با فاطمه بودن تا فاطمه شدن

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
آمدم از فاطمه بگویم
اما چه بگویم
چطور میتوان با این زبان قاصر و با این فکر کوتاه از کسی بگویم که فرشتگان بر او سجده می کنند
از مهربانیش بگویم
یا سنگ صبوریش
یا همدم و هم راز بودنش
نمیدانم نمیدانم از کدامین یک شروع کنم
اما میدانم که هیچ نگویم
چون فاطمه در کلمات نمی گنجد
میلاد فاطمه الزهرا بر همگان مبارک


سلام
دیگه چی می خواید بگید؟این ها زیباترین وازژه ها بود که تونستند مادر دنیا رو توصیف کنند.:gol::gol::gol:
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
بررسى نظریات تحقیرآمیز درباره زن و دیدگاه اسلام در این رابطه

اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست،لازم است‏به مساله سرشت زن و مرد-كه در سایر كتب مذهبى نیز مطرح است-توجه كنیم.قرآن نیز در این موضوع سكوت نكرده است.باید ببینیم قرآن زن و مرد را یك سرشتى مى‏داند یا دو سرشتى;یعنى آیا زن و مرد داراى یك طینت و سرشت مى‏باشند و یا داراى دو طینت و سرشت؟قرآن با كمال صراحت در آیات متعددى مى‏فرماید كه زنان را از جنس مردان و از سرشتى نظیر سرشت مردان آفریده‏ایم.قرآن درباره آدم اول مى‏گوید:«همه شما را از یك پدر آفریدیم و جفت آن پدر را از جنس خود او قرار دادیم‏»(سوره نساء آیه 1).درباره همه آدمیان مى‏گوید:«خداوند از جنس خود شما براى شما همسر آفرید»(سوره نساء و سوره نحل و سوره روم).
در قرآن از آنچه در بعضى از كتب مذهبى هست كه زن از مایه‏اى پست‏تر از مایه مرد آفریده شده و یا اینكه به زن جنبه طفیلى و چپى داده‏اند و گرفته‏اند كه همسر آدم اول از عضوى از اعضاى طرف چپ او آفریده شده،اثر و خبرى نیست.علیهذا در اسلام نظریه تحقیر آمیزى نسبت‏به زن از لحاظ سرشت و طینت وجود ندارد.
یكى دیگر از نظریات تحقیر آمیزى كه در گذشته وجود داشته است و در ادبیات جهان آثار نامطلوبى بجا گذاشته است این است كه زن عنصر گناه است،از وجود زن شر و وسوسه برمى‏خیزد،زن شیطان كوچك است.مى‏گویند در هر گناه و جنایتى كه مردان مرتكب شده‏اند زنى در آن دخالت داشته است.مى‏گویند مرد در ذات خود از گناه مبراست و این زن است كه مرد را به گناه مى‏كشاند.مى‏گویند شیطان مستقیما در وجود مرد راه نمى‏یابد و فقط از طریق زن است كه مردان را مى‏فریبد;شیطان زن را وسوسه مى‏كند و زن مرد را.مى‏گویند آدم اول كه فریب شیطان را خورد و از بهشت‏سعادت بیرون رانده شد، از طریق زن بود;شیطان حوا را فریفت و حوا آدم را.
قرآن داستان بهشت آدم را مطرح كرده ولى هرگز نگفته كه شیطان یا مار حوا را فریفت و حوا آدم را.قرآن نه حوا را به عنوان مسؤول اصلى معرفى مى‏كند و نه او را از حساب خارج مى‏كند.قرآن مى‏گوید:به آدم گفتیم خودت و همسرت در بهشت‏سكنى گزینید و از میوه‏هاى آن بخورید.قرآن آنجا كه پاى وسوسه شیطان را به میان مى‏كشد ضمیرها را به شكل‏«تثنیه‏»مى‏آورد،مى‏گوید فوسوس لهما الشیطان (1) شیطان آندو را وسوسه كرد فدلیهما بغرور (2) شیطان آندو را به فریب راهنمایى كرد و قاسمهما انى لكما لمن الناصحین (3) یعنى شیطان در برابر هر دو سوگند یاد كرد كه جز خیر آنها را نمى‏خواهد.
به این ترتیب قرآن با یك فكر رایج آن عصر و زمان كه هنوز هم در گوشه و كنار جهان بقایایى دارد،سخت‏به مبارزه پرداخت و جنس زن را از این اتهام كه عنصر وسوسه و گناه و شیطان كوچك است مبرا كرد.
یكى دیگر از نظریات تحقیرآمیزى كه نسبت‏به زن وجود داشته است در ناحیه استعدادهاى روحانى و معنوى زن است;مى‏گفتند زن به بهشت نمى‏رود،زن مقامات معنوى و الهى را نمى‏تواند طى كند،زن نمى‏تواند به مقام قرب الهى آن طور كه مردان مى‏رسند برسد.قرآن در آیات فراوانى تصریح كرده است كه پاداش اخروى و قرب الهى به جنسیت مربوط نیست،به ایمان و عمل مربوط است،خواه از طرف زن باشد و یا از طرف مرد. قرآن در كنار هر مرد بزرگ و قدیسى از یك زن بزرگ و قدیسه یاد مى‏كند.از همسران آدم و ابراهیم و از مادران موسى و عیسى در نهایت تجلیل یاد كرده است.اگر همسران نوح و لوط را به عنوان زنانى ناشایسته براى شوهرانشان ذكر مى‏كند،از زن فرعون نیز به عنوان زن بزرگى كه گرفتار مرد پلیدى بوده است غفلت نكرده است.گویى قرآن خواسته است در داستانهاى خود توازن را حفظ كند و قهرمانان داستانها را منحصر به مردان ننماید.
قرآن درباره مادر موسى مى‏گوید:ما به مادر موسى وحى فرستادیم كه كودك را شیر بده و هنگامى كه بر جان او بیمناك شدى او را به دریا بیفكن و نگران نباش كه ما او را به سوى تو باز پس خواهیم گردانید.
قرآن درباره مریم،مادر عیسى،مى‏گوید:كار او به آنجا كشیده شده بود كه در محراب عبادت همواره ملائكه با او سخن مى‏گفتند و گفت و شنود مى‏كردند،از غیب براى او روزى مى‏رسید،كارش از لحاظ مقامات معنوى آنقدر بالا گرفته بود كه پیغمبر زمانش را در حیرت فرو برده،او را پشت‏سر گذاشته بود،زكریا در مقابل مریم مات و مبهوت مانده بود.
در تاریخ خود اسلام زنان قدیسه و عالیقدر فراوانند.كمتر مردى است‏به پایه خدیجه برسد،و هیچ مردى جز پیغمبر و على به پایه حضرت زهرا نمى‏رسد.حضرت زهرا بر فرزندان خود كه امامند و بر پیغمبران غیر از خاتم الانبیاء برترى دارد.اسلام در سیر من الخلق الى الحق یعنى در حركت و مسافرت به سوى خدا هیچ تفاوتى میان زن و مرد قائل نیست.تفاوتى كه اسلام قائل است در سیر من الحق الى الخلق است،در بازگشت از حق به سوى مردم و تحمل مسؤولیت پیغامبرى است كه مرد را براى این كار مناسبتر دانسته است.
یكى دیگر از نظریات تحقیرآمیزى كه نسبت‏به زن وجود داشته است،مربوط است‏به ریاضت جنسى و تقدس تجرد و عزوبت.چنانكه مى‏دانیم در برخى آیینها رابطه جنسى ذاتا پلید است.به عقیده پیروان آن آیینها تنها كسانى به مقامات معنوى نایل مى‏گردند كه همه عمر مجرد زیست كرده باشند.یكى از پیشوایان معروف مذهبى جهان مى‏گوید:«با تیشه بكارت درخت ازدواج را از بن بركنید».همان پیشوایان ازدواج را فقط از جنبه دفع افسد به فاسد اجازه مى‏دهند;یعنى مدعى هستند كه چون غالب افراد قادر نیستند با تجرد صبر كنند و اختیار از كفشان ربوده مى‏شود و گرفتار فحشا مى‏شوند و با زنان متعددى تماس پیدا مى‏كنند،پس بهتر است ازدواج كنند تا با بیش از یك زن در تماس نباشند.ریشه افكار ریاضت طلبى و طرفدارى از تجرد و عزوبت،بدبینى به جنس زن است;محبت زن را جزء مفاسد بزرگ اخلاقى به حساب مى‏آورند.
اسلام با این خرافه سخت نبرد كرد;ازدواج را مقدس و تجرد را پلید شمرد.اسلام دوست داشتن زن را جزء اخلاق انبیا معرفى كرد و گفت:«من اخلاق الانبیاء حب النساء».پیغمبر اكرم مى‏فرمود:من به سه چیز علاقه دارم:بوى خوش،زن،نماز.
برتراند راسل مى‏گوید:در همه آیینها نوعى بدبینى به علاقه جنسى یافت مى‏شود مگر در اسلام;اسلام از نظر مصالح اجتماعى حدود و مقرراتى براى این علاقه وضع كرده اما هرگز آن را پلید نشمرده است.
یكى دیگر از نظریات تحقیر آمیزى كه درباره زن وجود داشته این است كه مى‏گفته‏اند زن مقدمه وجود مرد است و براى مرد آفریده شده است.
اسلام هرگز چنین سخنى ندارد.اسلام اصل علت غایى را در كمال صراحت‏بیان مى‏كند. اسلام با صراحت كامل مى‏گوید زمین و آسمان،ابر و باد،گیاه و حیوان،همه براى انسان آفریده شده‏اند اما هرگز نمى‏گوید زن براى مرد آفریده شده است.اسلام مى‏گوید هر یك از زن و مرد براى یكدیگر آفریده شده‏اند:
هن لباس لكم و انتم لباس لهن (4)
زنان زینت و پوشش شما هستند و شما زینت و پوشش آنها.اگر قرآن زن را مقدمه مرد و آفریده براى مرد مى‏دانست قهرا در قوانین خود این جهت را در نظر مى‏گرفت ولى چون اسلام از نظر تفسیر خلقت چنین نظرى ندارد و زن را طفیلى وجود مرد نمى‏داند،در مقررات خاص خود درباره زن و مرد به این مطلب نظر نداشته است.
یكى دیگر از نظریات تحقیر آمیزى كه در گذشته درباره زن وجود داشته این است كه زن را از نظر مرد یك شر و بلاى اجتناب ناپذیر مى‏دانسته‏اند.بسیارى از مردان با همه بهره‏هایى كه از وجود زن مى‏برده‏اند او را تحقیر و مایه بدبختى و گرفتارى خود مى‏دانسته‏اند.قرآن كریم مخصوصا این مطلب را تذكر مى‏دهد كه وجود زن براى مرد خیر است،مایه سكونت و آرامش دل اوست.
یكى دیگر از آن نظریات تحقیر آمیز این است كه سهم زن را در تولید فرزند بسیار ناچیز مى‏دانسته‏اند.اعراب جاهلیت و بعضى از ملل دیگر مادر را فقط به منزله ظرفى مى‏دانسته‏اند كه نطفه مرد را-كه بذر اصلى فرزند است-در داخل خود نگه مى‏دارد و رشد مى‏دهد.در قرآن ضمن آیاتى كه مى‏گوید شما را از مرد و زنى آفریدیم و برخى آیات دیگر كه در تفاسیر توضیح داده شده است،به این طرز تفكر خاتمه داده شده است.
از آنچه گفته شد معلوم شد اسلام از نظر فكر فلسفى و از نظر تفسیر خلقت،نظر تحقیرآمیزى نسبت‏به زن نداشته است‏بلكه آن نظریات را مردود شناخته است.اكنون نوبت این است كه بدانیم فلسفه عدم تشابه حقوقى زن و مرد چیست.
پى‏نوشت‏ها:
1. اعراف/ 20.
2. اعراف/ 22.
3. اعراف/ 21.
4. بقره/ 187.
منبع:
كتاب: مجموعه آثار جلد 19 صفحه 131
نویسنده: استاد شهید مرتضى مطهرى
 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
آمد ... و
واژگان نور میان کلام جهانیان جان گرفت
و آسمان عشق در میان دوستان ایمان، باران
آمد ... و هرم حضور آفتابی اش
سلام و صلوات را مهمان چشمان عاشقان کرد و
حضور و رایحه سبز ایمان را تکرار.


 

sabahat

عضو جدید
کاربر ممتاز
پاي درس فاطمه (س):
من دنياي دنيا پرستان را دوست ندارم. :gol::gol:
از دنياي شما سه چيز محبوب من است: تلاوت قرآن، نگاه به چهره رسول خدا و انفاق در راه خدا.:gol::gol:
بهترين شما کسي است که در برخورد با مردم نرم خو و مهربان تر باشد و ارزشمندترين مردم کساني هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند. :gol::gol:


 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستای خوبم.میدونم که همتون دنبال هدیه روز مادر هستید و جشن گرفتن.دوست خوبمون محمد آقا یه تاپیک واسه تبریک گذاشته اما بیایید تو این تاپیک از دختر پیغمبر بگید.از درد و دلتون با فاطمه زهرا.چقدر به فاطمه زهرا نزدیک شدیم.فاطمه که بود.
و اما یه سوال؟چرا هیچوقت از رابطه خدیجه و فاطمه چیزی گفته نمیشه؟چرا همیشه رابطه دختر با پدر بوده؟:gol::gol::gol:
منم این روز عزیز رو پیشاپیش تبریک میگم
از دوست خوبم مریم خانم نیز به خاطر لطفی که داشتن تشکر میکنم و طبیعتا ارج و مقام این تایپیک به مراتب از تایپیک بنده بالاتر است
در ضمن اینم آدرس تایپیک خودم
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=183454
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
بدون تردید، مادر به عنوان مؤثرترین عامل محیطی و وراثتی در پرورش و رشد شخصیت کودک نقش به سزایی دارد . حضرت خدیجه علاوه بر این که به نص قرآن مادر روحانی همه مؤمنین است، به عنوان مادری شایسته و با ایمان در دامن خویش فرزندان نیک و صالحی برای رسول الله صلی الله علیه و آله تربیت نمود . وی شش فرزند برای پیامبر به دنیا آورد و در دامن پر مهر خویش پرورش داد که در میان آن ها حضرت فاطمه علیها السلام از رتبه خاصی برخوردار است . دختری که رهبری اسلام بعد از پیامبر اکرم و علی علیه السلام از نسل او پدید آمد و ادامه یافت .
این دختر با مادرش آنچنان ارتباط تنگاتنگ داشت که هنگام رحلت حضرت خدیجه، فاطمه علیها السلام که در حدود پنج سال داشت شدیدا بی تابی می کرد و به دور پدر بزرگوارش می چرخید و می گفت: «یا ابه این امی; پدر جان! مادرم کجاست؟» حضرت جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول الله! خداوند می فرماید: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده که مادرش خدیجه در خانه های بهشتی با آسیه و مریم زندگی می کند .
این دختر پاکیزه، هنگام رحلت مادر وقتی احساس کرد که حضرت خدیجه شدیدا در فراق او و پدر ارجمندش ناراحت است و نگران تنهایی و بی یاوری حضرت محمد صلی الله علیه و آله می باشد، به مادرش دلداری داده و گفت: «یا اماه! لاتحزنی ولاترهبی فان الله مع ابی (5) ; مادر جان! اندوهگین و مضطرب نباش، زیرا خداوند یار و یاور پدرم می باشد .»
 

محممد آقا

عضو جدید
کاربر ممتاز
چند اصل در تربیت فرزند در خانه فاطمه وجود داشت :
1- هماهنگی بین زن و شوهر در تربیت فرزند 2- اصل انضباط و اخلاق شایسته
3- ایمان و عمل صالح 4- تقوا و پاکدامنی
5- نوازش و مهربانی 6- مبارزه با ظلم و بی عدالتی
7- نیکوکاری- شهامت- گذشت 8- بازی کردن و همراه شدن با بچه‌ها
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
زلال ترین چشمه زمین ...



کوچه ها آرامشی عجیب داشت و تمام چشم های آسمانی، زمین را به تماشا نشسته بودند؛ اشتیاق در چشمان همه موج می زد؛ ستاره ها گونه گونه، اشتیاقشان را به پنجره های پشت پلک های زمین می ریختند؛ چه خبر بود؟! شاخه های تمام درختان، انارریز شده بود و در امتداد چشمان تمام پرندگان، دانه دانه شوق چیده می شد.
پاسی از انتظار گذشته بود و حوصله زمین، آمدنت را مرور می کرد.

مادر آماده بود که کوثر را در دامن زمین به جریان درآورد و پدر، خوشه خوشه سلام از چشمانمش می ریخت.
پدرم آرام تو را انتظار می کشید و چشمانش را به دریچه های آسمان دوخته بود و سپاسش را قنوت قنوت زمزمه می کرد. بوی آمدنت، دامن مادر را پر کرده بود؛ ستاره ها، از آسمان تا زمین را کهکشانی کشیده بودند که به دامان مادر ختم می شد. «انا اعطیناک الکوثر».
پروانه ها ریختند و پنجره ها لبریز شدند. صخره ها لبخندهایشان را به سینه آسمان پرتاب می کردند و درودها بسترهایشان را رها کرده به سمت دستان تو روی آورده بودند. مهتاب، خوشه خوشه باران نور می بارید.
حالا دستان زمین قنوتی شده بود، سپاسگذار آمدنت.

حالا کوه ها، سجده می کردند و تمام رودهای جهان سلامت می دادند:
ای دریچه دریچه، نور خدا السّلام السّلام یا زهرا
سلام، کوثر خدایی جریان گرفته در بستر زمین!
سلام، گوهر یکدانه محمد و خدیجه!
سلام!
سفره دست‌هات گندم ریز! کاسه جود و بخششت لبریز!
دامنت ماه ماه مروارید! از تو خورشید راه را می دید
ای کلامت چکیده باران اشک هات آب دیده باران
از تو جاری ست یک زمین دریا با تو زیباست هر چه یا زهرا
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


[FONT=times new roman,times,serif]مادر[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]ساحـل آزاد گان در مهـر مادر بـوسـه هــاست
این چه انگیز است یارب! زن بسان کیمیاسـت[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]
حــــریت ،آزاده گی ، رسـم صفای طیـنت است
در تواین توصـیـف میـبینم واخلاصـم بـجـاست[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]
مـادران بــسـیــار ازبـطـنـی کــه آدم زاده انـــد
هــرزنـی مادر نـباشــد، مادری ها ،ما سواست[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]
از دو جـنـس مختـلف، تــزویــج آدم مـیـشــود
آدمـیـت در بــســاط مــردمـی هـا تـا کـجـاســت[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]
کـاش مادر هـا هـمـه مانـنـد تـــو مــادر بــــدی
ای بــسـا مادر که مـر فـرزنــد را دام بـلاسـت[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]
خود نمیدانـم پـیامـم زین سـخن شـد شعــر، تر
نازنین مهـرم! بدرگاهت گهــی طبعـی جداسـت[/FONT]
[FONT=times new roman,times,serif]
با وفـا خــو کـرده ام مادر! تـو شـیـرم داده ای
سالها شـد کـین لبانـم تـشـنـهء شـیر شـماســت[/FONT]



 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
بر عالمیان رحمت رحمن زهراست
در هر دو جهان سرور نِسوان زهراست
نوری که دهد شاخه طوبی از اوست
کوثر که خدا گفته به قرآن زهراست


خدیجه میهمان زنان بهشتی

شیخ صدوق در کتاب امالی از امام صادق(ع) نقل می‏کند که آن حضرت فرمود: در هنگام ولادت حضرت فاطمه، خدیجه شخصی را به نزد زنان قریش فرستاد و از آن‏ها خواست تا به خانه او بیایند و در هنگام وضع حمل به او کمک کنند، اما زنان مکه برای خدیجه پیغام دادند که تو به سخنان ما گوش نکردی و با یتیم ابی‏طالب ـ که مال و ثروتی نداشت ـ ازدواج کردی، لذا ما به کمک تو نخواهیم آمد. خدیجه از این پیغام غمگین شد و در حال اندوه به سر می‏برد که ناگهان چهار زند گندمگون بلند قامت را ـ که همچون زنان بنی هاشم بودند ـ مشاهده کرد که بر وی وارد شدند. خدیجه از دیدن ایشان نگران شد اما یکی از آن چهار زن به سخن آمد و گفت: ای خدیجه! نترس و محزون مباش که پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم. من ساره‏ام، این آسیه همسر فرعون است که همدم تو در بهشت خواهد بود. آن دیگری مریم دختر عمران و نفر چهارم کلثوم خواهر حضرت موسی است. خداوند ما را نزد تو فرستاده تا در هنگام وضع حمل به تو کمک کنیم.

نوری زخدیجه چون قمر پیدا شد
از مکه ستاره سحر پیدا شد
در بیستم ماه جمادی الثانی
گنجینه یازده گهر پیدا شد


به پاس احترام حضرت فاطمه(س)

حضرت زهرا(س) در شرایطی از تاریخ قدم به عرصه وجود نهاد که هنوز ابرهای تیره تفکر جاهلیت بر سر زمین حجاز سایه افکن بود و زن در نظر اعراب، موجودی پست و بی ارزش بلکه مایه خجلت و سرافکندگی به شمار می‏آمد تا آنجا که هرگاه به یکی از آنان خبر تولد نوزاد دختری را می‏دادند چهره‏اش از خشم سیاه می‏شد و خود را برای دفن او در زیر خاک آماده می‏ساخت.
با وجود این، رسول خدا(ص) بر خلاف این رسم و اندیشه جاهلانه، از تولد زهرای مرضیه بسیار خوشحال شد و با اظهار شادی همواره در تکریم این دختر و بزرگداشت شخصیت او می‏کوشید. نقل است هر زمان که فاطمه زهرا بر رسول خدا(ص) وارد می‏شد آن حضرت به پاس احترام دختر خویش، تمام قامت در مقابلش می‏ایستاد و گاه به رسم ادب و محبت بر دستان وی بوسه می‏زد.
ای روی تو جلوه‏گاه سرمد زهرا
وی سینه تو بهشت احمد زهرا
عید تو بُود ببخش عیدی ما را
زان دست که بوسیده محمد زهرا
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
حضرت فاطمه(س)، گوهر ناشناخته

بیستم ماه جمادی الثانی، سالروز ولادت اختر تابناک آسمان عصمت، فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ است.
حقیقت آن است که شخصیت والا و مقام و موقعیت شگفت‏انگیز این بانوی بزرگ جهان اسلام از ابتدای ولادت تا کنون ـ که نزدیک به چهارده قرن از آن می‏گذرد ـ آنچنان که باید و شاید شناخته نشده است.
مقام معظم رهبری در سخنانی که در همین باره ایراد داشته‏اند، می‏فرمایند:
«وقتی انسان به روایاتی که مربوط به فاطمه زهرا(س) می‏باشد و از زبان ائمه ـ علیهم السلام ـ صادر شده است مراجعه می‏کند، می‏بیند زبان معصومین ـ علیهم السلام ـ نسبت به این بزرگوار، آن چنان زبان ستایش و خضوع و خشوع است که برای کسی که مقام والای فاطمه زهرا(س) را ندانسته باشد، ممکن است مایه تعجب باشد. از خود پیامبر اکرم(ص) که پدر و مربی این مخدره‏ی بزرگوار بود تا امیرالمؤمنین که همسر او بود و تا فرزندان او یعنی ائمه(ع) ـ هر کدام راجع به زهرای اطهر جمله‏ای گفته‏اند و آن را با زبان تعظیم و ستایش بیان کرده‏اند. این نشان دهنده آن مقام والا و توصیف ناشدنی است که حقیقتا برای ذهن قاصر ما، آن علو درجه معنوی و ملکوتی امّ‏الائمة‏النجباء ـ سلام‏الله‏علیها ـ قابل درک نیست.»
خانه حضرت فاطمه(س) پناه مستمندان

خانه فاطمه(س) در مدینه، خانه ایثار و کمک به محرومان بود و دردمندان و مستمندان این شهر آنگاه که از همه جا درمانده و ناامید می‏شدند، رو به خانه کوچک، اما پر خیر و برکت فاطمه می‏آورند.
در سال‏های نخستین هجرت پیامبر اکرم(ص)، هنگامی که حسن و حسین(ع) فرزندان خردسال زهرای اطهر، بیمار شده بودند حضرت زهرا به همراه سایر اعضای خانه، نذر کردند که در صورت شفا یافتن این دو جگر گوشه رسول خدا، سه روز روزه بگیرند. در پی ظهور نشانه‏های بهبودی در چهره حسن و حسین(ع) اعضای این خانواده به نذر خویش وفا کرده، سه روز روزه گرفتند. اما در غروب هر سه روز قطعه نانی که برای افطار خویش فراهم کرده بودند به یتیم و مسکین و اسیری درمانده که درب منزل آن‏ها را می‏کوبید بخشیدند و خود گرسنه شب را به صبح رساندند.
در پایان روز سوم، خداوند سبحان جهت تقدیر و ستایش از این همه اخلاص و ایثار، سوره «هل اتی» را در شأن علی، فاطمه، حسن و حسین ـ علیهم السلام ـ نازل فرمود و این حرکت شگفت‏انگیز را برای همیشه در سینه تاریخ ثبت نمود.
پناه عالمی درگاه زهراست
بشر حیران زقدر و جاه زهراست
صراط او صراط مستقیم است
که راه رستگاری راه زهراست


سیمای حضرت فاطمه(س) در آئینه هنر و ادب

همیشه فصل مهمی از هنر و ادبیات دینی به شرح و توصیف زندگی شخصیت‏های بزرگ تاریخ و از جمله پیامبران الهی، ائمه معصومین و علمای فرزانه و وارسته اختصاص یافته است و اندیشمندان و هنرمندان متعهد همواره کوشیده‏اند با خلق آثار نفیس علمی و هنری، به معرفی این الگوهای راستین زندگانی بپردازند.
در این میان، مجموعه کتاب‏های علمی و تاریخی، و نیز شعر و داستان‏هایی که به منظور تشریح ابعاد، فضایل و کمالات اخلاقی و رفتاری بانوی نمونه اسلامی حضرت زهرا(س) نوشته شده، بسیار گسترده است. برخی از آن‏ها عبارتند از:
1 ـ بیت الاحزان، تألیف مرحوم حاج شیخ عباس قمی؛
2 ـ فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، تألیف سید محمد کاظم قزوینی؛
3 ـ زندگانی حضرت زهرا و دختران آن حضرت، تألیف سید هاشم رسول محلاتی؛
4 ـ چشمه در بستر، نوشته مسعود پور سید آقایی؛
5 ـ کشتی پهلو گرفته، نوشته سید مهدی شجاعی؛
6 ـ زندگانی حضرت زهرا، تألیف آیت الله ناصر مکارم شیرازی؛
7 ـ فاطمه زهرا یاس عصمت، نوشته عبدالرحیم موگهی؛
8 ـ فاطمه گلواژه آفرینش، تألیف واحد خواهران دفتر تبلیغات اسلامی؛
9 ـ سیمای فاطمه در قرآن و عترت، نوشته عبدالحسین اشعری؛
10 ـ کتابنامه حضرت زهرا، تألیف ناصرالدین انصاری.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
زن هستی ساز و نظم ده و مهر گستر است
ســـــــــــرچشمهء محبت و الطاف داور است
بهر صفا و لطف خـــــــــــدا عشق مظهر است
بعد از خـــــــدا به سجده بوَد زآنکه مادر است
 

مریم راد

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام به تمام دوستان خوبم.واقعا ازتون ممنونم.خدا کنه بانو یه نیم نگاهی بهمون بکنه.

YAGHOT SEFID و فاطمه و صبا جون ازتون ممنونم.خیلی زیبا نوشتید.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


مادر تو فرشته ای

تـــرا ستایش می کنــــم

ترا که قلب سرشـــار و روح بزرگ ودستان گرم و زندگی پرورت چراغ راه ماست

امید و تکیه گاه ما

زندگی و هستی ماست

تـــرا ستایش میکنــــــم

ترا که می بخشایی ومهربانی بی توقعت رانثار میکنی

حجت بی اجر و مزدت را

تـــــرا ستایش میکنم

ترا که می سوزی و میکاهی

و برای مهر ورزیدن نه زمان می شناسی، نی مکان

و نه پشیمانی را پیشه میکنی

تـــرا ستایش میکنم

ترا ای مادر پاک ، ای روحانی پاک

ای سرچشمهء همه مهربانی ها، همه فدا کاریها و همه از خود گذشتی ها

تر ای مادر بخشاینده، ستایش میکنم

بخاطر وجودت که صفای آسمان بهار را دارد

بخاطر قلبت که گستردگی دریای پاک را دارد

و بخاطر دامانت که ما را پروراندو لالایت که نشه خواب را در چشمان ما ریخت

و نگران سرنوشتمان

نگران خوب و بد

نگران خوشحالی و غمها بی پایانمان است

ترا ای مادر، ای روحانی مقدس

ستایش میکنم و در برابر عظمت روح

ودر برابر شکوه رنجهای بی دریغت که

هرگز شکوه ای بهمراه ندارد سر تعظیم فرود آورده و میگویم

مادر ! تو فرشته ای

 

eksir

عضو جدید
کاربر ممتاز
پيشاپيش سالروز میلاد
اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل، صدیقه کبری،

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
را به تمامی مسلمانان جهان، بخصوص شما دوست گرامی تبریک و تهنیت عرض مينمايم


همانا ما کوثر را به تو اعطا کردیم پس برای پرودگارت نماز بخوان وقربانی کن
************************


خداوند از خشم فاطمه خشمگين و به سبب خشنودي او خشنود مي شود، فاطمه پاره تن من است، هر كس او را بيازارد مرا آزرده است آن كس كه با او دوستي ورزد با من دوستي ورزيده است. فاطمه قلب و روح من است، فاطمه بانوي زنان دو جهان است........................
***********************************

حضرت فاطمه زهرا (س) روز بیستم جمادی الثانی سال پنجم بعثت ، در مکه بدنیا آمد ، ایشان وارث صفات بارز مادر گرامیشان خدیجه بود . در بخشش و بلند نظری وحسن تربیت وارث مادر بزرگوارش ودر سجایای ملکوتی وارث پدر بزرگوارش بود.....................
***************************************


رسول خدا صلی الله علیه وآله و سلم با عده‏ای از اصحاب در ابطح نشسته بودند که ناگهان جبرئیل فرود آمد و بال‌های خود را گشود، به‌طوری که شرق و غرب را فرا گرفت. سپس رسول خدا را صدا کرد که « یا محمد، خدای تعالی تو را سلام می‏رساند و امر می‏فرماید که از خدیجه چهل روز کناره بگیر.»
این امر برای پیامبر به دلیل محبت زیادی که به خدیجه داشت، سخت بود، ولی دستور خدا را اطاعت کرد و از خدیجه کناره گرفت. روزها روزه بود و شب‌ها به عبادت مشغول می‌شد. پیامبر، عمار یاسر را به خدمت خدیجه فرستاد که به او بگو:
«ای خدیجه، چنین نپنداری که دوری من از تو به علت ناراحتی یا خشم من از توست؛این فرمان خدای تعالی است. ای خدیجه، خیال بد نکن و دلت روشن باشد؛ چرا که خدای تعالی هر روز چندین بار در برابر ملائکه اش، به وجود تو مباهات می‏کند . شب‌ها در خانه را ببند و به بستر خود برو. من هم در منزل فاطمه بنت اسد (مادر علی) هستم».

خدیجه سلام الله علیها هر روز از دوری رسول خدا غصه‌دار بود تا سرانجام، آن چهل روز به پایان رسید و جبرئیل نازل شد و گفت: « ای محمد، خدایت سلام می‌رساند و می‌گوید برای تحفه‏ای از جانبش آماده باش.» رسول خدا فرمود: « ای جبرئیل، تحفه خدای عالمیان چیست»؟
عرض کرد:« نمی‏دانم.» ناگهان میکائیل* با طبقی پوشیده با سندس (استبرق) فرود آمد و آن را پیش روی مبارک حضرت گذاشت.
جبرئیل پیش آمد و عرض کرد: «خدای تعالی فرمان داده است که امشب افطار خود را از این طعام قرار دهی».
امیرالمؤمنین در روایتی می‏فرماید: « رسول خدا هر وقت افطار می‏فرمود، دستور می‏داد در را باز بگذارند تا هر که می‏خواهد وارد شود. اما آن شب فرمود «ای علی، این طعام بر غیر من حرام است.» و به من امر کرد به کسی اجازه ورود ندهم. من کنار در خانه نشستم. رسول خدا پارچه را از روی غذا برداشتند.خوشه‏ای از خرما و خوشه‌ای از انگور بهشتی بود. رسول خدا آن غذا را به طور کامل میل کرد و آب خورد.سپس جبرئیل بر دست مبارکش آب ریخت و میکائیل آن را شست و اسرافیل خشک کرد و آنچه از غذا مانده بود به آسمان بالا رفت.

رسول خدا برای نماز نافله برخاست، که جبرئیل پیش آمد و عرض کرد اکنون تا وقتی به نزد خدیجه نرفته‌ای، نماز برای تو حرام است؛ زیرا خدای تعالی قسم یاد کرده که امشب از صلب تو نسلی پاک بیافریند. پس رسول خدا از جا برخاست و به طرف منزل رفت.
خدیجه‏ علیه سلام در روایتی درباره‌ی آن شب می‌فرماید: « من دیگر به تنهایی خو گرفته بودم، شب‌ها سر خود را می‏پوشاندم، پرده‏ها را می‏انداختم، در را می‏بستم، نماز خود را می‏خواندم، چراغ را خاموش می‌کردم و به رختخواب می‏رفتم. آن شب هنوز خوابم نبرده بود که شنیدم کسی در می‌زند. با خود گفتم فقط محمد این‌گونه در می‌زند. پرسیدم«کیست؟» رسول خدا با لحن لطیف همیشگی‌اش فرمود: «باز کن، خدیجه! منم، محمد.»
با شادی تمام بلند شدم و در را باز کردم. رسول خدا وارد شد.................
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
سرچشمه فزاینده رحمت ....



«انّا اعطیناک الکوثر» ما آن سرچشمه فزاینده را به تو بخشیدیم؛
نومید مباش، پیوند آسمان و زمین قطع نخواهد شد، حبل المتین، گسستنی نیست.
شاخه های وحی و پرستش، ریشه در خاک فطرت آدمیان دارد.
سرچشمه فزاینده هدایت در دست های توست پیامبر!


نومید مباش
اینک که از امتحان الهی سرافراز بیرون آمده‌ای و اندوه فقدان فرزندانت ـ قاسم، عبدالله و ابراهیم ـ ذره ای از ایمانت به راه، نکاسته است، خدا کوثر را به تو ارزانی می دارد.
«فصلّ لرّبک وانحر» نماز به پای دار و قربانی کن
تنها در اتصال با مبدأ آفرینش است که این چشمه فزاینده بیشتر و بیشتر می جوشد
یاد خداست که رنج های کشیده و ناکشیده‌ات را برایت آسان می سازد
چشم به خدا داشته باش که چشم زدهای گمراهان اثری ندارد
زمام کارها همه در دست اوست


و اوست که از فیض لایتناهی خویش، کوثر را به تو ارزانی داشته است
«انّ شانئک هو الابتر؛ همانا سرزنش گران تو ابترند».
آنان نمی دانند که همچون کفهای روی آب، دیری نمی گذرد و آفتابشان غروب می کند
نمی دانند که با «نور» می جنگند و دشمنِ نور، دشمنِ خویشتن خویش است
آنان زیر آوارهای تاریخ، مدفون خواهند شد
اما آن چه می ماند، خداست و مشیّت او
از سرزنش هایشان مهراس و میندیش
که تو خدا داری و خدا پشت و پناه توست
آنان ولی درمانده و بی پناهند
گمان می کنند که دولت تو دیری نمی پاید، ولی نمی دانند که رفتنی، ابر است و ماندنی، خورشید
خورشید چشمهای تو جاودان خواهد درخشید
نومید مباش
ما «فاطمه علیهاالسلام » را به تو ارزانی داشتیم
و این کوثر ماست که به تو می بخشیم از این پس شاهراهِ کوثرِ وجود فاطمه علیهاالسلام است که آیه‌های رسالت تو را به جهانیان پیوند می‌زند.
از این پس لوح محفوظ جان و ضمیر پاک فاطمه علیهاالسلام است،
راضیه و مرضیه، نفس مطمئنه زهرایی است که وقتی از صحرای محشر می گذرد، همه باید سرها به زیر افکنند.
از این پس فاطمه علیهاالسلام است که مادر آفرینش است و از دامان عصمت و مادری اوست که موعود آخرالزمان زاده می شود.
فاطمه علیهاالسلام را سرمشق قرار داده ایم تا بدانند که زن بودن یعنی فاطمه علیهاالسلام وار زیستن.
فاطمه علیهاالسلام را یک مادر آفریده ایم
فاطمه علیهاالسلام قلب خاندان نبوی است و از اوست که حیات، در رگهای رسالت و پیامبری جریان دارد.
تا وقتی که یک زن، زنی به عظمت فاطمه علیهاالسلام ، زیر عبای آل کسا نباشد، اهل بیت علیهم السلام کامل نمی شود
فاطمه علیهاالسلام مصراع جدایی ناپذیر قصیده بعثت است.
نومید مباش پیامبر صلی الله علیه و آله !
ما فاطمه علیهاالسلام، کوثر را به تو ارزانی داشتیم.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
آئینه ها، دانه‌های تسبیح تواَند ....



امشب، پنجره های شهر بسته نخواهند شد.
امشب، پنجره ها به میهمانی ابرها می روند. ابرهای آبی ـ ابرهای باران زا ـ
امشب، پلک پنجره ها از دخیل های شبنم، تَر خواهد شد.
امشب، حنجره پنجره ها، پنج بار پنج تن را صدا می کند.
امشب شب پنجره است، شبِ پونه، شب پرواز، شب پری، شب پرنیان ...
امشب، شبِ شکست رسم های جاهلیِ عرب است، شب تکامل زن، شب تولد کوثرِ نور.
امشب، شب رسیدن سیب های سرخ دشت آرزوست،
شب پرواز درخت.
شب گل دادن کاج.
شب عطر و شب یاس.
امشب، خانه نبوت، رسالت میلاد را نوید می بخشد.
امشب، درخت ها میوه تجلّی می دهند، گویی آئینه های شهر را با عطر گل یاس صیقل داده‌اند که این چنین از بهشت سرشارند. راستی! آئینه ها میوه بهشت‌اند، آن گاه که عطر یاس می دهند، آن گاه که طعم باران دارند. آئینه ها زائیده اشک های متوالی تواَند.
آئینه ها از سجاده مکرّر تو جان گرفته اند آئینه ها، دانه دانه تسبیح تواند.
آئینه ها منشور آفتابی فردایند.
امشب شب تولّد توست بانو جان! نه فقط امشب، که شب های پیش از این نیز شب میلاد تو بود؛ شب های بعد از این هم همینطور.
ای کوثر حُسن! تو در رودخانه زمان جاری شده ای.
از شرق تا غرب جهان، انتشار حضورت را دیده‌ام؛ حتّی در اروپا، آن گاه که بر هفتاد هزار تن از مردم شهر «فاطیما» ظاهر شدی.
من می شناسمت، ای سرشار از همیشه خورشید.
تو راز ایجاز حروف مقطعه‌ای، تو الفبای عربی را به اوج می رسانی، کلمات را دِرو می کنی؛ آن گاه که کبوتران خطبه از لبانت پر می کشند. برای کشف تو باید کفش شهود بپوشم. تو انوار فصیح صبحی
تو را در ماورای آینه‌ها باید یافت.
صدای شیشه‌ای تو در آن سوی گلخانه‌ها به گوش می‌رسد،
گلهای مخملی رؤیا دربارش نسیم به نماز می ایستند و به تو اقتدا می کنند.
تو مرجح گل های سرخِ ایمانی. تو راز شکفتنی، راز شکستن.
راستی! پیچک هایی که همواره پشت در خانه از درد می پیچند، به یاد پهلوی شکسته تو می پیچند. بانوجان! تو بغض مرا همیشه تکمیل می کنی در سطرهای آخرینم ...
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
فاطمه می آید ...



دروازه های آسمان، گشوده می شود و بارانی شگفت، زمین را فرا می گیرد.
مدینه، لبریز عطر یاس، با چشمانی گشاده تر از هر روز، بیستمین روز جمادی الثانی را دیدار می کند.
دروازه های آسمان گشوده می شود و فرشتگانی بی شمار، هلهله کنان فرود می آیند.
چشمان خدیجه علیهاالسلام ، خیس لبخند می شود و محمد صلی الله علیه و آله ، شادمان و بی قرار، کودک را در آغوش می کشد.

فاطمه علیهاالسلام متولد می شود؛ دختری که مادرِ پدر است و خیر کثیر.
خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در آسمان امامت، مادری کرد.
مشرکان، پیامبر را ابتر خواندند و خداوند، فاطمه را کوثر نامید؛ اِنّا اعطیناک الکوثر فَصَلِّ لِرَبِّکَ واْنْحَرْ * اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر.
فاطمه متولد می شود؛ کسی که سپیده دمان، دیدگان روشنش را سجده می کنند و کوه ها قامتِ قیامت را به احترام برمی خیزند.
زنی شگفت که عفتش سرلوحه همیشه زنان تاریخ است. درختی تناور که ریشه در آسمان داشت و پرنده های نور، بر شاخه های سبزش آواز خواندند. فاطمه می آید.
دوشیزه ماه، بر پیشانی بلندش دامن می گسترد.
از شانه های زمین، یاس های سپید؛ چون پیغام های بشارت، بالا می روند.
کوهستان، صدای نفس هایش را ترانه می شود و کهکشان ها، نزول ستاره اش را شاعری می کنند. او می آید و کوچه های مدینه، طلوع گام هایش را به پیشواز می آیند.
او می آید. رودخانه های یخ بسته جهان، ترک برمی دارند و سپیدارهای جوان به سمت نور، قد راست می کنند.
بانویی بزرگ که قبیله های زمین، شکوه اساطیری اش را به نماز می ایستند.
او می آید تا دخترانِ زنده به گور شده عرب، غرور زن بودن را از بین خروارها خاک، حِس کنند.
فاطمه، فریادی سرخ است در کوچه های مظلومیت علی علیه السلام .
می ایستد تا خانه نشینی علی علیه السلام را نبیند و این گونه است که پرهای سپیدش در هجوم تیرهای کینه به خون می نشیند.
فاطمه می آید، می ایستد و می ماند تا زمینیان، حضور ملکوتی اش را آسمان شوند.
 

*** s.mahdi ***

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
علی وار، زهرا بوده‌ای ....



سلام بر تو ای مادر مهربان باران ها! قانون شناور خاک را سر انگشت‌های آسمانی تو نوشته است.
ای فراتر از فهم! جریان خروشانی که از دامان تو برخاسته است، تمام دشت‌های کبود را سیراب خواهد ساخت.

از تمام پرده‌ها نوایت را می شنوم. نجوای ملایمت در باد جریان دارد. صدایت از شور سالها آکنده است.
میلادت چراغی است که در کوچه‌ها ولوله می اندازد. بوی تابستان‌های سرشار می‌دهد دستانت.
زمین، وامدار سخاوت بی مرز توست.

گونه‌های خیسِ شبانگاهی‌ات عطش کائنات را می‌خشکاند. دلت برای کیست که می‌تپد؟
یاریگر کوچک پدر! حتّی تمام سالیان کودکی‌ات را بزرگ زیسته‌ای. دست‌هایت تکیه گاه رنجهای پیامبرانه است. از طائف تا یثرب، از یثرب تا مکّه، کوله بار خستگی‌های پدر را به دوش کشیده‌ای.
فاطمه زیسته‌ای امّا محمّدوار، علی وار، زهرا بوده‌ای.
شکوفه‌ای بلند بر شاخساران همواره رسالت. هوای جهان از عطر تو آکنده ست. شتاب گرفته‌ای تا ریشه‌های خاک قد بکشد.
چتری بزن بر سر آسمانها. نجوای کبودت در تمام کناره‌ها منتشر است. در این کوچه‌های پر از شیطان، صدای قدمهایت خوابها را خواهد شکفت.
گل محض! گلدان محض! یازده گلبوته سبز و سرخت را از جویبار کدامین دامان سیراب کرده‌ای؟ کلمات در رکاب نام سیلی خورده‌ات بی تاب تر از همیشه‌اند.
حرف که می‌زنی، همه موجودات را به تکان وا می‌داری. دلم در مهرِ تو می‌پیچد. توفان به پا کرده‌ای میان یافته‌هایم. هوایم از پَرهیب خیالت معطّر است.
چشم‌هایت را به جهان پیرامون می‌گشایی. لبخندهایت تا همیشه بوی گل محمدی می گیرد.
خوشا سقف‌هایی که حجم نگاهت را به دوش گرفته‌اند!
چشم هایت از شرقِ حجاز طلوع می کند. خدیجه علیهاالسلام منتظر است.
با تمام کوچکی‌ات ـ کوهوار ـ تکیه گاه پیامبر شده‌ای.
خوشا هوایی که نفس می کشی؛ هوایی که از دشتستان‌های دامن خدیجه بزرگ برمی‌خیزد!
خوشا بوی مادر! خوشا خنده‌های آسمانی پدر!
بانوی آیینه و راز! برمی‌خیزی و جهانی با تو برمی‌خیزد. و تو هیچ گاه چون دریچه‌های باز و بسته شهر، بی کبوتر و پرواز نخواهی ماند.
 

shinersun

عضو جدید
یا فاطمه (س)

یا فاطمه (س)

امشب از مکه این زمزمه می آید / گل بیافشانید که فاطمه می آید
خدیجه امشب،خنده روی لب فرشته ای آورده /که نور رویش،عطر گیسویش،هفت آسمان پر کرده
طاهره،انسیه، حورا فاطمه یا فاطمه
سیده، صدیقه، عزرا فاطمه یا فاطمه
راضیه مرضیه زهرا فاطمه یا فاطمه
----------------------------------------------------------------------------------------------------
عطر نجیب چهل شبه سجاده/عطیعه ای که خدا به احمد داده
سوره کوثر، بهترین دختر، برای بابا مادر/عصمت مطلق، آیینه حق، شیر خدا را همسر
لیله القدر پیمبر فاطمه یا فاطمه
نقش بر سر بند حیدر فاطمه یا فاطمه
رمز جنگ بدر و خیبر فاطمه یا فاطمه
----------------------------------------------------------------------------------------------------
سر خدا در هر آیه در هر سوره/در زمین زهرا ، در آسمان منصوره
ماه منیری خیر کثیری بهشت و لبخنده تو / آرزوی هر شیعه به محشر نخی ز رو بند تو
ای که مشکات هدایی فاطمه یا فاطمه
قلبه ای قبله نمایی فاطمه یا فاطمه
مادر کرببلایی فاطمه یا فاطمه

:gol::gol::gol::gol::gol::smile::smile::smile::smile::smile:









 
بالا