گپ و گفتگوی خودمانی مهندسین مواد و متالورژی
- شروع کننده موضوع Nimitzo
- تاریخ شروع
reza_1364
مدیر بازنشسته
بچه ها مشغول درس هستنباز که اینجا خلوته
فرهنگ
مدیر بازنشسته
سلام!!!!!!! چقدر خلوته......... من میگم یه تیم حل بحران تشکیل بدیم برای خلوتی.....
راستی برام دعا کنید چون 3 تا امتحان بعدیم خیلی سخته.....
تا الان فکر کنم ریاضی مهندسی بیفتم......
راستی هر کس در مورد خواص مکانیکی توصیه ای داره بهم بگه...خیلی ازش بدم میاد ....
فکر کنم تیم بحران واسه شما تشکیل بدیم بهتره!!! نظرت چیه؟؟
من واست دعا میکنم
من که آرزو کردم این ترم واحد نیفتم!!!!!! آخه واقعاً ترم سختیه..........اینجا هم که ساکت...
دیشب شب آرزوها چه ارزویی کردین؟؟؟ اصلا میدونستین؟؟؟
من امروز سوتی دادم تپل( به قول یکی از دوستان شاه سوتی D
سر امتحان جوش مزایای FCAW رو برای SAW نوشتم . جالب بود که سر امتحان میگفتم استاد چرا از SAW سوال نداده ؟؟؟
پ.ن: اونایی که جوش میدونن. شباهت ترجه ای اینا رو میدونن
من که بحرانهای بدتر از اینو پشت سر گذاشتم، یه جورایی عادی شده......فکر کنم تیم بحران واسه شما تشکیل بدیم بهتره!!! نظرت چیه؟؟
من واست دعا میکنم
من با بحران زندم........
چرا ضایع؟؟؟؟؟؟؟سطح دانشگاه بالاست ، امتحانا سخته!مثل دانشگاه تهران نیست که ....( بقول خودتون شوخی بود)سلام
من اومدممممممممممم
چه خبرا؟؟؟ میبینم که اینجا ساکته . البته همه امتحان دارم...
خدایی بچ ههای قزوین نمره هاشون پایین شه . معدلشون الف نشه ها... خیل ضایعن
فرهنگ
مدیر بازنشسته
فرهنگ
مدیر بازنشسته
فرهنگ
مدیر بازنشسته
ای بابا...
خودت که بعد کنکور اینجا اومدی .. قبل کنکور چی کار میکردی .بچ هها هم همین کارو میکنن
فرهنگ
مدیر بازنشسته
کی ؟
من؟
کی؟
این؟
من درس نمیخوندم که اون موقع
نکنه در حال مناظرات سیاسی بودی که رتبه ات این شد تو کنکور
فرهنگ
مدیر بازنشسته
به عقیده شما، تابلوهای زیبای زیر را چه کسی کشیده است؟ خوب آنها را تماشـا کـنیـد و سـپس پاســــخ خود را با آنچه در زیر آخـرین نقاشی آمده مقابله نمائید.
هنرمندی که این تابلو ها را کشیده میل داشت در آکادمی هنرهای زیبای وین نامنویسی کند و بصورت نقاش معروفی درآید. اگر این آکادمی او را میپذیرفت، تاریخ جهان خیلی متفاوت میبود.
نام کسی که این نقاشی ها را کشیده آدولف هیتلر است. امضای او را میتوانید در پائین آخرین تابلو ببیـنید.
هنرمندی که این تابلو ها را کشیده میل داشت در آکادمی هنرهای زیبای وین نامنویسی کند و بصورت نقاش معروفی درآید. اگر این آکادمی او را میپذیرفت، تاریخ جهان خیلی متفاوت میبود.
نام کسی که این نقاشی ها را کشیده آدولف هیتلر است. امضای او را میتوانید در پائین آخرین تابلو ببیـنید.
به عقیده شما، تابلوهای زیبای زیر را چه کسی کشیده است؟ خوب آنها را تماشـا کـنیـد و سـپس پاســــخ خود را با آنچه در زیر آخـرین نقاشی آمده مقابله نمائید.
هنرمندی که این تابلو ها را کشیده میل داشت در آکادمی هنرهای زیبای وین نامنویسی کند و بصورت نقاش معروفی درآید. اگر این آکادمی او را میپذیرفت، تاریخ جهان خیلی متفاوت میبود.
نام کسی که این نقاشی ها را کشیده آدولف هیتلر است. امضای او را میتوانید در پائین آخرین تابلو ببیـنید.
آخی . بچگی هیتلر چه روح هنرمندانه و لطیفی داشته.
SIR ALEX
عضو جدید
باید شربت زعفران بدن که استرس بچه ها کم بشه
من که واسه امتحان ارشد خوردم چه حالی داد همش می خندیدم!!!!!!!!!!!!!!!!!
سلام دوستای خوبم.......چطورید؟؟؟؟؟؟؟
من که امروز راحت شدم ........با اینکه امتحانامو زیاد خوب ندادم ولی الان احساس آرامش میکنم.........
خوبه اقا روزبه ببین چه حالی میده.امیدوارم همه امتحانات خوب بشه
فرهنگ
مدیر بازنشسته
سلام دوستای خوبم.......چطورید؟؟؟؟؟؟؟
من که امروز راحت شدم ........با اینکه امتحانامو زیاد خوب ندادم ولی الان احساس آرامش میکنم.........
منم تموم...
آزادی.....
.jpg)
فرهنگ
مدیر بازنشسته
نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد . یک روز او با صاحبکار خود موضوع را درمیان گذاشت .
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند .
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد .
سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار ، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد .
نجار در حالت رودربایستی ، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود . پذیرفتن ساخت این خانه را برخلاف میل باتنی او صورت گرفته بود . برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی ، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت ، کار را تمام کرد .
او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد . صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد .
زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار ، یکه خورد و بسیار شرمنده شد .
در واقع اگر او میدانستکه خودش قرار است در این خانه ساکن شود ، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن بکار می برد . یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد .
این داستان ماست .
ما زندگیمان را میسازیم . هر روز میگذرد .. گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم ، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم . اگر چنین تصوری داشته باشید ، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم . فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم ، ممکن نیست .
شما نجار زندگی خود هستید و روزها ، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود .. یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود .
مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید .
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند .
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند، اما نجار بر حفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد .
سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار ، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد .
نجار در حالت رودربایستی ، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود . پذیرفتن ساخت این خانه را برخلاف میل باتنی او صورت گرفته بود . برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی ، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت ، کار را تمام کرد .
او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد . صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد .
زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار ، یکه خورد و بسیار شرمنده شد .
در واقع اگر او میدانستکه خودش قرار است در این خانه ساکن شود ، لوازم و مصالح بهتری برای ساخت آن بکار می برد و تمام مهارتی که در کار داشت برای ساخت آن بکار می برد . یعنی کار را به صورت دیگری پیش میبرد .
این داستان ماست .
ما زندگیمان را میسازیم . هر روز میگذرد .. گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم ، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم . اگر چنین تصوری داشته باشید ، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم . فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم ، ممکن نیست .
شما نجار زندگی خود هستید و روزها ، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود .. یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود .
مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید .
Similar threads
Similar threads
-
-
اتاق اندیشه و بحث و نتیجه گیری علمی برای پیشرفت مهندسین مواد!!!- شروع شده توسط Hamid_MadNess
- پاسخ ها: 65
-
-
-