یه استدلال ساده برای رد عدل خدا!

tabasom kh

عضو جدید
اگه واقعا دلت می خواااااااااااااااااد خدا رو بشناسی
مردونه یکی کاری بکن.ببین بیا با همون خدااااااااااااااا که قبولش نداری قرار بذااااااااااار ازش خالصانه بخواااااااااااااااااه که خودش رو بهت اثبات کنه.
بخواه که خدایییییییییییش رو جلوت با یه اسباب و وسیله ای تو همین دنیا بهت نشون بده.ازش بخوااااااااااااااااااااه قدرتش رو بهت نشون بده.
خیلی سادست همه ی این دوستان هم که میبینی قدرت خدارو دیدن درک کرد تو زندگیشون.
و ..............................
اگه واقعا هم میخوای باز هم با ملاطفت بهتون میگم بگی تا کسایی رو معرفی کنم تا ازشون بپرسین همه سوالات ذهنیتون رووووووووووو.
نه نمیشه که فقط ازش بخواد اون حرکت کنه خدا هم میادطرفش پس هردو...
 

*setareh66*

عضو جدید
کاربر ممتاز
این بحث من نبود.
من میگم نهایتا،جمع دنیا و اخرت حضرت محمد حتما از جمع دنیا و اخرت بقیه و به خصوص اون مثالی که زدم بیشتره،قبول نداری اینو؟
نه قبول ندارم!!!!!من که گفتم:خدا مطابق با هرچی داده مارو بازخواست میکنه!!!حالا ما نمیتونیم بگیم من چرا مثل حضرت محمد،کوروش کبیر،نادر شاه،بیل گیتس،نیوتون و انیشتین و....................نیستم.ما جای خودمونیم و خدا مارو در جای خودمون میسنجه!!!
مگه عدل خدا الکیه!!حتی اونجور هم که تو قران نوشته ما معنای دقیقشو نمیدونیم...
 

hosein_t

عضو جدید
-----------------------------------------------------------------------------
همه میدونیم که حضرت محمد از نظر اسلام بالاترین موجود افریده شده توسط خداست.(یعنی در فضاهای دوردست هم اگه موجوداتی باشن به پای ایشون نمیرسن!!!!!!!!)
ایشون از مادر و پدری با اصل و نسب به دنیا اومد و دایه ای مهربان ایشون را تربیت و بزرگ کرد.
خب از طرفی ایشون زندگی نسبتا خوبی داشت(غیر از اوایل نبوت) و خوش سیما بود و سالم و از طرفی همسرهای زیادی اختیار کرد و از نظر مالی هم به خصوص بعد از ازدواج با خدیجه،بسیار متمول بود.
از سوی دیگر ایشان پیامبر بود و حکومت داشت و بالاترین مقام در مکان خود و در زمان خود بود و در بهشت هم که بالاترین مقام را دارد.
حالا یک فردی را در نظر بگیرید که زشت و کم هوش و در خانواده ای با پدر معتاد و مادر هرزه به دنیا میاد و درفقر و فلاکت بزرگ میشه و رو به دزدی و قتل و غیره میاره و بعد هم میگیرن و اعدامش میکنن و نهایتا هم که جهنم میره!!!!!

خب یه جمع بزنین دنیا و اخرت این دو نفر را،حالا عدل کجای معادله قرار میگیره؟
لطفا منطقی بحث بفرمایید،برای فحش خواهر و مادر لطفا از پیام خصوصی بهره ببرید،به خصوص اقای computer-engi !!!!!
ضمن تائید نسبی این نوشته ها یاد یه آهنگ از هیچکس افتادم !!! :
ما بین یه گله گرگ بزرگ شدیم
ما مثل یه بچه گرگ ،خب گرگ شدیم!
مطمئنا یه آدمی که تو یه خونواده ی قاتل و دزد و . . . بزرگ شده آدم حسابی نمیشه و جای همچین آدمایی مطمئنا تو بهشت نیست! هست!!؟:cry:
 

n_roshan

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم کاملا باات موافقم خدا عدالت رو رعایت نکرد چون منو تو زمانی به وجود آورد که متاسفانه معنی زندگی رو درک نکردیم و امثال پدر و مادرم رو تو زمانی به وجود آورد که آدما از زندگیشون لذت میبردن
ما که در حال حاضر داریم زجر میکشیم با ....
 

Goli Joon

عضو جدید
اگه واقعا دلت می خواااااااااااااااااد خدا رو بشناسی
مردونه یکی کاری بکن.ببین بیا با همون خدااااااااااااااا که قبولش نداری قرار بذااااااااااار ازش خالصانه بخواااااااااااااااااه که خودش رو بهت اثبات کنه.
بخواه که خدایییییییییییش رو جلوت با یه اسباب و وسیله ای تو همین دنیا بهت نشون بده.ازش بخوااااااااااااااااااااه قدرتش رو بهت نشون بده.
خیلی سادست همه ی این دوستان هم که میبینی قدرت خدارو دیدن درک کرد تو زندگیشون.
و ..............................
اگه واقعا هم میخوای باز هم با ملاطفت بهتون میگم بگی تا کسایی رو معرفی کنم تا ازشون بپرسین همه سوالات ذهنیتون رووووووووووو.

شما چرا اینجوری صحبت میکنی
لکنت داری یا انگشتت تو (الف) و (و) گیر کرده:mad:
 

mike2

عضو جدید
اینجا بحث راجع به شخص حضرت محمد نیست. حضرت محمد حتی اگه از دید پبامیری و رسالت هم بهش نگاه نکنیم یه مصلح اجتماعی بزرگ بوده و برای تحقق هدفش سختی ها و مشکلات زیادی رو تحمل کرده و همین اونرو تبدیل به یه انسان قابل احترام می کنه. ولی بحث اصلی اینجا سر عدالت خدا است.

اول باید بگم که مثالی که ما له یا علیه عدالت خدا میاریم بایستی یه مثالی باشه که نقش و اراده شخص در اون چندان موثر نباشه یعنی چندان به انتخابهای شخص وابسته نباشه.اینکه شما تو یه خانواده فقیر متولد بشی و نهایتا تبدیل به دزد و قاتل بشی زیاد جالب نیست چراکه ما تو این دنیا به اندازه فقرایی که داریم دزد و قاتل نداریم...

ولی این مساله که فرزندی که تو یه خانواده پولدار متولد میشه نسبت به کسی که تو یه خانواده فقیر متولد میشه از امکانات بسیار کمتری برخورداره ، شانس موفقیش تو زندگی کمتره، اگه بیماری خاصی داشته باشه شانس دریافت امکانات و خدمات بهداشتی کمتری داره و .... ولی معتقدان به عدالت خدا میگن که این امر ربطی به عدالت خدا نداره و مقصر اصلی فقر اون شخص عواملی مثل جامعه ، ظلم و ستم و سایر دلایل هستند که ریشه اصلی اون حرص خود انسانها است وگرنه خدا برایه همه رزق وروزی رو در نظر گرفته...

همیشه یه سوالی تو ذهن من بود: دو برادر رو در نظر بگیرید هردو تو یه خانواده به دنیا اومدن ، یکی از برادرا تو سن 19 سالگی دچار یه بیماری خود ایمنی میشه: MS و از اون زمان به بعد تو زندگی دچار مشکلات زیادی میشه و تقریبا سراسر زندگیش پر از رنج و درده ولی اون برادر دومی راحت زندگی می کنه دانشگاه میره و ازدواج می کنه....

من اینا رو از نزدیک میشناسم برادر اولی دیگه کاملا قدرت حرکت رو از دست داده یه مدتی هم نابینا شده حالا عدل خدا برایه این دو برادر یکسانه؟ برادری که بیماره چه تقصیری در ایجاد این بیماری داشته؟ الان داره عذاب می کشه خدا چجوری می خواد اونو بازخواست کنه؟ ، برادر سالم واقعا آدم درست و نیکوکاریه . مومن و معتقد .آیا خدا از این برادر سالم بیشتر از برادر بیمارش توقع داره ؟ خوب داشته باشه چی گیر برادر بیمار میاد ؟ خدا تو اون دنیا جایگاه رفیع تری به اون میده ؟ چون اونو بیمار کرده می خواد جبران کنه ؟

اگه به این راحتیه پس چرا ما همه می گیم که سلامتی بزرگترین نعمته و خدا رو به خاطرش شکر می کنیم؟ کدوم یکیمون حاضر میشیم که جایه اون بیمار باشیم اگه بهمون بگن که خدا در عوض پاداش بیشتری تو آخرت برامون در نظر می گیره؟

به نظر من دلیل تمام این حرفایی که میگن که ما درک درستی از عدل خدا نداریم و تو اون دنیا اوضاع جور دیگه ای و هیچی الکی نیست و اینکه همه چیز رو حواله میدیم به اون دنیا اینه که ما در این حالات مستاصلیم. کاری از دستمون بر نمی آد و دلمون رو خوش می کنیم به یه سری حرفهای امیدوار کننده. من مطمئنم هیچ کدوم از دوستانی که اینجا بحث می کنند تو زندگیشون یا خانوادشون دچار مشکلات مثل حالت بالا نیستند. همه خوشبختانه سالمن و خوشحال و سلامت و نظر می دن.
به قول معروف بیرون گود نشستی میگی لنگش کن.

البته من خودم همیشه به این جور آدما هم که می رسم می گم توکل به خدا. ان شاء الله درست میشه و ... چرا که می دونم این حرفا به آدم امید میده امیدی مبنی بر این که هنوز هم راهی هست و هنوز کسی هست که قدرت داره و می تونه که تو رو از این حالت نجات بده. همین امر هم آرامش بخشه و روحیه بخش که برای انسانی که رنج می بره بسیار مفیده. یعنی من نمی خوام بگم که ایمان و عقیده بده می خوام بگم که جوابی که ما برایه این مسائل داریم یا بهتر بگم جوابی که برایه این مسائل تو کله ما کردن یه چیز کاملا نسبیه . قانون مطلق نیست و هر کسی در شرایطی که داره اونو یه جور تفسیر می کنه.
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستانی که این شبهه براشون پیش اومده(اقا مهرشاد با شما نیستما)
چنین سوالهایی که دوستان کافر دیگه(خودشون میگن کافریم .من تهمت نمیزنم)هم کردن رو یه جواب کلی داره که هم دلتون رو راحت کنه و هم یه خرده معیارها دستتون باشه:
این همه بحثی که این دوستان کافر میکنن.دعواهایی که هست.حرصهایی که میخوردیم.اتفاقهایی که برامون میفته.دردهایی که میکشیم و .....
همه اینها محاسبات دو روز دنیا هست.
حالا چرا گفتم دو روز؟؟؟چرا اینقدر کم؟؟؟
همه معتقدها میدونن که زندگی اون دنیا جاویده.یعنی چی؟؟؟یعنی بی نهایت یعنی همین علامت ∞
خب زندگی این دنیا چقدره؟؟؟80؟ 100؟ اصلا 200.کی به کیه؟

خب 200 بر روی ∞ چند میشه؟؟؟دوستان ریاضی جواب بدن(بحث limit ):
یعنی صفر.اصلا تو بگو عمر نوح 900 سال.در مقابل عمر جاوید اون دنیا عددی نزدیک صفره

پس اگهاین مقدار کم رو خدا تو قرانش گفته (متاع دو روزه دنیا)خیلی دیگه تخفیف هم داده.میخواسته به ما همین موضوع رو بگه

حالا دوست کافرمون اقا مهرشاد این عمر دو روزه رو داره با زندگی جاوید اون دنیا مقایسه میکنه.
ایا خود ایشون عدالت رو تو این مقایسه رعایت کرده؟؟؟؟

جوابهای دیگه ای برا این شبهه هست که با کمی تو سایتهای سوال و پرسش قرانی میشه پیدا کرد.سرتون رو درد نمیارم
 

شقایق21

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستانی که این شبهه براشون پیش اومده(اقا مهرشاد با شما نیستما)
چنین سوالهایی که دوستان کافر دیگه(خودشون میگن کافریم .من تهمت نمیزنم)هم کردن رو یه جواب کلی داره که هم دلتون رو راحت کنه و هم یه خرده معیارها دستتون باشه:
این همه بحثی که این دوستان کافر میکنن.دعواهایی که هست.حرصهایی که میخوردیم.اتفاقهایی که برامون میفته.دردهایی که میکشیم و .....
همه اینها محاسبات دو روز دنیا هست.
حالا چرا گفتم دو روز؟؟؟چرا اینقدر کم؟؟؟
همه معتقدها میدونن که زندگی اون دنیا جاویده.یعنی چی؟؟؟یعنی بی نهایت یعنی همین علامت ∞
خب زندگی این دنیا چقدره؟؟؟80؟ 100؟ اصلا 200.کی به کیه؟

خب 200 بر روی ∞ چند میشه؟؟؟دوستان ریاضی جواب بدن(بحث limit ):
یعنی صفر.اصلا تو بگو عمر نوح 900 سال.در مقابل عمر جاوید اون دنیا عددی نزدیک صفره

پس اگهاین مقدار کم رو خدا تو قرانش گفته (متاع دو روزه دنیا)خیلی دیگه تخفیف هم داده.میخواسته به ما همین موضوع رو بگه

حالا دوست کافرمون اقا مهرشاد این عمر دو روزه رو داره با زندگی جاوید اون دنیا مقایسه میکنه.
ایا خود ایشون عدالت رو تو این مقایسه رعایت کرده؟؟؟؟

جوابهای دیگه ای برا این شبهه هست که با کمی تو سایتهای سوال و پرسش قرانی میشه پیدا کرد.سرتون رو درد نمیارم
معلومه که با اونی:D:D:D
 

reza4321

عضو جدید
کاربر ممتاز
معلومه که با اونی:D:D:D
جدی میگم با اون نبودم.چرا؟؟؟
چون ایشون برای شبهه برطرف شدن نمیاد اینارو بگه .رفیقتون اگه واقعا نیت خیری داشت تالار مخصوص این جور سوالها هست.میرفت اونجا.چرا نرفت؟؟؟
تو یه تاپیک جواب دادم .ایشون اونجا تقریبا خلع سلاح میشدن چون دوستان زیاد بودن جواب بدن و مثل اینجا دیگه از تشکر الکی خبری نبود.
حتی برای اثبات ادعام هم سند اوردم.ایشون شبهه ای رو تو اینجا انداختن و بعد تاپیک ناخواسته به تالار اسلام منتقل شد و اونجا بود که از چپ و راست جواب برا ایشون میومد
ولی ایشون صلاح در ترک میدون دیدن و همون سوال رو با لحنی دیگه اومدن اینجا بازم کردن!!!
از خود دوستان میپرسم ایا چنین کسی دنبال پیدا کردن حقیقته یا فقط شبهه افکنی؟؟؟؟
 

#nobody#

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستانی که این شبهه براشون پیش اومده(اقا مهرشاد با شما نیستما)
چنین سوالهایی که دوستان کافر دیگه(خودشون میگن کافریم .من تهمت نمیزنم)هم کردن رو یه جواب کلی داره که هم دلتون رو راحت کنه و هم یه خرده معیارها دستتون باشه:
این همه بحثی که این دوستان کافر میکنن.دعواهایی که هست.حرصهایی که میخوردیم.اتفاقهایی که برامون میفته.دردهایی که میکشیم و .....
همه اینها محاسبات دو روز دنیا هست.
حالا چرا گفتم دو روز؟؟؟چرا اینقدر کم؟؟؟
همه معتقدها میدونن که زندگی اون دنیا جاویده.یعنی چی؟؟؟یعنی بی نهایت یعنی همین علامت ∞
خب زندگی این دنیا چقدره؟؟؟80؟ 100؟ اصلا 200.کی به کیه؟

خب 200 بر روی ∞ چند میشه؟؟؟دوستان ریاضی جواب بدن(بحث limit ):
یعنی صفر.اصلا تو بگو عمر نوح 900 سال.در مقابل عمر جاوید اون دنیا عددی نزدیک صفره

پس اگهاین مقدار کم رو خدا تو قرانش گفته (متاع دو روزه دنیا)خیلی دیگه تخفیف هم داده.میخواسته به ما همین موضوع رو بگه

حالا دوست کافرمون اقا مهرشاد این عمر دو روزه رو داره با زندگی جاوید اون دنیا مقایسه میکنه.
ایا خود ایشون عدالت رو تو این مقایسه رعایت کرده؟؟؟؟

جوابهای دیگه ای برا این شبهه هست که با کمی تو سایتهای سوال و پرسش قرانی میشه پیدا کرد.سرتون رو درد نمیارم

از دوستان کی میتونه متن بالا رو برا من ترجمه کنه ؟
 

شقایق21

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جدی میگم با اون نبودم.چرا؟؟؟
چون ایشون برای شبهه برطرف شدن نمیاد اینارو بگه .رفیقتون اگه واقعا نیت خیری داشت تالار مخصوص این جور سوالها هست.میرفت اونجا.چرا نرفت؟؟؟
تو یه تاپیک جواب دادم .ایشون اونجا تقریبا خلع سلاح میشدن چون دوستان زیاد بودن جواب بدن و مثل اینجا دیگه از تشکر الکی خبری نبود.
حتی برای اثبات ادعام هم سند اوردم.ایشون شبهه ای رو تو اینجا انداختن و بعد تاپیک ناخواسته به تالار اسلام منتقل شد و اونجا بود که از چپ و راست جواب برا ایشون میومد
ولی ایشون صلاح در ترک میدون دیدن و همون سوال رو با لحنی دیگه اومدن اینجا بازم کردن!!!
از خود دوستان میپرسم ایا چنین کسی دنبال پیدا کردن حقیقته یا فقط شبهه افکنی؟؟؟؟
آقا رضا من در جریان سوال و جوابهای شما دو تا هستم و با شناختی که از مهرشاد پیدا کردم اون نه دنبال تشکر و تنکس و ونه دنبال شبهه افکنی مرد مومن مگه مهرشاد بچس که بخاطر دو تا تنکس بیاد تاپیک بزنه سوال مهرشاد سوال خیلیا هم هست حتی خود من من خودم بعد ار 26 سال تازه دارم میفهمم دنیا دست کیه و بعدشم اینجا تالار گفتگوی آزاد و همه میتونن نظرات خودشون و بگن نه اینکه بجنگن و تیکه بندازن ولی متاسفانه شما تو تمام تاپیکایی که مهرشاد پست میزنه به نحوی یه تیکه ای پروندی فکر کنم این چیزاس که باعث شبهه میشه نه اعتقادات و نظر کسی :smile:
 

danielo

عضو جدید
کاربر ممتاز
میتونم اون بدبختی که تو افریقا هست .چرا خدا براشون پیامبر نفرستاد.
مگه این گوسفندی که ما سرش را میبریم و میخوریم.درد نمیکشه ؟؟
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
میشه خواهش کنم انقد حروفتو نکشی
داری رو اعصابم راه میری

اگه اعصاب بنده های خدا رو بهم بریزی میری جهنم ها ! گفته باشم...
:w01:

دوستانی که این شبهه براشون پیش اومده(اقا مهرشاد با شما نیستما)
چنین سوالهایی که دوستان کافر دیگه(خودشون میگن کافریم .من تهمت نمیزنم)هم کردن رو یه جواب کلی داره که هم دلتون رو راحت کنه و هم یه خرده معیارها دستتون باشه:
این همه بحثی که این دوستان کافر میکنن.دعواهایی که هست.حرصهایی که میخوردیم.اتفاقهایی که برامون میفته.دردهایی که میکشیم و .....
همه اینها محاسبات دو روز دنیا هست.
حالا چرا گفتم دو روز؟؟؟چرا اینقدر کم؟؟؟
همه معتقدها میدونن که زندگی اون دنیا جاویده.یعنی چی؟؟؟یعنی بی نهایت یعنی همین علامت ∞
خب زندگی این دنیا چقدره؟؟؟80؟ 100؟ اصلا 200.کی به کیه؟

خب 200 بر روی ∞ چند میشه؟؟؟دوستان ریاضی جواب بدن(بحث limit ):
یعنی صفر.اصلا تو بگو عمر نوح 900 سال.در مقابل عمر جاوید اون دنیا عددی نزدیک صفره

پس اگهاین مقدار کم رو خدا تو قرانش گفته (متاع دو روزه دنیا)خیلی دیگه تخفیف هم داده.میخواسته به ما همین موضوع رو بگه

حالا دوست کافرمون اقا مهرشاد این عمر دو روزه رو داره با زندگی جاوید اون دنیا مقایسه میکنه.
ایا خود ایشون عدالت رو تو این مقایسه رعایت کرده؟؟؟؟

جوابهای دیگه ای برا این شبهه هست که با کمی تو سایتهای سوال و پرسش قرانی میشه پیدا کرد.سرتون رو درد نمیارم


مثه اينكه تو اصلا" تاپيكو درست نخوندي همينجوري مياي ليميت و انتگرال سه گانه ميگيري!!!

به فرض اينكه آخرتي وجود داره و به فرض اينكه جاودانه هم هست ، مگه ملاك آخرت اعمال دنيوي نيستن؟؟؟! خب پس همين دنياي ناعادلانه كه شما صفر در نظر گرفتيش داره زندگي بينهايت آخرت رو تعيين ميكنه
! :warn:
 

mehrshad53

اخراجی موقت
آقا رضا من در جریان سوال و جوابهای شما دو تا هستم و با شناختی که از مهرشاد پیدا کردم اون نه دنبال تشکر و تنکس و ونه دنبال شبهه افکنی مرد مومن مگه مهرشاد بچس که بخاطر دو تا تنکس بیاد تاپیک بزنه سوال مهرشاد سوال خیلیا هم هست حتی خود من من خودم بعد ار 26 سال تازه دارم میفهمم دنیا دست کیه و بعدشم اینجا تالار گفتگوی آزاد و همه میتونن نظرات خودشون و بگن نه اینکه بجنگن و تیکه بندازن ولی متاسفانه شما تو تمام تاپیکایی که مهرشاد پست میزنه به نحوی یه تیکه ای پروندی فکر کنم این چیزاس که باعث شبهه میشه نه اعتقادات و نظر کسی :smile:

هفتصدتا طلبت:smile:
:gol:
 

YuMi

اخراجی موقت
یه مثالی تو یکی از توابیک زدم اینجام میزنم:surprised:



عدالت با برابری فرق داره.


مثلا یارو تو آفریقا به دلیل کمبود مواد غذایی و فقر مادرش با ضریب هوشی 30 به دنیا میاد
به خودشم تغذیه درست نمیرسه
مغز نمیتونه کار کنه که بعد بخواد تصمیم بگیره و بعد بخواد تلاش کنه
که این هیچ ربطی به اخطیار اون بچه نداره



یا مثلا مسائل دینی

نیوتن این همه کار بزرگ کرد تو خیلی علم هایی که الان هست مستقیم و غیر مستقیم نقش داشته کلی باعث پیشرفت بشر شده ولی چون مسیحی هست ( به هر دلیلی) میره جهنم آتیش میگیره
ولی اون یارو که تو یه خونواده به دنیا میاد که همه حزب اللهی اند
از بچگی تو گوشش قرآن خونده میشه و نماز و روزه و چند سال اول هم با چک و لغد وایمیسوننش سر نماز ( دیدم همچین کسی رو ) بعد از یه مدت حالا این کارا رو بدون زور انجام میده ، هیچ سودی هم برای بشر نداشته.
این یارو میره بهشت عسل میخوره ولی نیوتن نمیره
 

mehrshad53

اخراجی موقت
جدی میگم با اون نبودم.چرا؟؟؟
چون ایشون برای شبهه برطرف شدن نمیاد اینارو بگه .رفیقتون اگه واقعا نیت خیری داشت تالار مخصوص این جور سوالها هست.میرفت اونجا.چرا نرفت؟؟؟
تو یه تاپیک جواب دادم .ایشون اونجا تقریبا خلع سلاح میشدن چون دوستان زیاد بودن جواب بدن و مثل اینجا دیگه از تشکر الکی خبری نبود.
حتی برای اثبات ادعام هم سند اوردم.ایشون شبهه ای رو تو اینجا انداختن و بعد تاپیک ناخواسته به تالار اسلام منتقل شد و اونجا بود که از چپ و راست جواب برا ایشون میومد
ولی ایشون صلاح در ترک میدون دیدن و همون سوال رو با لحنی دیگه اومدن اینجا بازم کردن!!!
از خود دوستان میپرسم ایا چنین کسی دنبال پیدا کردن حقیقته یا فقط شبهه افکنی؟؟؟؟

یه سوال ازت میکنم؟

مسلمون موروثی بودن و یه نماز و روزه راحتتره و یا برخلاف جریان شدید روزگار و جامعه حرکت کردن؟
اصلا چه چیزی گیر من میاد که شبهه افکنی کنم الا اینکه میخوام بقیه هم یکم فکر کنن!
شما حرفت اینه که همه مسلمون باشن و شک هم نکنن و عقل هم تعطیل کنن بره و بشینن و تقلید کنن.
من مخالفم!
من میخوام کسی اگه اعتقاد هم داره با فکر باشه.
اگه دلایل من اعتقاداتش را لرزوند که اعتقاداتش خیلی محکم نبوده و شاید من محکمشون کنم.
اگر هم از لرزش شدید ویران شد که معلوم میشه اعتقاد نبود و توارث و تقلید بوده.
شما تجسم یک شیطان را از من داری !
خدایی که اونقدر تواناست حتما از پس من زپرتی برمیاد و شما خیلی حرص نخوری بهتره!!!
 

YuMi

اخراجی موقت
دوستانی که این شبهه براشون پیش اومده(اقا مهرشاد با شما نیستما)
چنین سوالهایی که دوستان کافر دیگه(خودشون میگن کافریم .من تهمت نمیزنم)هم کردن رو یه جواب کلی داره که هم دلتون رو راحت کنه و هم یه خرده معیارها دستتون باشه:
این همه بحثی که این دوستان کافر میکنن.دعواهایی که هست.حرصهایی که میخوردیم.اتفاقهایی که برامون میفته.دردهایی که میکشیم و .....
همه اینها محاسبات دو روز دنیا هست.
حالا چرا گفتم دو روز؟؟؟چرا اینقدر کم؟؟؟
همه معتقدها میدونن که زندگی اون دنیا جاویده.یعنی چی؟؟؟یعنی بی نهایت یعنی همین علامت ∞
خب زندگی این دنیا چقدره؟؟؟80؟ 100؟ اصلا 200.کی به کیه؟

خب 200 بر روی ∞ چند میشه؟؟؟دوستان ریاضی جواب بدن(بحث limit ):
یعنی صفر.اصلا تو بگو عمر نوح 900 سال.در مقابل عمر جاوید اون دنیا عددی نزدیک صفره

پس اگهاین مقدار کم رو خدا تو قرانش گفته (متاع دو روزه دنیا)خیلی دیگه تخفیف هم داده.میخواسته به ما همین موضوع رو بگه

حالا دوست کافرمون اقا مهرشاد این عمر دو روزه رو داره با زندگی جاوید اون دنیا مقایسه میکنه.
ایا خود ایشون عدالت رو تو این مقایسه رعایت کرده؟؟؟؟

جوابهای دیگه ای برا این شبهه هست که با کمی تو سایتهای سوال و پرسش قرانی میشه پیدا کرد.سرتون رو درد نمیارم



اومدی شبه بر طرف کنی شبهه رو بیشتر کردی

اول اینکه خ.دتون وجدانا یه بار اینو بخونین بعد یه بار دیگه هم پست اول تاپیک رو بخونین
ببینید جواب اونو دادید یا همینجور یه چیزی گفتید؟

بعدش

میگی این دنیا در مقابل اون دنیا صفر هست و بی ارزش

کل شرایط آدم تو اون دنیا هم بر اساس این دو روزش تو این دنیا مشخص میشه


این یعنی چی اونوقت؟




میشه مثل کنکور
تو 4 ساعت کل آینده ی زندگیت تعیین میشه
 

YuMi

اخراجی موقت
یه سوال ازت میکنم؟

مسلمون موروثی بودن و یه نماز و روزه راحتتره و یا برخلاف جریان شدید روزگار و جامعه حرکت کردن؟
اصلا چه چیزی گیر من میاد که شبهه افکنی کنم الا اینکه میخوام بقیه هم یکم فکر کنن!
شما حرفت اینه که همه مسلمون باشن و شک هم نکنن و عقل هم تعطیل کنن بره و بشینن و تقلید کنن.
من مخالفم!
من میخوام کسی اگه اعتقاد هم داره با فکر باشه.
اگه دلایل من اعتقاداتش را لرزوند که اعتقاداتش خیلی محکم نبوده و شاید من محکمشون کنم.
اگر هم از لرزش شدید ویران شد که معلوم میشه اعتقاد نبود و توارث و تقلید بوده.
شما تجسم یک شیطان را از من داری !
خدایی که اونقدر تواناست حتما از پس من زپرتی برمیاد و شما خیلی حرص نخوری بهتره!!!


آقا رضا مهرشاد راست کیشه دیگه

تازه کارش هم خیلی اسلامی هست


کسی که با 4 خط نوشته کل دینشو از دست بده اون دین هست؟؟؟

اتفاقا با این کار به فکر میکره
فکرش شاید نرسه
برای همین میره 4 تا کتاب میخونه و از نفر میپرسه

اگه قانع شد اسلامش قوی تر میشه
اگه نشد هم نشونه ی ضعف دین هست


این اشکال داره؟
این اشکال داره یا حرف شما که میگیید هیچ فکری نکنید فقط قبول کنید؟
پس خدا مشکل داشته که به انسان عقل داده؟؟؟
 

phalagh

مدیر بازنشسته
اي خدا!!!
اگه واقعا دنبال جوابيد، اصلا رفتيد اون پستي كه من گذاشته بودم رو بخونيد؟
 

phalagh

مدیر بازنشسته
من نرفتم

اگه چیز جالبی بود همینجا میزاشتی میخوندیم
لينكا مربوط به تالار اسلام و قران بود. دليلي نديدم مطلبي رو كه بكبار در سايت عنوان شده دوباره اينجا بنويسم.
كسي كه تشنه حقيقت باشه به خودش هر سختي رو ميده كه به حقيقت برسه. حالا من لينك رو حاضر و آماده براتون گذاشتم خيلي ساخته روش كليك كنيد؟
به هر حال اون رو براي كسي گذاشتم كه ميخوان بدونن.
 

YuMi

اخراجی موقت
لينكا مربوط به تالار اسلام و قران بود. دليلي نديدم مطلبي رو كه بكبار در سايت عنوان شده دوباره اينجا بنويسم.
كسي كه تشنه حقيقت باشه به خودش هر سختي رو ميده كه به حقيقت برسه. حالا من لينك رو حاضر و آماده براتون گذاشتم خيلي ساخته روش كليك كنيد؟
به هر حال اون رو براي كسي گذاشتم كه ميخوان بدونن.


اگه بحث تکراری هست مدیر گرامی تاپیک رو میبست

بحث تو این تاپیک هست و درشم بازه
دلیل نداره بریم تو یه تاپیک دیگه

سوال اینجا مطرح شده اینجا جواب بدید
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
اي خدا!!!
اگه واقعا دنبال جوابيد، اصلا رفتيد اون پستي كه من گذاشته بودم رو بخونيد؟
من تا يه جاييشو خوندم حوصله م سر رفت :redface: ... آخه خيلي طولانين پستات :w05:

ولي اون چيزي كه من ديدم بيشتر نقل قول از اينو اون بود مهرشاد ميگه چيزي بگو كه با عقل جور در بياد نه اينكه مثلا" چون مطهري گفته بگيم باشه درسته!
 

shadmehrbaz

عضو جدید
کاربر ممتاز
لينكا مربوط به تالار اسلام و قران بود. دليلي نديدم مطلبي رو كه بكبار در سايت عنوان شده دوباره اينجا بنويسم.

فلق جان خب بعد از خوندن اون پستها كه توي يه تاپيك ديگه ست اگه كسي بخواد باهات بحثي بكنه تكليفش چيه؟؟؟نميشه كه نصف اينجا باشن نصف برن تو اون تاپيك اينجوري كلا" همه چيز پخشو پلا ميشه :confused:
 

phalagh

مدیر بازنشسته
من تا يه جاييشو خوندم حوصله م سر رفت :redface: ... آخه خيلي طولانين پستات :w05:

ولي اون چيزي كه من ديدم بيشتر نقل قول از اينو اون بود مهرشاد ميگه چيزي بگو كه با عقل جور در بياد نه اينكه مثلا" چون مطهري گفته بگيم باشه درسته!
باز آفرين به شما كه حداقل رو لينكش كليك كردي.
ولي عزيز من اين همه وقت تو نت صرف ميكنيم يكميش هم براي اين مطلب باشه.
و يه چيز ديگه. من تا خودم مطلبي رو نخونم و قبولش نداشته باشم و با عقلم جور در نياد اصلا تو سايت نميزارمش.
چرا ما عادت كرديم تا اسم يه نفر مياد ميگيم نه چون هي گفته اين گفته و اون گفته قبول نيست.
تو نقل قول رو بخون ببين با عقل خودت جور در مياد يا نه، ديگه كاري به گوينده نداشته باش.
شما مهندسي، تمام كتاباي مهندسي نقل قولن. چرا اونا رو ميخونيم، با عقلمون ميسنجيم و قبول ميكنيم اما نميگيم نه چون نقل قوله قبول نيست؟ (هرچند خيليامون بيشتر كتاباي درسيمون رو چون فقط اسم علمي روشه بدون فكر كردن قبول ميكنيم.)
 

phalagh

مدیر بازنشسته
فلق جان خب بعد از خوندن اون پستها كه توي يه تاپيك ديگه ست اگه كسي بخواد باهات بحثي بكنه تكليفش چيه؟؟؟نميشه كه نصف اينجا باشن نصف برن تو اون تاپيك اينجوري كلا" همه چيز پخشو پلا ميشه :confused:
اوكي. اين متن رو ميزارم همينجا. هرچند جاي اينجور بحثا تالار اسلام و قرآنه نه اينجا. تو كه سابقت تو اين سايت زياده بهتر بايد بدوني جاي هر تاپيكي كجاست.
(شرمنده قصد توهين به هيچ كسي رو ندارم، ولي نميدونم چرا يهو ياد گاو بني اسرائيل افتادم)
 

phalagh

مدیر بازنشسته
چرا در این دنیا بعضی غرق در نعمت و بعضی دیگر در مشکلات غرق هستند ؟چرا همه به طور مساوی از نعمت های خداوند سهم نمی برند؟این عدالت است؟

تفاوت بهره مندی انسانها از امکانات ونعمات الهی در بیشتر موارد می شود، گفت که: نتیجه کار وتلاش خود انسانهاست و با جرأت باید گفت که : قانون آفرینش بر این امر مهمّ بنا نهاده شده که هرکسی به اندازه تلاش وکوشش خود بهره مند گردد .پس یقینا کسی که با تنبلی (دور از جون شما)
خو گرفته باشد وبدنبال کسب روزی حلال نرود نمی تواند مانند دیگران از نعمتهای دنیوی بهره گیرد وکسی که کار وتلاش بیشتری کند بهره بیشتری نصیب او می گردد.پس سبب بهره مند ی از نعمتهای دنیوی بشر ،خود شخص است .



جهان چون خطّ و خال و ابروست که هر چیزی بجای خویش نیکوست



البته ، برخی از تفاوتها هم، طبیعی ولازمه آفرینش بشر است ،یعنی هر قدر که اصول عدالت در جامعه بشری رعایت گردد ، بازهم همه انسانها از لحاظ استعداد و هوش و... یکسان نیستند..
اجازه بده تا در اینجا جمله ای زیبا از استاد مطهری نقل کنم:{معنای عدالت این نیست که همه مردم از هر نظر در یک حدّ ویک مرتبه ویک اندازه ای باشند .جامعه خود به خود مقامات ودر جاتی دارد و در این جهت مثل یک پیکر است (همین حالا اگر یک نگاهی به بد نمان بکنیم تمام أجزاء بدن از نوک انگشتان گرفته تا موی سر با هم تفاوت دارند امّا همه اینها جمع شده ودر قالب یک مجموعه ای فعالیت می کنند) خوب،وقتی که یک جامعه مقامات ودرجاتی دارد ،باید هم تقسیم بندی ودر جه بندی شود.وبهترین راه برای این امر،آزاد گذاشتن افراد وزمینه ایجاد یک مسابقه را فراهم کردن است .همین که پای مسابقه به میان آمد ،خود به خود به موجب اینکه استعداد ها در همه یکسان نیست وبه خاطر اینکه مقدار تلاشها نیز یکسان نمی باشد ،اختلاف وتفاوت به میان آمده و یکی جلو می افتد ویکی هم عقب می ماند}(1)
اینرا هم فراموش نکن که:بطور معمول بخشش ها ی الهی واستعدادها آنچنان تقسیم شده اندکه هر کسی قسمتی از آن ها را دارا می باشد.منظورم این است که کمتر کسی پیدا می شود که همه نعمتهای دنیا را یک جا داشته باشد .خیلی ها هستند که کلّی پول وثروت دارند امّا به خاطر یک بیماری ،یک عمر در حسرت خوردن یک غذای خوشمزه مثل کباب برّه
می سوزندوحاضرند تمام مال وثروت خودشان را بدهند فقط یکبار غذای خوب وخوشمزه بخورند.
خداوند در قرآن کریم می فرماید:{ما معیشت آنان را در حیات دنیا میان آنان تقسیم کردیم وبعضی را بر بعضی دیگر برتری دادیم ،تا آنها یکدیگر را به کار گیرند وبه یکدیگر خدمت نمایند}(2)
میدان مسابقه ورقابت باید برای باز باشد که این نیز مربوط به خود انسانها می باشد. « براى به وجود آمدن یک جامعه کامل، نیاز به استعدادها و ذوق‏ها و ساختمان‏هاى مختلف بدنى و فکرى است، اما نه به این معنى که بعضى از اعضاى پیکر اجتماع در محرومیت به سر برند و یا خدمات آن‏ها کوچک شمرده شود و یا تحقیر گردند، همان طور که سلول‏هاى بدن باتمام تفاوتى که دارند، همگى از غذا و هوا و سایر نیازمندى‏ها به مقدار لازم بهره مى‏گیرند».(3)
در اینجا ممکن است یکی بپرسد که چرا خداوند نظام خلقت را طورى بنا نکرد که بشر بدون این تفاوت‏ها، به زندگى اجتماعى خود ادامه دهد. در پاسخ، قرآن مجید به یکى از اسرار مهم تفاوت‏ها اشاره کرده و آن آزمایش الهى است.
خداوند مى‏فرماید: «او کسى است که شما را جانشینان در زمین قرار داد و بعضى را بر بعض دیگر درجاتى داد، تا شما را به آن چه در اختیارتان قرار داده بیازماید».(4)
تفاوت‏ها براى این است که معلوم شود انسان چگونه از امکانات خدادادى بهره بردارى مى‏کند. اگر نابرابرى‏ها نبود، زمینه امتحان از میان مى‏رفت.
بعضى افراد با نعمت و گروهى دیگر با نقمت و تنگدستى آزمایش مى‏شوند. مطمئناً آنان که بیشتر نعمت استعداد و توانایى دارند، بیشتر مورد سؤال و درخواست مى‏شوند و باید بیشتر پاسخگو باشند.دقیقا مثل این است که ما میادین ورزشی را در نظر بگیریمکه درسته همشون میدان ورزشی هستند امّا یکی میدان کشتی هست ویکی هم میدان دو ومیدانی ودیگری ،در اینجا آیا کسی می تواند اعتراض کند که این چه ظلمی است صورت می گیرد که میدان بازی یکی 10 متر ودیگری 1000متر است؟یقینا نه .چون که وسعت زمین هر کدام به تناسب نوع بازی آن می باشد.

خدا مصلحت بندگانش را بهتر از خود آنان مى‏داند. چه بسا کسانى که دوست دارند از نظر زندگى در رفاه باشند، ولى پروردگار صلاح آنان را در این امر نمى‏بیند، همان طورى که قرآن مجید مى‏فرماید: «چه بسا شما را چیزى خوش نیاید، در حالى که خیرتان در آن است و یا چیزى را دوست داشته باشید، در حالى که شرّتان در آن است و خدا مى‏داند و شما نمى‏دانید».(5)
پس اگر انسان نهایت تلاش خود را به کار گرفت، اما درها را به روى خود بسته دید باید بداند در این امر مصلحتى بوده است. چه بسا کسانى هنگامى که ثروتمند شدند، خدا را فراموش کردند. از این رو قرآن کریم مى‏فرماید: «اگر خداوند روزى را براى تمام بندگانش گسترش دهد، در زمین طغیان و ستم مى‏کنند»(6).
و در آخر مطالبم باید عرض کنم که گاهى ثروت بى حساب و رفاه، یک مجازات الهى است. پس نه نعمت ظاهرى نشانه محبت الهى است و نه نقمت و بلا نشانه بى اعتنایى خدا به بنده است، بلکه این دو براى افراد مختلف، حکم متفاوتى دارد و عدالت با حکمت الهى همواره مقرون است و یکى فداى دیگرى نمى‏شود، بنابراین، نکته مهم در سرتاسر این موضوع آن است که نگاه خود را به زندگى در این جهان نباید محدود کنیم. این بخش از زندگى را باید در پیوست با بخش عظیم‏تر از زندگى و حیات جاودانه و عالم برتر و حقیقى‏تر نگاه کنیم. اگر نگاه ما به زندگى محدود به دنیا بود، اشکال از تفاوت‏ها در این دنیا به جا بود، در حالى که هر چیزى در دنیا، آزمایشى براى انسان است که در عالم دیگر نتیجه آن را خواهیم دید و همان گونه که خداوند فرموده است: «خداوند زندگى و مرگ را آفرید تا شما را بیازماید که کدامین بهترین در عمل خواهید بود».(7)

پاورقی :
1) استاد مطهرى، بیست گفتار، ص 109.
2) زخرف (43) آیه 31.
3) تفسیر نمونه، ج 3، ص 366.
4) انعام (6) آیه 165.
5) بقره (2) آیه 216.
6) شورى (42) آیه 27.
7) ملک (67) آیه 2.
 

phalagh

مدیر بازنشسته
لطف الهي به انبياء

لطف الهي به انبياء

اگر معلّم برای همه دانش آموزان خود در یک حدّ واندازه زحمت بکشد دیگر هیچ دانش آموزی ضعیف نخواهد بود وهمه شاگردان در درس خود با نمره بالایی قبول خواهند شد در یک کلام همه شاگرد اوّ ل می شوند ، این چیزی هست که معمولا ما از افراد تنبل ویا خانواده این افراد زیاد می شنویم
تمام حرف وحدیث این افراد در این زمینه این است که اگر آن لطف و عنایتی که خدا نسبت به انبیاء و ائمه دارد را نسبت به دیگر افراد نیز داشت آیا آنها هم به مقام ودرجه انبیاء و ائمه نمیرسیدند؟! و نوعی تبعیض از طرف خداوند بین این بزرگان ومردم دیگر میدانند
این موضوع بسیار مهمّ و حسّاس تنها با یک‌ دیدگاه‌ صحیح‌ انسان‌ شناسانه‌ روشن‌ می‌گردد و آنچه‌ این‌ مسأله‌ را مبهم‌ و لاینحل‌گذاشته‌ نداشتن‌ انسان‌ شناسی‌ درست‌ و واقعی‌ است‌؛ یعنی‌ باید دید از دیدگاه‌ انسان‌ شناختی‌ چه‌ عواملی‌ در ساختار شخصیت‌انسان‌، کنش‌های‌ او و راهی‌ که‌ به‌ سوی‌ سعادت‌ یا شقاوت‌ برمی‌گزیند موءثر است‌. اگر دقیقا سوءال‌ را بکاویم‌ می‌بینیم‌ یک‌ پیش‌فرض‌ او مانولوژیک‌ نادرستی‌ در آن‌ نهفته‌ و آن‌ این‌ است‌ که‌ هر انسانی‌ بدون‌ دخالت‌ هیچ‌ عامل‌ دیگری‌ جبرا طبق‌ نظام‌ تربیتی‌خانوادگی‌ و اجتماعی‌ خود حرکت‌ خواهد کرد و زبان‌ کنش‌ و کردار بازگو خواهد کرد. در نتیجه‌ جبرا در خانه‌ معاویه‌ یزید و درخانه‌ علی‌(ع‌) و حسین‌ (ع‌) پرورش‌ می‌یابد. این‌ دیدگاه‌ که‌ تا حدودی‌ زیربنای‌ روان‌شناسی‌ رفتارگراست‌ سلوک‌ آدمیان‌ را بازتاب‌و رفلکس‌ شرطی‌ محیط‌ و مانند ترشح‌ بزاق‌ از دهان‌ سگ‌ در آزمایشات‌ پاولف‌ می‌داند. اگر ما بشر را چنین‌ موجودی‌ بشناسیم‌قطعا جای‌ این‌ پرسش‌ هست‌ و یزید باید بتواند آن‌ گونه‌ احتجاج‌ نماید. لیکن‌ نگرش‌ واقع‌ بینانه‌ و رئالیستی‌ قرآن‌ آدمی‌ را به‌گونه‌ای‌ دیگر معرفی‌ می‌نماید. برخی‌ از خصوصیات‌ این‌ دیدگاه‌ از قرار زیر است‌: 1) هر انسانی‌ ترکیبی‌ از گرایش‌های‌ گوناگون‌ ومتنوع‌ در دو جهت‌ معنوی‌ و مادی‌ است‌. 2) هر انسانی‌ با فطرت‌ پاک‌ توحید آفریده‌ شده‌ و ذاتا خداشناس‌ و خداجوست‌. 3) هرانسانی‌ دارای‌ اراده‌ و اختیار و قدرت‌ انتخاب‌ است‌ و لذا باراده‌ خود می‌تواند به‌ سمت‌ برخی‌ از تمایلات‌ درونی‌ گراید و بابعضی‌ دیگر مقابله‌ نماید. 4) هر انسانی‌ از درون‌ توسط‌ پیامبر باطنی‌ (عقل‌ و فطرت‌) هدایت‌ یافته‌ و به‌ خوبی‌ می‌تواند راه‌ نیک‌را از بد باز شناسد. 5) خداوند منان‌ اکتفا به‌ هادی‌ باطنی‌ نکرده‌ و به‌ لطف‌ خویش‌ از طریق‌ عوامل‌ بیرونی‌ (پیامبران‌) نیز مشعل‌فروزان‌ هدایت‌ را فرا راه‌ انسان‌ قرار داده‌ (و لکل‌ قوم‌ هاد) و در قیامت‌ هم‌ بر اساس‌ آنچه‌ از طریق‌ آنان‌ آموخته‌ محاسبه‌ می‌کند (وما کنا معذبین‌ حتی‌ نبعث‌ رسولا). 6) هر انسانی‌ قابلیت‌ تأثیرپذیری‌ از عوامل‌ بیرونی‌ و یا خودداری‌ از اثرپذیری‌ و مقاومت‌ دربرابر آنها یا تغییرشان‌ را داراست‌. عواملی‌ که‌ برشمردیم‌ مربوط‌ به‌ همه‌ انسان‌هاست‌ و از نظر ذات‌ انسانی‌ در امور فوق‌ فرق‌ماهوی‌ بین‌ امام‌ حسین‌(ع‌) و یزید وجود ندارد. از این‌ رو هم‌ امام‌ حسین‌(ع‌) می‌توانست‌ در خانه‌ علی‌(ع‌) راه‌ یزید را پیش‌ گیرد وهم‌ یزید راه‌ حسین‌(ع‌) را. چنان‌ که‌ نمونه‌های‌ بسیاری‌ در تاریخ‌ وجود داشته‌ است‌. مگر پیامبر اکرم‌(ص‌) و سایر مردم‌ متعلق‌ به‌یک‌ جامعه‌ فاسد نبوده‌اند؟ مگر حمزه‌ و ابوجهل‌ هر دو عموی‌ پیامبر نبوده‌ و در یک‌ خانه‌ رشد نیافتند؟ مگر دختر ابوسفیان‌ ام‌حبیبه‌ و دختر ابوبکر عایشه‌ هر دو همسر پیامبر نبودند؟ مگر حر و عمر سعد به‌ طور یکسان‌ نسبت‌ به‌ امام‌ حسین‌(ع‌) آگاهی‌نداشتند و در شرایط‌ محیطی‌ مشابهی‌ زیست‌ نکرده‌اند؟ پس‌ چرا با شرایط‌ نسبتا مساوی‌ یکی‌ خود را به‌ اعلی‌ علیین‌ رساند ودیگری‌ به‌ اسفل‌ سافلین‌؟ مگر پسر همین‌ یزید (معاویه‌ بن‌ یزید) نبود که‌ پس‌ از مرگ‌ پدرش‌ اعلام‌ کرد پدر و جدم‌ غاصب‌حکومت‌ بودند و من‌ حکومت‌ را حق‌ حسین‌ بن‌ علی‌ می‌دانم‌ و کناره‌ گرفت‌؟ و مگر جعفر فرزند امام‌ عسکری‌ نیست‌ که‌ به‌کذابیت‌ و دروغ‌گویی‌ مشهور است‌ و خواستار غصب‌ مقام‌ امامت‌ بود؟ اینها همه‌ و همه‌ یک‌ نکته‌ دقیق‌ انسان‌ شناختی‌ را نشان‌می‌دهد و آن‌ این‌ است‌ که‌ تربیت‌ و محیط‌ گرچه‌ موءثرند ولی‌ نقش‌ آنها تنها و تنها به‌ مثابه‌ «علت‌ شرطی‌» و زمینه‌ برای‌ رشد یاانحطاط‌ است‌ نه‌ «علت‌ حقیقی‌». پس‌ علت‌ اصلی‌ همان‌ اراده‌ انسانی‌ است‌ و این‌ خود انسان‌ است‌ که‌ در دو راهی‌ «سعادت‌» و«شقاوت‌» با آگاهی‌ و با میل‌ و اختیار خویش‌ یا به‌ ندای‌ «فطرت‌ توحید» پاسخ‌ مثبت‌ می‌گوید و یا به‌ آن‌ پشت‌ پا زده‌ و ره‌ به‌ سوی‌«شیطان‌ نفس‌» می‌پیماید. اکنون‌ می‌گوییم‌ به‌ فرض‌ اگر یزید در قیامت‌ چنین‌ سوءالی‌ بکند آیا خدا در جوابش‌ نخواهد گفت‌: اگرپدر تو معاویه‌ بود ولی‌ مگر به‌ تو فطرت‌ الهی‌ و گرایشات‌ معنوی‌ و عقل‌ و اختیار و قدرت‌ انتخاب‌ صحیح‌ و مشعل‌ هدایت‌ نبوی‌را عنایت‌ نکردم‌؟ پس‌ آن‌ همه‌ الطاف‌ کجا رفت‌؟ آیا چون‌ پدرت‌ معاویه‌ بود دیگر قدرت‌ فکر و درک‌ و انتخاب‌ راه‌ صحیح‌ هم‌نداشتی‌؟ آیا اگر اندک‌ گامی‌ به‌ سوی‌ من‌ بر می‌داشتی‌ الطاف‌ بیکران‌ من‌ به‌ سوی‌ تو سرازیر نمی‌شد؟ پس‌ چطور همسر فرعون‌راه‌ خدا را برگزید و ساحران‌ دربار فرعون‌ در برابر حق‌ به‌ سجده‌ افتادند در حالی‌ که‌ فرعون‌ زودتر از آنها معجزه‌ موسی‌(ع‌) رادیده‌ و ایمان‌ نیاورده‌ بود؟ و بر همین‌ اساس‌ است‌ که‌ ثواب‌ و عقاب‌ معنا دارد. البته‌ کسانی‌ که‌ در محیط‌ سالم‌ تربیت‌ یافته‌اندبراساس‌ عدالت‌ الهی‌ مسوءولیت‌ بیشتری‌ نسبت‌ به‌ دیگران‌ دارند و مسلما مسوءولیت‌ بزرگ‌ شده‌ در خانه‌ معاویه‌ به‌ اندازه‌ کسی‌که‌ در خانه‌ اهل‌ بیت‌ علیهم‌ السلام‌ رشد یافته‌ نیست‌ و خداوند اعمال‌ هر کسی‌ را به‌ تناسب‌ نعمت‌هایی‌ که‌ به‌ وی‌ عطا کرده‌می‌سنجد و برای‌ هر بنده‌ای‌ در قیامت‌ سه‌ دیوان‌ گشوده‌ می‌شود: دیوان‌ «سیئات‌» «حسنات‌» و «نعمات‌». و یکی‌ از آن‌ نعمت‌هامحیط‌ تربیتی‌ است‌. جالب‌ آن‌ که‌ قرآن‌ می‌فرماید: خداوند و فرشتگان‌ مجرمان‌ را مورد سوءال‌ قرار می‌دهند که‌: «الم‌ یاتکم‌ نذیر؟قالوا بلی‌» و در مورد عذاب‌ می‌پرسند «ألیس‌ هذا بالحق‌؟» باز پاسخ‌ گویند: بلی‌ و هیچ‌ کس‌ زبان‌ به‌ اعتراض‌ نگشاید که‌ چرا من‌در فلان‌ جا به‌ دنیا آمدم‌ و ... و باز خداوند بر آنان‌ احتجاج‌ و استدلال‌ می‌فرماید که‌: «لقد جئناکم‌ بالحق‌ ولکن‌ اکثرکم‌ للحق‌کارهون‌» (سوره‌ زخرف‌ آیه‌ 78). پس‌ تنها علت‌ گرفتاری‌ آنها «حق‌ گریزی‌» و کراهت‌ از حق‌ و حقیقت‌ است‌ نه‌ شناختن‌ آن‌ درحالی‌ که‌ فطرتا خداوند آنان‌ را گراینده‌ به‌ حق‌ و نور و پاکی‌ آفریده‌ است‌. و جالب‌تر آنکه‌ خداوند خود در قرآن‌ مجید این‌ سوءال‌را پیش‌بینی‌ کرده‌ و راه‌ آن‌ را بسته‌ و فرموده‌ است‌ پیامبران‌ را فرستادیم‌ تا دیگر کسی‌ چنین‌ اشکالی‌ نکند. «لایکون‌ للناس‌ علی‌الله‌ حجه‌ بعد الرسل‌» (نسأ آیه‌ 165) آنچه‌ گفته‌ شد از نقطه‌ نظر انسان‌ شناسی‌ بود.
 

Similar threads

بالا