اینجا هم خبری نیست وقتی از تو خبری نمی رسد

و من عجیب میترسم از اینکه کسی را که فراموش نکرده ام

فراموشم کرده باشد
 

امین قیاسی 1986

عضو جدید
بعد از تو

بعد از تو

بعد از تو
بايد کنار خاطره ها ايستاد
بايد کنار خاطره ثاقب را
در گوش ساعات و سال
در گوش سالها و سفرها خواند
بايد تمام سفرها را با نام خاطره آغازيد
اي خوب روزگار شيدايي
در دل هواي با تو بودن
در سر هواي تو را ديدن
بعد از تو، روزهاي من
ستوه و تنهايي است
بعد از تو پنجره غمگين است

بعد از تو ، خآطره ها و سراب ديدارت
بعد از تو سال من قرني
بعد از تو ساعتم ساليست
بعد از تو خاطره هاي تو خواهد ماند
بعد از تو.... بي تو.... هر آوازي
آواز ياد تو و ....درد پاييز است
بعد از تو فصل پاييز است
بعد از تو ...فصل پاييز است ...





 
آخرین ویرایش:

persian_land

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام برای هضم لحظه ای که آغازش از تو نوشتن است

دست کم باید چند نفس عمیق کشید

و به تمام قد در برابر

خاطره ات ایستاد و تعظیم کرد وشکست و نوشت !

تمام این کارها را شاید برای بینهایت بار انجام داده ام و حالا

می خواهم باز برای عزیز کرده این دل رسوایم بنویسم ....

چه کنم دلم تنگ تراز شکاف سوزن است برای دیدنت شنیدنت

و حتی بی اعتناییت !

تو می دانی که من چه می کشم چیزی فراتراز درد بالا تر از زجر!

میدانی و میخواهی اینجوری باشد! باشد مهم نیست .......

عزیزم اینجا هم خبری نیست وقتی از تو خبری نمی رسد

و من عجیب میترسم از اینکه کسی را که فراموش نکرده ام

فراموشم کرده باشد


شما ها چی میکشین:wallbash::wallbash::wallbash:
 

فاطمه محبی

عضو جدید
کاش بدونی چی میکشم بی تو ، توی این روز و شبام
میشنیدی یکزره از درد دلامو با خدا
میفهمیدی غمایی که بریده طاقت منو ، دیگهه تو خیالتم بهم نمیگفتی برو
برو که اون نگاه تو حریف غصم نمیشه این بغض پیر لعنتی به دست تو وانمیشه ، میشکنه بغض کهنمو همیشه حسرت نگات
حرفی ندارم که بگم ، خودت میدونی و خدات
توموم لحظه های من به پای تو حروم شده در به دری آخه چقدر تحمولم تموم شده
توموم لحظه های من به پای تو حروم شده در به دری آخه چقدر تحمولم تموم شده
تحملم تموم شده



شما اول برو اون ریشاتو کوتاه کن:thumbsup2:
 

mina_p

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
کاش بدونی چی میکشم بی تو ، توی این روز و شبام
میشنیدی یکزره از درد دلامو با خدا
میفهمیدی غمایی که بریده طاقت منو ، دیگهه تو خیالتم بهم نمیگفتی برو
برو که اون نگاه تو حریف غصم نمیشه این بغض پیر لعنتی به دست تو وانمیشه ، میشکنه بغض کهنمو همیشه حسرت نگات
حرفی ندارم که بگم ، خودت میدونی و خدات
توموم لحظه های من به پای تو حروم شده در به دری آخه چقدر تحمولم تموم شده
توموم لحظه های من به پای تو حروم شده در به دری آخه چقدر تحمولم تموم شده
تحملم تموم شده




زيباست و غم انگيز :(
 

روياي ماه

عضو جدید
کاش بدونی چی میکشم بی تو ، توی این روز و شبام
میشنیدی یکزره از درد دلامو با خدا
میفهمیدی غمایی که بریده طاقت منو ، دیگهه تو خیالتم بهم نمیگفتی برو
برو که اون نگاه تو حریف غصم نمیشه این بغض پیر لعنتی به دست تو وانمیشه ، میشکنه بغض کهنمو همیشه حسرت نگات
حرفی ندارم که بگم ، خودت میدونی و خدات
توموم لحظه های من به پای تو حروم شده در به دری آخه چقدر تحمولم تموم شده
توموم لحظه های من به پای تو حروم شده در به دری آخه چقدر تحمولم تموم شده
تحملم تموم شده





زندگی نقطه سر خط.....
بی وفاییت شده عادت
تو نوشته بودی دیدار ......به قیامت
عزیزم نقطه ته خط.....
برو با خیال راحت....برو با خیال راحت:crying:
 

spring sis

عضو جدید
پلکی به هم زد و به نگاهش ادامه داد
آهی کشیـــد و بعد به آهش ادامه داد
بر روی کاغذی که دلش را کشيده بود
راهی کشيد و بعد به راهش ادامه داد


ديشب بجای عکس تو يک پر گذاشتم

يعنی پريده ای و تو را هــــــم نداشتم
نفرين به من که چرا عاشقت شدم
پای از گليـم خويش فراتر گذاشـــتم


عیسای من! تو پاکی من را گواه باش


هر چند دل به پاکی مریم نمی شود



هر چند چشم ثانیه اینجا پر از غم است


اما بمان که با تو محرم نمی شود


......


حالا تو رفته ای و شب چشمهای تو


با ماهتاب خاطره توأم نمی شود



وقتی بهشت چشم تو یادم نمی کند


حوای سیب خورده که آدم نمی شود
برای فهمیدن دل شکسته لازم
امیدوارم هیچوقت نفهمید...:gol:
 

امین قیاسی 1986

عضو جدید
نمک رو زخم من نپاش

نمک رو زخم من نپاش

نمک رو زخم من نپاش ، من زخمیه ی غرورتم
با این همه بدی ببین هنوز سنگ صبورتم، از درد من قصه نگو ،قصه ی من تکراریه
مردن من همیشگی، واسه دل تو عادیه
جلو چشم غریبه ها چقدر خارو حقیر شدم، هیچی ازم نذاشتی تو، وقتی دیدی اسیر شدم
وقتی نبودم، هیچ کسی بادلت هم بازی نبود
خاک سیاه نشوندیمو دلت هنوز راضی نبود
عشقتو تو سرم نزن، این قدر بهم نگو بمیر
تموم هستیم مال تو غرورمو ازم نگیر
چرا همیشه تبرت، رو ریشه ی دل منه
بگو چرا قلب منه باید همیشه بشکنه؟
چه روزایی که سوختمو به پای تو حروم شدم، یه عمری به تو دل بستمو تو چشمای تو گم شدم دیگه چی میخوای از دلم؟ هرچی که می خواستی دیدی
به عشق پاک و بی ریا توی دلت میخندیدی
عشقتو تو سرم نزن اینقدر بهم نگو بمیر تموم هستیم مال تو غرورمو ازم نگیر
چرا همیشه تبرت رو ریشه ی دل منه بگو چرا دل منه باید همیشه بشکنه
بگو چرا دل منه باید همیشه بشکنه
بگو چرا دل منه باید همیشه بشکنه




 
آخرین ویرایش:

امین قیاسی 1986

عضو جدید
لاف صداقت

لاف صداقت

برای قلب عاشقم لاف صداقتو نزن ،خودت میدونی که دیگه رو شده دستت واسه من
فکر کردی این بار میتونم که بگذرم از اشتبات، وقتی پر از دوروییه تو اون دوتا چشم سیات
با اون همه خاطره باز میخوام فراموشت کنم، میشکنم اما این دفه برنده ی بازی منم
میخوام ازت جدا بشم یزره تنها بمونی، رفیق نیمه راه من دیره واسه پشیمونی

فکر میکنی نمیدونم چشات پر از دو رنگیه ، میخوای بگم که این روزا دلت کجاست پیش کیه
اگه میبینی ساکتم چیزی به روت نمیارم، بدون که ارزش نداری مردی تو باورم
با اون همه خاطره باز میخوام فراموشت کنم، میشکنم اما ایندفه برنده ی بازی منم
میخوام ازت جدا بشم یه زره تنها بمونی، رفیق نیمه راه من دیره واسه پشیمونی


 

spring sis

عضو جدید
ميدونم خيلي سخته آدم از احساساتش بگه و بدونه که احساساتش يه طرفه س..

خيلي بده عاشق يکي باشي که عاشقت نيست..

واسه يکي بميري و بي تفاوت باشه..

از دوريش در مرز مرگ باشي ولي اون هيچ تلاشي واسه ديدنت نکنه..

بهش زنگ بزني ولي شماره تو که مي بينه جوابتو نده بعد با يه شماره ي ديگه دودقيقه بعد زنگ بزني گوشيشو جواب بده..

خيلي ناراحت کننده س که روبه روش بشيني ولي اصن بهت توجه نکنه..

خيلي بده همه ي اينا رو بدوني و بازم دوستش داشته باشي و دلت واسش تنگ شه..

خيلي بده تموم لحظه هاتو منتظر باشي که ببينيش ولي وقتي ديديش واسه تلافي هم شده اصن بهش نگاه نکني..

خيلي بده عاشق چشمايي باشي که اصن تورو نمي بينن..

خيلي سخته اون کسي که گفت واسه چشمات ميميره بره و ديگه سراغي از تو و نگات نگيره..

خيلي سخته بدوني که ميدونه دوستش داري ولي باهات مث غريبه رفتار کنه..

خيلي سخته که وقتي بهش ميگي تولدت بوده بهت بگه چرا نگفتي به من..

خيلي بده وقتي بهش ميگي اين رسمش نيست يه لبخند تمسخر آميز بهت ميزنه و حس ميکني داره بهت ميگه برو بابا..

خيلي سخته با اين که بهت توجه نمي کنه ولي تو تموم شب رو به فکر عطر تنش بگذروني..

خيلي سخته بدوني نميشه ولي نتوني ترکش کني ..
خيلي سخته قوي ترين فرد تموم فاميل باشي و همه ي دوستات بهت تکيه کنن ولي خودت مقابل اون بي تکيه گاه و ضعيف باشي..:w05:
 

nazila65

عضو جدید
کاربر ممتاز
کاش می دونستی بی تو چی می کشم ..
بی تو .. و بدون اون نگاه و صدات...
کاش از شبای پر از اشک و تنهایی من بدونی ...
کاش بدونی من منتظر م...منتظر فقط یه لحظه ..
ای خدا..
ای خدا...
به گوشش برسون ...که من اینجا منتظرم ..منتظر لحظه ای که فقط بهش بگم حالت چطوره؟
که بگم دوست دارم ...به اندازه تموم لحظه هایی که گذشت احساسم بیشتر پرو بال گرفته ..دوست دارم..
...دلم می خواد چشامو وا کنم بهم بگی همه ش خواب بوده ...پاشو ..نگران نباش ..من کنارتم ...خدایا ...میشه من یه روز 2 باره لبخندش رو ببینم؟؟
 

امین قیاسی 1986

عضو جدید
منو خلوت شب

منو خلوت شب

توی این خلوت شب ، منمو حس غریب، دل عاشقم چرا از همه خورده فریب
من توی جاده ی عشق دیگه پا نمیذارم ، دلمو پیش کسی دیگه جا نمیذارم
از کجا باید شرع کرد درد دل که گفتنی نیست، قصه ی من خیلی وقطه که دیگه شنیدنی نیست
تو خودم دارم میپوسم ولی هیچکی نمیدونه، چقدر سخته که آدم با خودش تنها بمونه
یه روزی خیال میکردم عشق علاج همه درداس ، عشقو فریاد میزدم که آبیه به رنگ دریاس
منه ساده با نگاه ی دلمو ارزون فروختم ، ریشمو خودم سوزوندم ، واسه ی همیشه سوختم
حالا عمریه که دیگه عشقو من باور ندارم ، تن من میلرزه وقتی اون روزا رو یاد میارم
آسمون دعا کن امشب واسه این مرد تنها ، خسته ام بس که نشستم به امید صبح فردا

 
آخرین ویرایش:

spring sis

عضو جدید
روز اول پیش خود گفتم دیگرش هرگز نخواهم دید روز دوم باز میگفتم لیک با اندوه و با تردید روز سوم هم گذشت اما بر سر پیمان خود بودم ظلمت زندان مرا میکشت باز زندانبان خود بودم آن من دیوانه درونم هایهو می کرد مشت بر دیوارها میکوفت روزنی را جستجو می کرد در درونم راه میپیمود همچو روحی در شبستانی بر درونم سایه می افکند همچو ابری بر بیابانی می نشستم خسته در بستر خیره در چشمان رویا هازورق اندیشه ام آرام میگذشت از مرز دنیا ها روزها رفتند و من دیگر خود نمیدانم کدامینم آن مغرور سر سخت مغرورم یا من مغلوب دیرینم ؟بگذرم گر از سر پیمان میکشد این غم دگر بارم می نشینم شاید او آید عاقبت روزی به دیدارمفروغ فرخزاد
 
آخرین ویرایش:

nazila65

عضو جدید
کاربر ممتاز
دست هایم برایت می نویسد اما تو هرگز نخواهی خواند..آتش عشق در چشمانم غوطه می زند ولی تو نخواهی دید..
تو هرگز مرا نخواهی فهمید و من با این همه اندوه از کنارت خواهم گذشت و باز تو درک نخواهی کرد
دکتر شریعتی
 

spring sis

عضو جدید
• من میروم • و رد پایم • تصویر تو را میماند• من با تمام تاریکی میروم• و امتداد نگاهم • تا کومه های یکسانی مشخص است• میخواهم سکوت را بشکنم• و پژواک صدایم را• تا بلند ترین روز بارانی احساس کنم• اما• برای دو عشق• برای دو گفتگو • سکوت صمیمی ترین محاوره است• سکوت را برای چه بشکنم• وقتی که من عمق نگاهم را به مردمکهایت میدوزم• سکوت را برای چه بشکنم؟• وقتی که من عشق را • از چشمهایت می اموزم• سکوت را برای چه بشکنم ؟• وقتی که لفظ ها پر از ریاست• وقتی که گفتگو• ابتذال واژه هاست• اما اینک سکوت را چگونه بدارم : که خورشید مرده استاینک سکوت را چگونه بدارم که نگاه پوسیده است • من میدانم• من میدانم که لفظ بیهوده است• من میدانم که حرف ها به کجا میروند• اما حرف ها در حنجره ام قیام کرده• من میروم • و رد پایم • تصویر تو را می ماند
 

artemiss

عضو جدید
کاربر ممتاز
اگه باور کنم تقدیرو میمیرم...
چقدر این لحظه های تلخ زیبایی
سکوتت بین ما فاصله میزاره
چطور برم سفر وقتی تو تنهایی...
 

Similar threads

بالا