دروغ بزرگ (به آلمانی: Große Lüge)، اصطلاح و تکنیکی است در پروپاگاندا، که اولین بار آدولف هیتلر از آن استفاده کرد و نمایندهٔ تکنیکی تبلیغاتی در دنیای سیاست است.[نیازمند منبع]
آدولف هیتلر در کتاب نبرد من، میگوید مردم شکست آلمان در جنگ جهانی اول را به این دلیل پذیرفتند که یهودیهای دارای نفوذ در مطبوعات از این تکنیک استفاده کردند. از نظر او این روش مستلزم آن است که دروغ چنان عظیم باشد که هیچ کس باور نکند که «کسی آنقدر گستاخ باشد که چنین بیشرمانه حقیقت را تحریف کند».[نیازمند منبع] اولین مورد استفادهٔ دروغ بزرگ در این جملهٔ معروف او مستند شده است: «در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن موجود است.»[نیازمند منبع]
بعدها یوزف گوبلز که وزیر تبلیغات هیتلر بود این تئوری را با کمی تغییر بدین گونه بیان کرد که دروغ بزرگ یکی از روشهای تبلیغاتی مورد استفادهٔ انگلستان است که دروغ بزرگی میگویند و در ضمن تحت هر شرایطی بر صحت آن پافشاری میکنند.[نیازمند منبع]
شایع است که گوبلز روایت خود از روش دروغ بزرگ را بدون نسبت دادن آن به یهودیها و یا متفقین مورد استفاده قرار میداد. این روایت بدون منبع شایعترین نمونهٔ استفاده از دروغ بزرگ است و بر اساس آن معمولاً فرض گفته میشود که گوبلز خود مبدع تکنیک دروغ بزرگ بوده است.[نیازمند منبع]
در صفحهٔ ۵۱ گزارشی که از طرف دفتر خدمات استراتژیک ایالات متحده در مورد شرح حال روحی هیتلر منتشر شده بود چنین آمده است:
«اولین قانون او این است که هیچوقت نگذارید مردم دلسرد شوند، هیچوقت خطا و تقصیری را نپذیرید، هیچوقت تصدیق نکنید که دشمن ممکن است صفت خوبی داشته باشد، هیچوقت جایی برای جایگزین باقی نگذارید، در آن واحد روی یک دشمن متمرکز شوید و تقصیر هر اتفاق بدی را بر گردن او بیاندازید. مردم دروغ بزرگ را زودتر از دروغ کوچک باور میکنند و اگر دروغی را مکرراً تکرار کنید، دیر یا زود آن را باور خواهند کرد.»[نیازمند منبع]
در پی مناظرههای پیش از دهمین انتخابات ریاست جمهوری، چند سایت و وبلاگ، محمود احمدینژاد را به استفاده از این تکنیک متهم کردند.[۱][۲] [۳] سپس احمدینژاد نیز این اتهام را به مخالفان خود بازگرداند.
آدولف هیتلر در کتاب نبرد من، میگوید مردم شکست آلمان در جنگ جهانی اول را به این دلیل پذیرفتند که یهودیهای دارای نفوذ در مطبوعات از این تکنیک استفاده کردند. از نظر او این روش مستلزم آن است که دروغ چنان عظیم باشد که هیچ کس باور نکند که «کسی آنقدر گستاخ باشد که چنین بیشرمانه حقیقت را تحریف کند».[نیازمند منبع] اولین مورد استفادهٔ دروغ بزرگ در این جملهٔ معروف او مستند شده است: «در دروغ بزرگ همواره نیروی قابل باور بودن موجود است.»[نیازمند منبع]
بعدها یوزف گوبلز که وزیر تبلیغات هیتلر بود این تئوری را با کمی تغییر بدین گونه بیان کرد که دروغ بزرگ یکی از روشهای تبلیغاتی مورد استفادهٔ انگلستان است که دروغ بزرگی میگویند و در ضمن تحت هر شرایطی بر صحت آن پافشاری میکنند.[نیازمند منبع]
شایع است که گوبلز روایت خود از روش دروغ بزرگ را بدون نسبت دادن آن به یهودیها و یا متفقین مورد استفاده قرار میداد. این روایت بدون منبع شایعترین نمونهٔ استفاده از دروغ بزرگ است و بر اساس آن معمولاً فرض گفته میشود که گوبلز خود مبدع تکنیک دروغ بزرگ بوده است.[نیازمند منبع]
در صفحهٔ ۵۱ گزارشی که از طرف دفتر خدمات استراتژیک ایالات متحده در مورد شرح حال روحی هیتلر منتشر شده بود چنین آمده است:
«اولین قانون او این است که هیچوقت نگذارید مردم دلسرد شوند، هیچوقت خطا و تقصیری را نپذیرید، هیچوقت تصدیق نکنید که دشمن ممکن است صفت خوبی داشته باشد، هیچوقت جایی برای جایگزین باقی نگذارید، در آن واحد روی یک دشمن متمرکز شوید و تقصیر هر اتفاق بدی را بر گردن او بیاندازید. مردم دروغ بزرگ را زودتر از دروغ کوچک باور میکنند و اگر دروغی را مکرراً تکرار کنید، دیر یا زود آن را باور خواهند کرد.»[نیازمند منبع]
در پی مناظرههای پیش از دهمین انتخابات ریاست جمهوری، چند سایت و وبلاگ، محمود احمدینژاد را به استفاده از این تکنیک متهم کردند.[۱][۲] [۳] سپس احمدینژاد نیز این اتهام را به مخالفان خود بازگرداند.