من چند وقته پیش یک مقاله ای خونده بودم درباره پان ترکیسم و توطئه هایی که داره انجام میده.
یکی از اونها .نبودن چیزی به عنوان کشور ایران بود .و در واقع از اسمی که کشور های غربی استفاده میکردند.داشت سو استفاده میکرد.
جدیدا هم از این ادعا ها توسط جدایی طلب شده بود.
اتفاقا همین امروز یک کاربر جدایی طلب در یکی از تاپیک ها به این موضوع اختصاص داشت.
این پست را داد که بخش قابل توجه ان را قرار میدم:
موجبات تفکر و تعجب منو باعث ميشه کلمه غريب ايرانه. کلمه اي جديد با قدمت کمتر از 80-90 سال که توسط رضا قلدر(آن ديکتاتور مزدور) کشف شد که خودش کشف بزرگ انگلستان بود.کلمه اي که مدتهاست باهاش غريبم و هيچ احساس و مفهوم خاصي در ذهنم براش ندارم
شمايي که با نخوت و غرور سينه جلو ميديد و استاد مأبانه همه رو توصيه به مطالعه تاريخ ميکنيد بهتره خودتان فقط زحمت خواندن چند خط کتاب تاريخ رو به خودتون بديد (البته نه از نوع تحريف شده اش که به وفور در بازارهاي کشور عزيزتون ايران پيدا ميشه) و اونوقت متوجه بشيد که کشور و منطقه اي به نام ايران پيش از 80-90 سال قبل در هيچ کجاي جهان وجود نداشته است
از این نتیجه ای که برای خودش گرفت در ادامه چرت و پرت هایی درباره وحشی بودن قومی به اسم پارس که هیچوقت هم تمدنی نداشتند.نوشت که حتی از کپی پیست کردنش خجالت میکشم.
وقتی این پست ها را خوندم.خیلی ناراحت شدم که این رژیم در این سال با ایران چکار کرد که به این روز افتادیم و افسوس بزرگانی چون فردوسی را میخوردم.
ولی یک دفعه یادم اومد که فردوسی عزیز جوابی برای این جدایی طلب که در دام پان ترکیسم افتاده.داشته.
رفتم به سایت shahnameh.recent.ir
وارد قسمت جستجوی الگو شدم.و کلمه عزیز ایران را تایپ کردم. و نتیجه جستجو این بود که میبینید که فردوسی عزیز هزاران بین شعر گفته کلمه عزیز ایران در ان وجود داره و هیچوقت نام این کشور را پارس ندونسته و اون را ایران خطاب کرده.
البته نمیتونستم همه بیت ها را اینجا قرار بدم.چون زیاد بود و صفحه بزرگ میشد.بقیه را خودتون میتونید برید ببینید.
چو ایران که باشد پناه از گزند
جمشید، 2-7
از آن پس برآمد ز ایران خروش
جمشید، 6-15
یکایک ز ایران برآمد سپاه
جمشید، 6-20
سواران ایران همه شاهجوی
جمشید، 6-22
ورا شاه ایران زمین خواندند
جمشید، 6-23
به ایران زمین تاج بر سر نهاد
جمشید، 6-24
از ایران و از تازیان لشکری
جمشید، 6-25
منم سوگواری ز ایران زمین
ضحاک، 5-20
تو بشناس کز مرز ایران زمین
ضحاک، 6-4
از ایران به جان تو یازید دست
ضحاک، 6-8
برست و برآورد از ایران دمار
یکی از اونها .نبودن چیزی به عنوان کشور ایران بود .و در واقع از اسمی که کشور های غربی استفاده میکردند.داشت سو استفاده میکرد.
جدیدا هم از این ادعا ها توسط جدایی طلب شده بود.
اتفاقا همین امروز یک کاربر جدایی طلب در یکی از تاپیک ها به این موضوع اختصاص داشت.
این پست را داد که بخش قابل توجه ان را قرار میدم:
موجبات تفکر و تعجب منو باعث ميشه کلمه غريب ايرانه. کلمه اي جديد با قدمت کمتر از 80-90 سال که توسط رضا قلدر(آن ديکتاتور مزدور) کشف شد که خودش کشف بزرگ انگلستان بود.کلمه اي که مدتهاست باهاش غريبم و هيچ احساس و مفهوم خاصي در ذهنم براش ندارم
شمايي که با نخوت و غرور سينه جلو ميديد و استاد مأبانه همه رو توصيه به مطالعه تاريخ ميکنيد بهتره خودتان فقط زحمت خواندن چند خط کتاب تاريخ رو به خودتون بديد (البته نه از نوع تحريف شده اش که به وفور در بازارهاي کشور عزيزتون ايران پيدا ميشه) و اونوقت متوجه بشيد که کشور و منطقه اي به نام ايران پيش از 80-90 سال قبل در هيچ کجاي جهان وجود نداشته است
از این نتیجه ای که برای خودش گرفت در ادامه چرت و پرت هایی درباره وحشی بودن قومی به اسم پارس که هیچوقت هم تمدنی نداشتند.نوشت که حتی از کپی پیست کردنش خجالت میکشم.
وقتی این پست ها را خوندم.خیلی ناراحت شدم که این رژیم در این سال با ایران چکار کرد که به این روز افتادیم و افسوس بزرگانی چون فردوسی را میخوردم.
ولی یک دفعه یادم اومد که فردوسی عزیز جوابی برای این جدایی طلب که در دام پان ترکیسم افتاده.داشته.
رفتم به سایت shahnameh.recent.ir
وارد قسمت جستجوی الگو شدم.و کلمه عزیز ایران را تایپ کردم. و نتیجه جستجو این بود که میبینید که فردوسی عزیز هزاران بین شعر گفته کلمه عزیز ایران در ان وجود داره و هیچوقت نام این کشور را پارس ندونسته و اون را ایران خطاب کرده.
البته نمیتونستم همه بیت ها را اینجا قرار بدم.چون زیاد بود و صفحه بزرگ میشد.بقیه را خودتون میتونید برید ببینید.
چو ایران که باشد پناه از گزند
جمشید، 2-7
از آن پس برآمد ز ایران خروش
جمشید، 6-15
یکایک ز ایران برآمد سپاه
جمشید، 6-20
سواران ایران همه شاهجوی
جمشید، 6-22
ورا شاه ایران زمین خواندند
جمشید، 6-23
به ایران زمین تاج بر سر نهاد
جمشید، 6-24
از ایران و از تازیان لشکری
جمشید، 6-25
منم سوگواری ز ایران زمین
ضحاک، 5-20
تو بشناس کز مرز ایران زمین
ضحاک، 6-4
از ایران به جان تو یازید دست
ضحاک، 6-8
برست و برآورد از ایران دمار
آخرین ویرایش: