مقاله شماره 60 : «ترتیب دسته بندی و مرتب کردن در ذوب آلیاژ Cu- Ti»

hamid96

عضو جدید
- خلاصه :
اگرچه به خوبی ثابت گردیده که رقیق کردن آلیاژهای Cu- Ti به وسیله ی تیتانیوم در محدوده 2/5-5wt% توسط مکانیزم spinodal تجزیه می شود. ترتیب دسته بندی و مرتب کردن فرآیندها در مراحل اولیه موضوع بحث بوده است. در این زمینه به منظور حل برخی از مسائل با انجام تحقیقات توسط میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) بر روی رقیق کردن ذوب آلیاژ Cu- Ti تلاش هایی صورت گرفته بود. تجزیه به عنوان تابع کهنگی و در دمای K 723-573 بررسی شده بود. به نظر می رسد که نتایج حاکی از آن است که دسته بندی مقدم بر تشکیل دامنه بلندی از فازهای مرتب شده (LRD) در این آلیاژ می باشد. تشکیل فاز از یک نقطه ویژه ناپایدار برای اولین بار در این تحقیق مشاهده شد. که این در مدت طولانی ناپدید می شود و موجب می شود شبه پایدار شود.
1- مقدمه:
تاثیر رقیق کردن آلیاژهای مس – تیتانیوم در ثبات در برابر زنگ زدگی به طور گسترده بررسی شده است که مقاومت در شرایط سخت شونده را بیش از Mpas700 نشان داد و کاربردهایی در ساخت فنرهایی با مقاومت بالا، اتصالات الکتریکی ، دیافراگم ها و مواد مقاوم در برابر خوردگی و سایش را می یابیم. هر چند مکانیزم تجزیه آن ها موضوع مباحثه بیشتر آن ها در این سه دهه بوده است. در حالی که Cu-1wt%Ti نشان داد که ضرورتا با واکنش هسته ای و افزایش، تا حدودی آلیاژهای متراکم تر (به وسیله تیتانیوم در حدود 2/5-5wt%) تجزیه می شود و یک تجزیه اسپینودال را نشان می دهد. اگرچه نتایجی وجود دارد که یافته های بعدی را تکذیب می کنند. هم چنین مشخص شده است که می توان از تجزیه در موقع گوئنچ در آلیاژهای غلیظ باند جانبی جلوگیری کرد. در نتیجه به سختی می توان ترتیبی طرح کرد که در آن دسته بندی و مرتب کردن به جهت تشکیل شبه پایدار رخ دهد که وقتی رسوب می کند دارای ساختار می باشد، علی رغم مشکل ذکر شده در بالا، لافلین و کان در تبعیت از داتا و سوفا و در سال های اخیر اسکرلبی و همکارانش و دیگران تلاش کردند تا پدیده ی دسته بندی و ترتیب لازم را در این آلیاژ ها بررسی کنند. لافلین و کان بوسیله روش ترتیب ریزساختاری نشان دادند که واکنش جداسازی فازی در آلیاژ Cu-5.17wt%Ti در واقع در نوع خود اسپینودال می باشد آن توسط داتا و سوفا در تحقیقات خودشان در مورد آلیاژ Cu -4wt%Ti ثابت شده است که از میکروسکوپ الکترونی عبوری (TEM) استفاده شده است و توسط بهل و واکز در مورد آلیاژ Cu-2.7wt%Ti ثابت شده است که از میکروسکوپ یونی با پهنه جستجوی اتمی استفاده شده. گرچه این یافته ها در تحقیقات بعدی توسط اسکرلبی و همکارانش مورد تردید واقع شده اند، آن ها از پراکندگی نوترون با زاویه ی کوچک (SANS) استفاده می کردند، آیون اسلیبن و واکنز از میکروسکوپ یونی با میدان بررسی اتمی استفاده می کردند ولی بورکرز از روش
 

hamid96

عضو جدید
«ترتیب دسته بندی و مرتب کردن در ذوب آلیاژ Cu- Ti»

«ترتیب دسته بندی و مرتب کردن در ذوب آلیاژ Cu- Ti»

TEM استفاده می کرد که به شیوۀ محور منطقه روشن (BFZA) معروف است. و این به خاطر مشاهده برخی از ویژگی ها مانند باندهای جانبی در الگوهای پراش الکترون بود، ظاهرا مسیر متناوب که با محورهای اصلی آن ها در طول جهات <100> نرم از لحاظ کشسانی رسوب می کند، عدم وجود واکنش هسته ای ناهمگن در نقص شبکه و فقدان هر دوره ی رشد نهفته ی قابل اندازه گیری می باشد، هر چند انتظار می رفت که جداسازی فازی از طریق تجزیه اسپینودال شروع شود. همان گونه که اسپینودال در Cu-Ti شامل نفوذ سر بالا می باشد، مشاهده مقدار منفی ضریب نفوذ تیتانیوم در مس در هنگام واکنش تنها می تواند مشکل را به طور غیر مبهم حل کند. در روش ترتیب ریز ساختاری ، لافین و کان اثبات غیر مستقیمی را ارائه دادند، هر چند مباحثه ادامه دارد. به همین نحو مباحثه ای راجع به ترتیب دسته بندی و نظم فرآیندها در این سیستم وجود داشت. لافین و کان نتیجه گرفتند که ابتدا واکنش اسپنودال رخ می دهد و سپس واکنش مرتب کردن در نواحی غنی از تیتانیوم بعد از آن که غلظت بحرانی در آن ها به دست می آید، شروع می شود. به عبارت دیگر، داتا و سوفا نتیجه گیری کردند که ترتیب همزمان با قبل از جداسازی فازی رخ می دهد. و یکیک و همکارانش، بیشترین ترتیب ضعیف با دامنه کوتاه (SRO) را در الگوهای پراش TEM از آلیاژ فوق اشباع شده Cu -15wt%Ti یافتند که با ذوب فشرده به دست آمد. در کهنگی آلیاژ، بازتاب های پیشرفته شبکه به علت ظاهر می شوند و حداکثر SRO ناپدید می شود. طبق نظر لافین، الکساندر ولی، این عمل ترتیب همگن پیوسته ای را قبل از تجزیه اسپینودال نشان می دهد. این دیدگاه های مخالف، مربوط به ترتیب تبدیل، لزوما به علت پراکندگی مختلف اثرات پراکندگی نفوذ یا باندهای جانبی صادر می شوند و بازتاب های بی نهایت ضعیف هستند و همزمان از مراحل نخستین درفرآیند تجزیه مشاهده شده، نمایان شدند. جهت حل این مسائل ، دو اصل متفاوت در این کار انتخاب شد. در اولین اصل، تلاش شده تا از آغاز واکنش اسپینودال در حین گوئنچ تا افزودن کم سومین عنصر به Cu-4wt%Ti جلوگیری شود. در دومین اصل، آلیاژ در یک نوارنازک مستقیما از حالت مایع و بوسیله فرآیند سریع انجماد فشرده می شود (RSP). سرعت های سریع خنک سازی در هر دو حالت جامد و مایع، که با فشردگی ذوب همراه است، در برخی از سیستم ها از مراحل نخست تجزیه جلوگیری می کنند که این عمل را نمی توان با گوئنچ در آب مرسوم متوقف کرد. هر دو اصل موفق بودند. اصل دوم که نیاز به افزودن عنصر سوم به Cu-Ti دوتایی را رفع می کند، موضوع این بررسی را شکل می دهد. واکنش کهنگی این آلیاژ ذوب فشرده به وسیله یک میکروسکوپ الکترونی عبوری و نتایج جالب و جدید و تفاسیری که مربوط به فرآیندهای ترتیب بودند در آلیاژهای دیگر ترتیب، ، بررسی شده بود.
2- آزمایش:
به منظور تهیه آلیاژ Cu-Ti از ترکیب مطلوب ، تکه های کوچکی از اکسیژن عاری از رسانایی بالای مس (OFHC) و تیتانیوم در یک نسبت مناسبی وزن شدند و با یکدیگر در کوره القایی در یک ایتریا که با بوته
 

hamid96

عضو جدید
«ترتیب دسته بندی و مرتب کردن در ذوب آلیاژ Cu- Ti»

«ترتیب دسته بندی و مرتب کردن در ذوب آلیاژ Cu- Ti»

گرافیتی منظم شده است، ذوب شدند. آرگون با خلوص بالا به عنوان اتمسفر حفاظتی در واحد القائی استفاده شد. برای ایجاد یک نوار تقریبا 3 گرم از این آلیاژ دو مرتبه در یک بوته سیلیکنی که دارای دهانه mm6/1 در ته آن به طور القایی ذوب شد و با فشار قبل از آرگون در چرخ مسی با قطر m0.2 که با سرعت rpm2000 می چرخید، بیرون انداخته می شد. ضخامت و عرض نوار بدست آمده به ترتیب حدود و mm3 بودند. ترکیب نوار، همان طور که در یک تعداد محل با استفاده از میکرو تحلیل که الکترون وارسی (EPMA) بررسی شد، حدود 3/72wt%Ti و در تعادل با Cu یافت شد. قطعات کوچک نوار در کوارتز هلیم متراکم شدند و بین 573 و 723 کلوین برای دوره های مختلفی از زمان که همراه با کوئیچ در آب کهنه می شدند. برای بررسی های TEM ، قطعات کوچک نوار به وسیله روش پنجره و به طور الکتریکی رقیق شدند. محلول به کار رفته برای این منظور ترکیبی از اسید نیتریک و متانول در یک نسبت 2: 1 بود. دمای محلول در حین رقیق شدن به طور الکتریکی در 223K نگه داشته شد و ولتاژ در حدود 20 ولت حفظ شد. نمونه ها بعد از آن که به طور الکتریکی رقیق شدند فورا در میکروسکوپ JEOL 2000FX بارگیری شدند و در ولتاژ KV160 مورد آزمایش قرار گرفتند. برخی از نمونه ها برای بررسی های TEM نیز بامنگنه کاری دیسک ها از نوارها و بعد از آسیا کاری آن ها در یک gatan duomill به کمک جریان تفنگ الکترونی که تقریبا mA 1 بود و نیز ولتاژ تفنگ الکترونی حدود kv4 تهیه می شدند.
3. نتایج و مباحث
مشخص است در حالی که تجزیه یک محلول جامد در ناحیه شبه پایدار فاصله حلالیت، لزوما به وسیله فرآیند واکنش هسته ای و افزایش اتفاق می افتد، عدم ترکیب یک محلول جامد در ناحیه ناپایدار فاصله امتزاج پذیری نیز می تواند به وسیله واکنش اسپینودال رخ دهد. واکنش اسپینودال از طریق تشکیل خود به خود و رشد بعدی نوسانات همدوس آغاز می شود. این نوسانات خود به خود و غیر مستقر ترکیب هم فاز با طول موج بلند را می توان، همچون موج های غلیظ مشاهده کرد که در دامنه ای از زمان رشد می کند و منجر به جداسازی محلول جامد ناپایدار در مناطق مرتب شده که در طول جهت های نرم در بلور امتداد می یابد، می گردد. با همان فرآیند رشد خود به خود نوسانات ترکیب، یک حالت نامنظم و ناپایداری می تواند در حالت مرتب ظاهر شود. تفاوت های مهم میان این نوسانات و آن دسته که منجر به عدم ترکیب می شوند در طول موج های آن ها وجود دارد. در صورتی که طول موج نوسانات که پاسخگوی عدم ترکیب هستند بزرگ می باشد طول موج نوسانات که منجر به مرتب شدن می شوند در مرتبه فاصله بین صفحه ای ساختار نامنظم می باشد. البته، تبدیل های فازی که فرآیند ترتیب را با فرآیند خالص ترکیب می کنند رخداد عادی هستند. بسیاری از مثال ها از جمله سیستم معروف Fe-Al را می توان ذکر کرد. هم چنین Cu-Ti در چنین سیستمی رخ می دهد.
 

hamid96

عضو جدید
«ترتیب دسته بندی و مرتب کردن در ذوب آلیاژ Cu- Ti»

«ترتیب دسته بندی و مرتب کردن در ذوب آلیاژ Cu- Ti»

همان طور که در بخش 1 این مقاله خاطر نشان شد، نوع تاثیر بین فرآیندهای مرتب کردن و خالص در Cu-Ti تا حد زیادی بدون تجزیه باقی می ماند. قبل از ادامه ی مبحث نتایج تلاش فعلی در مورد Cu-Ti ، نیاز است به نکاتی اشاره کنیم. برای مثال، از آن جایی که در تجزیه اسپینودال کل محلول جامد از طریق تقویت «پیوسته» دامنه نوسانات کوچک تغییر شکل می دهد، چنین تجزیه ای نیز تبدیل پیوسته نامیده می شود. اگرچه هم ترتیب اسپینودال و هم «تبدیل ترتیب نوع دوم» پیوسته هستند، دی فونتین ترجیح می دهد که بین این دو بر اساس ملاحظات ترمودینامیکی تشخیص داده شود. در یک تبدیل ترتیب از نوع دوم، ساختار نهایی تعادل آشکار می شود و کل سه معیار متقارن لاندا لیف شیتز جبران می شوند، در حالی که مرحله نخست ساختار اسپینودال اغلب متعادل نمی باشد و سومین معیار لاندا لیف شیتز عموما جبران نمی شود. اصطلاح دیگر زمانی که مرتب کردن بر عدم ترتیب تقدم یابد، اغلب استفاده می شود و اسپینودال شرطی نام دارد. در نوشته های Cu-Ti ، وقوع اسپینودال شرطی بحث می شود. هم چنین باید خاطر نشان کرد در صورتی که در یک سیستمی مانند استوکیومتری ترتیب در فاز به طور همگن در کل آلیاژ به واسطه ی آغاز نقطه ویژه موج های غلظت در سیستمی مانند ذوب فشرده Cu-4wt%Ti آغاز شود، شاید فوق اشباع برای وقوع آن کافی نباشد. و این زمانی است که محتوای تیتانیوم در مناطق غنی از Ti که در نتیجه عدم ترکیب اسپینودال تشکیل می شود، فراتر از مقدار بحرانی شود که چنین طول موج کوتاه خود به خود موج های غلیظ در آن قرار می گیرند. بعد از این، مرتب کردن و غنی کردن به طور همزمان تا زمانی که شبه پایدار تشکیل شود، رخ می دهند. نتایج به دست آمده در تحقیق حاضر از لحاظ این فرضیه بحث و بررسی خواهند شد. طرح ریزی ترمودینامیکی یک چنین موقعیتی قبلا توسط کومکارنی و همکارانش سعی شده است. شکل (a)1 میکروگراف BF به دست آمده از یک آلیاژ ذوب فشرده و شکل (b)1 الگوی (SAD) پراش ناحیه انتخاب شده مشابه را نشان می دهند. اختلاف یکنواخت BF هم چون شکل (a) 1، در جهت یابی های مختلف نمونه و به موجب آن عدم وجود مدولاسیون های غلظت در ریز ساختار مشاهده شده بود.
هم چنین هیچ پیرویی (باندهای جانبی) نزدیک به بازتاب های ماتریس را نمی توان مشاهده کرد و این نشان می دهد که مس بوسیله تیتانیوم در نوار ذوب فشرده بسیار اشباع شده است و هیچ تجزیه یا رسوبی رخ نداده است. اندازه کوچک دانه مشاهده شده ( )نمونه ای از آلیاژ RSP می باشد. همان طور که آلیاژ ذوب فشرده در K573 به مدت S360000 ثانیه کهنه می شد تا هر SRO از نوع مشخص شود، توسط ویکیک و همکارانش در ذوب فشرده Cu-15wt%Ti دیده می شود که در نتیجه کهنگی در این دمای کم توسعه می یابد. در عوض همان طور که از شکل (a),(b) 2 دیده می شود، به نظر می رسد که تجزیۀ اسپینودال رخ داده است، میکروساختار تعدیل شده در شکل (a)2 و حضور پیرو نزدیک به نقاط ماتریس از شناساگرها هستند. عدم وجود بازتاب های فوق شبکه با حداکثر SRO در نمونه SRO
 

hamid96

عضو جدید
«ترتیب دسته بندی و مرتب کردن در ذوب آلیاژ Cu- Ti»

«ترتیب دسته بندی و مرتب کردن در ذوب آلیاژ Cu- Ti»

[001] در شکل (b)2 نشان می دهد که با وجود آن که تجزیه محلول اشباع شده در مناطق حل شده تهی شده و حل شده غنی شده اتفاق می افتد، میزان غنی سازی هنوز هم برای راه اندازی کوتاه مدت یا بلند مدت واکنش های (LRO) مرتب سازی کافی نمی باشد. همچنین ، هیچ مدرکی از واکنش های SRO یا LRO مقدم بر وقوع اسپینودال معلوم نیست. این مشاهدات حاکی از آن است که وقوع SRO یا LRO در معلول فوق اشباع شده نمی تواند لازمه ی آغاز واکنش اسپینودال در آلیاژ Cu-4wt%Ti باشد. الگوی SAD [001] (شکل (a)3) ازآلیاژ ذوب فشرده که در k673 به مدت S9000 کهنه می شود، ویژگی های مهمی را نشان می دهد. صرف نظر از 5/1 و نقاط معادل متعلق به دو متغیر ، معادل و معادل، نقاط فاز را نیز می توان دید. کهنگی بیشتر در K673 به ناپدید شدن و ظهور بازتاب های تند فوق شبکه منتهی می شود. می توان این ها را در شکل 4 به وضوح دیده بنابراین به نظر می رسد که تنها فاز انتقالی و یک پیش ماده برای تشکیل شبه پایدار می باشد اکثر فازهای ترتیب شده که در مراحل اولیه تجزیه محلول جامد فوق اشباع شده ظاهر می شوند به گروهی از ساختارهای معروف به ساختارهای نقطه ویژه متعلق می باشند. فهرست ساختارهای نقطه ویژه به وسیله خاکا توریان داده شده است فاز در این فهرست وجود ندارد، گرچه آن شامل قرار گرفتن عمود روی هم دو موج غلظت می باشد. فاز متضاد که در چندین سیستم ترتیب مشاهده شده بود. دارای استوکیومتری مشابه A,B است و به وسیله روی هم قرار گرفتن یک و موج های غلظت به وجود می آید. اگرچه وجود فاز براساس ملاحظات انرژی به عنوان یک کاندید برای حالت SRO در آلیاژهای Ni-MO مطرح شده است. این اولین کاری است که وقوع خود را در شکل LRO گزارش می دهد. ساختار فاز تا حدی جذاب است چرا که می توان آن را هم چون فضایی تصور کرد که ترتیب دسته های تک مولکولی را پر می کند که هر دو در سیستم های ترتیب Ni رخ می دهند. فاز LRO موجب بازتاب های فوق شبکه در و هم ارز و و مکان های هم ارز در الگوهای SAD می شوند (شکل (b)3).
 

hamid96

عضو جدید
شکل1.(a) میکروگراف BF از آلیاژ ذوب فشرده Cu-3.72wt%Ti،(b) مطابق الگوی SAD [1 0 0 ] ، تذکر،نوسانات غلظت در (a) نبود،خط سیرها وبازتاب ها شبکه بالایی در (b) نبود.
هر چند، مجموعه بعدی بازتاب ها با غیاب آن ها در حالت SRO در آلیاژهای Ni-Mo واضح هستند و نیز در حالت توسط ویکیک و همکارانش در Cu-15wt%Ti مشاهده می شود. و این به طور مفصل مورد بحث قرار خواهد گرفت. مشاهده ی مهم دیگر در شکل (a)3 ، عدم وجود رگه های خمیدۀ متصل به به همراه بازتاب های می باشد. چنین رگه هایی از شدت نفوذ، تبدیل پیوسته از حالت تا فاز LRO را در Ni-Mo مشخص می کنند. بنابراین به نظر می رسد که فازهای و همچون موجودیت های گسسته و منفصل در این آلیاژ برخلاف نمونه Ni-Mo وجود دارند. هر چند، قلمروهای کوچک هیچ کدام از فازها را نمی توان در میدان تاریک متعلق به شدت کم بازتاب های فوق شبکه تصور کرد. حضور و در نمونه نشان می دهد که مناطقی که به اندازه کافی از تیتانیوم غنی شده اند در این جا به علت واکنش اسپینودال تشکیل شده اند. در مقابل، در k573 حتی بعد از کهنگی طولانی حدود 360000 ثانیه ، نمی توان به این رسید. مشاهده دقیق بازتاب های اساسی در شکل (a)3 ، شکافتگی آن ها را در جهات <100> آشکار می کند. و این حاکی از طول موج طولانی تر مدولاسیون در مقابل شکل (b)2 خواهد بود.
شکل2. (a) میکروگراف BFازآلیاژ ذوب فشرده Cu-3.72wt%Tiکهنه شده در 573k برای 360000sنمایش نوسانات غلظت در جهت های [0 0 1 ]،(b) یک چهارم الگویSAD [1 0 0 ]نمایش حضور شبکه های بالایی نزدیک بازتاب های (2 0 0) و(2 2 0)
 

hamid96

عضو جدید
شکل3.یک چهارم الگوی SAD [1 0 0] از آلیاژ ذوب فشرده Cu-3.72wt%Ti کهنه شده در 673k برای 9000s ، نمایش بازتاب های شبکه بالایی ،(b) کلید(a)نمایش یک 000-200-220-020 جزیی از[1 0 0] بخشی ازمعکوس fcc. حلت های شبکه بالایی از دو متغیر (مربع و دوایر توخالی) وتنها یک متغیر از -هر دو با محورهای c موازی با [1 0 0].مربع های توپر نشاندهنده و هم ارزشان و مربع های توخالی نشاندهنده و هم ارز تغییرات شبکه بالایی .(c) میکروگراف مشابه BF نمایش نوسانات غلظت در دو جهت عمود<100>
افزایش در طول موج مدولاسیون ها منجر به کاهش فاصله میان نقاط ماتریس و ماهواره ها می شود. که این عمل را می توان به وضوح در شکل (c)3 جایی که مدولاسیون ها خشن شده اند دید. کهنگی در k723 به مدت 1800 ثانیه در الگوی SAD و ریز ساختار به ترتیب در شکل (a)5 و (d) نشان داده شده اند. در الگوی SAD [001] در شکل (a)5 ، نقاط تیره فوق شبکه فقط به علت اختلاف در می توانند دیده شوند. ماکزییم یا بازتاب های فوق شبکه دیده نمی شوند . رفتار کهنگی برای همان دوره از زمان در k673 را به عنوان یک پیش ماده در تشکیل نشان می دهد. اختلاف نمک ها و ضربات پیاپی که ناشی از مراحل اولیه مدولاسیون های اسپینودال است را می توان در میکروگراف BF در شکل (d)5 دید. تمایل برای تشکیل سه محوری میکروساختار مدوله شده و نیز در این جا کاملا واضح است. کهنگی بیشتر در این دما منجر به خشن شدن ساختار مدوله شده به همراه افزایش قابل توجه ای در مقدار و افزایش همایند در شدت نقاط فوق شبکه می شود( شکل (b),(c)5). یک ساختار خوب مشخص شده شامل مدولاسیون هایی است که به طور منظم فاصله دار هستند و در جهات <100> مرتب شده اند که می توان آن ها را در شکل (e)5 مطابق با 9000 ثانیه کهنگی دید. در کهنگی طولانی ، میکروساختار سه محوری مدوله شده به طور قابل توجهی زبر شده و نواحی با ریخت بیضوی شکل را می توان در این مدولاسیون ها دید (شکل (f)5).
شکل4. الگوی SAD [1 0 0] از آلیاژ ذوب فشرده Cu-3.72wt%Ti کهنه شده در 673k برای61200s . نکته این که بازتاب های در شکل 3(a) به علت زمان طولانی کهنگی ناپدید شده بود هنگامی که بازتاب های تشدید شده بودند
نکات مهمی مربوط به فرآیندهای دسته بندی و ترتیب در رقیق کردن این آلیاژ Cu-Ti براساس مشاهدات قبل وجود دارد. سختی گوئنچ که توسط آلیاژ مذاب در RSP مشاهده شد و از قرار معلوم سرعت های بالای گوئنچ که توسط پوسته نازک بعد از انجماد مشاهده شدند به نظر می رسند که از وقوع دسته بندی اسپینودال و یا نمونه مرتب جلوگیری می کنند. صرف نظر از تابش ، RSP معروف است که از وسایل موثر تولید یک محلول جامد نامرتب در آلیاژهای ویژه می باشد. از یافته های مهم در دمای کم ترتیب کهنگی (K573) آن است که نه و نه نمونه مرتب قبل از وقوع تجزیه اسپینودال
 

hamid96

عضو جدید
توسعه نمی یابند. بنابراین به نظر نمی رسد که مرتب سازی شرط لازم برای جداسازی فازی، حداقل در این دمای کهنگی برای این ترکیب باشد. احتمالا برخی از SORهای مستقر شده می توانند قبل از دسته بندی ظاهر شوند. مشکل خواهد بود تا شدت نفوذ اگر ناشی از یک چنین حالت مرتب در الگوی پراش الکترون در اصل به دو دلیل باشد، را مشخص کنیم. درجه SRO نسبت به نوع رقیق کردن آلیاژ، کم خواهد بود. دوما، تفاوت ناچیز میان عوامل پراکندگی اتمی Ti,Cu باعث خواهد شد که شدت های نفوذ و بازتاب های فوق شبکه نسبت به شدت های نقاط اصلی ضعیف باشند. و این در اختلاف واضحی نسبت به ترتیب Ni-Mo قرار دارد، که در آن تشکیل دسته های اتمی مستقر در مراحل تکاملی موجب الگوهای مختلف شدت نفوذ می شوند. در دماهای نسبتا بالاتر کهنگی حدود k673 به نظر می رسد و فرآیند دسته بندی و ترتیب در مراحل اولیه رخ می دهند. یافته مهم در این زمینه، وقوع ساختار می باشد که برای اولین بار در این کار مشاهده شده بود. این ساختار از حالت مشاهده شده در بررسی های نخستین در مورد Cu-Ti ، هم چنین در سیستم Ni-Mo تغییر می کند. و و بازتاب های هم ارز را علاوه بر بازتاب های و هم ارز نشان می دهد. به نظر می آید که فاز یک پیش ماده برای تشکیل شبه پایدار باشد. تصور می شود که سینتیک تجزیه در k723 کاملا سریع است. مدولاسیون های غلظت و فاز مرتب شده از مراحل اولیه در راست با هم قرار گرفته اند. مدولاسیون هایی که نسبتا سریع زبر می شوند منجر به یک میکروساختار مدوله شده به صورت سه محوری می شوند که از مشخصات این سیستم آلیاژ به شمار می آید. مشاهده دقیق در برخی از الگوهای SAD [001] که در این بررسی با آن رو به رو هستیم، وقوع چهار بازتابی است که خیلی سریع اطراف مکان های [110] جا داده شده اند. در ترتیب کهنگی در k723 ، به نظر می آید که اینها نسبتا قوی باشند (شکل (a)6) و به طور فزاینده در کهنگی (شکل (b),(a)6) ضعیف هستند. فاصله میان این چهار بازتاب، که یک مربع را تشکیل می دهند بازمان کهنگی تغییر می کند. چنین بازتاب هایی اغلب در دوره طولانی از شبکه پیشرفته دیده می شوند که از fcc به دست می آیند و دارای دوره طولانی در راستای <110> هستند. دسته های دارای چهار بازتاب که دارای فواصل مختلف هستند نیز به وسیله منون و مارتین در سیستم ترتیب دیگری یعنی Ni-Mo-Al مشاهده شده اند. این جنبه از فرآیند تجزیه نیاز به آزمایش بیشتری دارد.
1. نتایج
تجزیه فاز از پیش اشباع شده fcc در ذوب فشرده آلیاژ Cu-3/72wt%Ti در محدوده دمایی k723-573 بررسی شده بود. نمی توان به وضوح مراحل مختلف در ترتیب کهنگی در این آلیاژ تهیه کرد. به نظر می رسد که دسته بندی اسپینودال اولین مرحله از فرآیند تجزیه می باشد. که این آشکارا در حین کهنگی در k573 ظاهر می شود. گمان می شود که ترتیب منتج به دسته بندی در مناطق غنی از تیتانیوم می شود. هر چند سطح بحرانی غنی سازی برای آغاز تشکیل فازهای ضروری به نظر می رسد. شاید به خاطر آن است که همبستگی های کوتاه مدت اتمی می توانند در فرآیند دسته بندی ظاهر شوند. گرچه، شدت نفوذ را نمی توان در الگوهای SAD شاید به خاطر نوع دقیق کردن آلیاژ و عوامل پراکندگی اتمی مس و تیتانیوم مشاهده کرد، به نظر می رسد که تنها فاز انتقالی باشد که در کهنگی طولانی که به شبه پایدار راه می دهد. ناپدید می گردد.
شکل5. تشدیدمواضع در ساختار مدوله شده برای کهنگی در 723k برای دوره های مختلف زمانی. (a)و(d) برای 1800s، (b)و(e) برای 9000s ، (c)و(f) برای 72000s .پیشرفت سه محوری ساختار مدوله شده کاملا در (e)و(f)آشکار است.
شکل6.نمایش الگوهای SAD [1 0 0] بازتاب های نزدیک به یک ساختار مربع در نزدیکی حالت های {0 1 1}. شدت همچنین در فواصل مساوی بین این مواضع پدیدار شد برای کاهش با کهنگی در 723k (a) 1800s ،(b)و(c) 9000s.
 

Similar threads

بالا