بحث : کنکاشی بر علل شکست پروژه ها

narbeh

عضو جدید
سلام خدمت دوستان و مهندسن و مدیران گلم.
همانطوری که از عنوان تاپیک پیداست می خواهیم علل بررسی شکست پروژه ها رو تحلیل کنیم.مطمئنا با همکاری دوستان جنجالی ترین تاپیک را خواهیم داشت.

پیشاپیش از همگی بابت نوشتن کلمه های انگلیسی جای فارسی معذرت می خوام.

بذارین شکست پروژه رو این طور اینجا تعریف کنیم:
می دونیم هر پروژه 3 بعد schedule,scope,budget را باید بتونه با حداقل تکمیل کنه.
این سه راس پروژه با هم در ارتباط اند یعنی افزایش یکی با افزایش دیگری همراهه.
مثلا:
افزایش زمان پروژه یا دیرکرد در برنامه باعث افزایش هزینه میشه!
افزایش زمان نیاز مشتری رو تغییر می ده و شانس تغییر کیفیت پروژه رو زیاد می کنه یعنی اسکوپ تغییر می کنه و تغییر یا افزایش اسکوپ با افزایش هزینه همراه.
برای هزینه هم همینطور افزایش هزینه باعث تغییرات تو نظر مشتری، من آوردن پول در نتیجه طولانی تر شدن پروژه می شه.
پس همینطور که معلومه این سه بعد یک رابطه منطقی با هم دارند.
بر عکس این موضوع هم صادق هست کاهش هر کدوم کاهش چشمگیری در بعد دیگر ایجاد می کند.
همه این ها چیزای بسیار ساده ای که همهون حفظیم.
ولی چرا با داشتن این همه علم و آگاهی باز در صد زیادی از پروژه هامون نمی تونن این سه بعد رو برآورده کنند؟در صد نمی گم دوستان توی کار ناراحت نشن.ولی هممون خوب می دونیم پروژه ها چقدر طولانی می شن.overbudget سر سام آور.
چرا ؟ چرا ؟ چرا؟ چرا؟ چرا؟
من خوام نقش سوال کننده و منتقد با من باشه.آخر سر نتیجه جالبی خواهید گرفت;)

شروع کنید.ایراد ها ،ضعف ها ، تهدید ها رو بگین .
منتظر دوستان توی کار هستم نظراتشونو بشنوم.
آرزوی موفقیت.
Narbeh
:gol:
 

industry

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوست عزیز:)
ببین این چیزهایی که میگی مثلا Overbudget تو همه پروژه های ما صورت نمیگیره معمولا پروژه هایی که جدید اند و مثال ندارند اینجوری میشند مثلا تونل توحید که میگن با بودجه 200 بسته شده بود ولی تا 500 میلیارد هم رفته.
معمولا پروژه های غول مارو خارجی ها ساختن و مهندس های صنایع ما تجربه خوبی در مورد این مسائل ندارند. و میدونی که اصل کنترول پروژه یا مدیریت پروژه بر روی سابقه و تجربه میچرخه
دلیل دیگه هم به نظرم ظعف تامین مواده که به دلیل بعضی مشکلات به وجود میاد.
http://www.www.www.iran-eng.ir/images/smilies/icon_gol.gif:gol:;)
 

narbeh

عضو جدید
سلام دوست عزیز:)
ببین این چیزهایی که میگی مثلا Overbudget تو همه پروژه های ما صورت نمیگیره معمولا پروژه هایی که جدید اند و مثال ندارند اینجوری میشند مثلا تونل توحید که میگن با بودجه 200 بسته شده بود ولی تا 500 میلیارد هم رفته.
معمولا پروژه های غول مارو خارجی ها ساختن و مهندس های صنایع ما تجربه خوبی در مورد این مسائل ندارند. و میدونی که اصل کنترول پروژه یا مدیریت پروژه بر روی سابقه و تجربه میچرخه
دلیل دیگه هم به نظرم ظعف تامین مواده که به دلیل بعضی مشکلات به وجود میاد.
:gol::gol:;)

مرسی از جوابتون.خوشحالم کردین.
3 رنگ رو مشخص کردم تا چند تا سوال بپرسم.
-طبق تعریف پروژه می دونیم که پروژه نمی تونه تکراری باشه.یعنی هر پروژه یکتاست.همین تونل توحید که شما می فرمایید یکتاست.ولی می دونیم که صدها و هزار ها تونل دیگه ساخته شده .بر می گردم روی حرفتون که می گین تجربه.چرا با این همه تجربه باز هم شکست می خورن؟؟
بحث رو کشوری نکنیم بهتره چون پروژه دولتی همتون با اصولش آشنایید .بیاین راجع به پروژه های خصوصی حرف بزنیم که اصلا راضی به زیان نیستند و بهتر کار می کنند ولی باز هم شکست داریم.
-بحث ساپلایر و ساپلای شد.چیزی که همه ازش می نالن:
تامین کننده ماده رو نداده پس برنامه عقب می افته یا دیرکرد داره.یا اصلا نمی ده!!
اصلا میگن من از کجا باید پیشبینی می کردم تامین کننده دیر می کنه؟
اینا چیزایی که تو پروژه ها زیاده.من یه سوال دیگه می پرسم.با این همه تجربه توی پروژه ها چرا ما هنوز توی ساپلایر ها مشکل داریم؟به نظرتون عیب از طرف ما نیست؟

بحث تامین کننده رو تعمیم می دم به فاکتور های خارج از سیستم. چیزایی که همه فکر می کنن از عهده خودشون خارجه .نظر شما چیه؟
به نظرتون نمیشه کنترل فاکتور های خارج از سیستم رو به عهده گرفت؟نمی شه این تغییرات رو در برنامه و پروژمون لحاظ کنیم؟

دوستان دیگر هم وارد بحث شن.منتظرم.
:gol:
 

mowi

عضو جدید
با سلام خدمت دوست گرامی

من مطالب شما دو عزیز را مطالعه نمودم و با مطالب از قبل خوانده خودم تطابق دادم.
شما می فرمایید که در کارهای خصوصی که شرکت دنبال منافع خود می باشد موضوع را متمرکز کنیم.
با توجه به کمی وقت من سعی می کنم خیلی خلاصه نظرم را ارائه نمایم
ابتدا با مثالی بحث خود را ارائه می دهم
می دانیم که در بحث زمین شناسی ، زمین از چند پوسته تشکیل شده است و حرکت هر پوسته تغییراتی در شکل و حرکت پوسته های دیگر دارد مانند ایجاد کوه ها که از حرکت پوسته ها و همچنین نیروهای داخلی زمین (ماگماها) ایجاد می شود که در برابر آن فرسایشهای آبی و بادی می توانند کوهها را در مدت طولانی به بستری صاف تبدیل نمایند. از این قضیه که بگذریم فرض کنید شما می خواهید یک پروژه ای را شروع و بعد از اتمام آن آنرا بهره برداری نمایید.
اگر اطلاعات شما در شروع پروژه کم باشد چه اتفاقی می افتد؟
یعنی نیروهای داخلی و خارجی سازمان که به سازمان نیروهایی مخالف وارد می کنند.
منظور من از اطلاعات نه آن چیزهایی که داخل کتاب نوشته شده است بلکه اطلاعات محیط اجتماعی سیاسی اطراف خود و نیروهای وارده بر سیستم و خودتان.
یکی از بزرگترین نیروهای وارده بر پوسته زمین از داخل زمین بوجود می آید که ناپیدا و نا مشخص است همینطور به سازمان از طرف دولت که قانون دست او است نیروهایی وارد شده و سازمان در بعضی موارد به ناچار مجبور به تغییر رویه داده و ...
اگر این نیروها بصورت مقطعی باشد احتمال دارد که در مدت نسبتا کوتاهی برطرف و مشکل حل شود اما اگر نیرو بصورت مداوم و پیوسته باشد. با توجه به درس مقاومت مصالح تنش خستگی بوجود آمده و تغییر شکل کلی بوجود می آید و برگشت به حالت قبل غیر ممکن می شود. یکی از نیروهای بزرگ در قانون دولت وجود مدیران عالی بی سواد و قانون گذار است که رابطه را با ضابطه اشتباه می گیرند.
از بحث جدا نشویم.
اگر اطلاعات اصلی کامل باشد هیچ وقفه ای در کار نیست اما اطلاعات ...:(
البته من سعی می کنم در چند جلسه بطور کامل این بحث را باز کرده و در تک تک موارد عقب ماندن پروژه بحث نمایم لذا از دوستان درخواست می کنم در این قسمت اگر اطلاعات من ناقص و یا کم بود حتما مرا راهنمایی کنند.
در جلسه آینده سعی بر توضیح کار در شهرهای کوچک می کنم که مشکل اصلی ما است.:smile:
 

narbeh

عضو جدید
با سلام خدمت دوست گرامی

من مطالب شما دو عزیز را مطالعه نمودم و با مطالب از قبل خوانده خودم تطابق دادم.
شما می فرمایید که در کارهای خصوصی که شرکت دنبال منافع خود می باشد موضوع را متمرکز کنیم.
با توجه به کمی وقت من سعی می کنم خیلی خلاصه نظرم را ارائه نمایم
ابتدا با مثالی بحث خود را ارائه می دهم
می دانیم که در بحث زمین شناسی ، زمین از چند پوسته تشکیل شده است و حرکت هر پوسته تغییراتی در شکل و حرکت پوسته های دیگر دارد مانند ایجاد کوه ها که از حرکت پوسته ها و همچنین نیروهای داخلی زمین (ماگماها) ایجاد می شود که در برابر آن فرسایشهای آبی و بادی می توانند کوهها را در مدت طولانی به بستری صاف تبدیل نمایند. از این قضیه که بگذریم فرض کنید شما می خواهید یک پروژه ای را شروع و بعد از اتمام آن آنرا بهره برداری نمایید.
اگر اطلاعات شما در شروع پروژه کم باشد چه اتفاقی می افتد؟
یعنی نیروهای داخلی و خارجی سازمان که به سازمان نیروهایی مخالف وارد می کنند.
منظور من از اطلاعات نه آن چیزهایی که داخل کتاب نوشته شده است بلکه اطلاعات محیط اجتماعی سیاسی اطراف خود و نیروهای وارده بر سیستم و خودتان.
یکی از بزرگترین نیروهای وارده بر پوسته زمین از داخل زمین بوجود می آید که ناپیدا و نا مشخص است همینطور به سازمان از طرف دولت که قانون دست او است نیروهایی وارد شده و سازمان در بعضی موارد به ناچار مجبور به تغییر رویه داده و ...
اگر این نیروها بصورت مقطعی باشد احتمال دارد که در مدت نسبتا کوتاهی برطرف و مشکل حل شود اما اگر نیرو بصورت مداوم و پیوسته باشد. با توجه به درس مقاومت مصالح تنش خستگی بوجود آمده و تغییر شکل کلی بوجود می آید و برگشت به حالت قبل غیر ممکن می شود. یکی از نیروهای بزرگ در قانون دولت وجود مدیران عالی بی سواد و قانون گذار است که رابطه را با ضابطه اشتباه می گیرند.
از بحث جدا نشویم.
اگر اطلاعات اصلی کامل باشد هیچ وقفه ای در کار نیست اما اطلاعات ...:(
البته من سعی می کنم در چند جلسه بطور کامل این بحث را باز کرده و در تک تک موارد عقب ماندن پروژه بحث نمایم لذا از دوستان درخواست می کنم در این قسمت اگر اطلاعات من ناقص و یا کم بود حتما مرا راهنمایی کنند.
در جلسه آینده سعی بر توضیح کار در شهرهای کوچک می کنم که مشکل اصلی ما است.:smile:

سلام بر دوست خوب من.
مرسی از پاسختون و وقتی که گذاشتین برای خوندن مطلب.
من نمی دونم شما اطلاعات کافی در زمینه مدیریت پروژه دارید یا نه؟ من اینجا زیاد ناکارا بودن مدیریت کمنونی پروژه ها رو می خوام به چالش بکشم.
نگاه شما نگاه فنی بود . خیلی خوبه این دیدگاه رو دارین و ازتون می خوام در ادامه بحث حتما شرکت کنید.
یک نکته رو باز هم یاداوری کنم.هدف من مدیریت پروژه با شرایط عادیه.نمی گم مطلوب چون هیچ جایی مطلوب نیست.قضیه ایران فرق می کنه.بیایم یه خورده شرایط رو بهتر کنیم.
من حرف های اصلی شما رو به چند قسمت تقسیم می کنم و نظرم رو می گم.قسمت های آبی کی ورد های اصلی ما هستند.
- قسمت اول:
کمبود اطلاعات و احتمالی بودن آن ها :
قطعا اولین گام برای داشتن یک مدیریت قوی داشتن اطلاعات دقیق و کافی است. در پروژه اطلاعات از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است.این اطلاعات شامل اطلاعات فنی ، مدیریتی ، سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و حتی اطلاعات جغرافیایی و یا تاریخی است!
اما ذات پروژه در این است که اطلاعات هرگز نمی توانند دقیق باشند.چون پروژه یکتاست.ذاتا پروژه بار اولیست که انجام می شود و اگر قرار بود دو تا از یک پروژه داشته باشیم دیگر پروژه نیست.
اما اطلاعات و کمبود آن ها راه حا خوبی دارند:
قطعا داشتن یک تیم قوی فنی و داشتن یک تیم مدیریت قوی تر این کمبود اطلاعات را جبران خواهند کرد اما مسئله اصلی در رابطه با اطلاعات کمبود آن ها نیست. اطلاعات در یک پروژه هزگز deterministic نیستند.مشکل اساسی با اطلاعات این که همگی احتمالی تشریف دارند!
دوستان اگر نظری راجع به مقابله با این معضل دارند لطفا بگن.
من نظرم را آخر سر می گم.

قسمت دوم :
سیاست ها ، رویه ها ، قوانین و regulations
یکی از محدودیت های اصلی در هر سیستمی سیاست ها و اندیشه ها در سیستم هستند.
بحثی در مدیریت وجود داره به اسم قوانین اهرم.(leverage)
هر سیاستی که وارد سیستم بشه باعت تغییر در اون سیستم خواهد شد.اگر این تغییر دز جهت سیستم و اهدافش باشه که باعث اهرم شده سیستم به سوی هدفش می شه.یعنی با یک تغییر کوچک یک تغییر مثبت در سیستمتون ایجاد می کنید.
اما خلاف اون هم وجود داره یعنی تغییری کوچک در سیستم ممکنه فاجعه ای بزرگ ایجاد کنه.لوریج منفی.
دوستان خوبم نظرشون رو در این مورد هم بگن.راه حل مقابله با این تغییرات چیست؟
نظر خودم آخر سر.

آهان چیزی که در این مورد یادم رفت بگم اینه که .شما می گید نیرو های داخلی هم داریم.این از اصول هر سیستمه.که بی نظمی داخلی پیدا می کنیم و اگر سیستم بسته باشه که این نیرو ها سیستم رو از هم جدا می کنند.
تنها راه حل موجود برای از بین بردن نیرو های داخلی منفی داشتن مدیریت عالیه.

چند تا علت می گم.می خوام بدونم مدیرای پروژه این جا چندتاشون تایید می کنن؟
- تغییراتی که از دست ما خارجند.پیمانکاران جز .یا همین سیاست ها
-چیز هایی که غیر قابل پیش بینی اند؟ مانند تغییرات آب و هوایی(مخصوصا پروژه های عمرانی زیاد با این مساله گریبانگیر می شن)
-آیا شما با سیستم پاداش موافق هستید؟
-سیستم مدیریت پروژه رو کارا می دونید؟عیب از تئوری سیستمه یا نحوه اجرا؟
-سوال بالا از نوع بازتر :
چند نفر پی ام بی او کی و سی پی ام رو درست می دونن؟ و نحوه اجرای اونا که دست ماست ایراد می دونن؟
-ریز کردن ساختار سکشت آیا باعث بهتر شدن مدیریت و کنترل پروژه می شه یا خیر؟
-چرا با وجود داشتن ریسک منیجمنت باز هم پروژه ها با شکست مواجه می شوند.
-علل شکست پروژه ایا در همه پروژه های زیر یکی است؟
Construction
R&D
New Product Development
IT
و ....

منتظر نظرات شما هستم.
ناربه
:gol:
 

narbeh

عضو جدید
چند تا علت می گم.می خوام بدونم مدیرای پروژه این جا چندتاشون تایید می کنن؟
- تغییراتی که از دست ما خارجند.پیمانکاران جز .یا همین سیاست ها
-چیز هایی که غیر قابل پیش بینی اند؟ مانند تغییرات آب و هوایی(مخصوصا پروژه های عمرانی زیاد با این مساله گریبانگیر می شن)
-آیا شما با سیستم پاداش موافق هستید؟
-سیستم مدیریت پروژه رو کارا می دونید؟عیب از تئوری سیستمه یا نحوه اجرا؟
-سوال بالا از نوع بازتر :
چند نفر پی ام بی او کی و سی پی ام رو درست می دونن؟ و نحوه اجرای اونا که دست ماست ایراد می دونن؟
-ریز کردن ساختار سکشت آیا باعث بهتر شدن مدیریت و کنترل پروژه می شه یا خیر؟
-چرا با وجود داشتن ریسک منیجمنت باز هم پروژه ها با شکست مواجه می شوند.
-علل شکست پروژه ایا در همه پروژه های زیر یکی است؟
Construction
R&D
New Product Development
IT
و ....

منتظر نظرات شما هستم.
ناربه
:gol:

مرسی از همکاریتون.من منتظرم ها!!
بیاین تو دیگه یه چیزی شما بگین ما از شما یاد بگیریم.یه چیزی ما بهتون بدیم.
خدایی پایان نامم رو دارم در اختیارتون قرار می دم.
مهندس ها ، مدیران ،کاشناسان هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم.
انجمن بیماری های پروژه ای
دفعه بعد اومدم پست باشه.
:exclaim::wallbash::wallbash::wallbash::wallbash::hypocrite::gol:

ادیت : من زیاد منتظر مدیرایی ام که عاشق pmbok و cpm/pert شن.یه خورده قلقلکتون بدم.و کل کل علمی داشته باشیم با هم.
 

tigerman_h

عضو جدید
مرسی از همکاریتون.من منتظرم ها!!
بیاین تو دیگه یه چیزی شما بگین ما از شما یاد بگیریم.یه چیزی ما بهتون بدیم.
خدایی پایان نامم رو دارم در اختیارتون قرار می دم.
مهندس ها ، مدیران ،کاشناسان هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستیم.
انجمن بیماری های پروژه ای
دفعه بعد اومدم پست باشه.
:exclaim::wallbash::wallbash::wallbash::wallbash::hypocrite::gol:

ادیت : من زیاد منتظر مدیرایی ام که عاشق pmbok و cpm/pert شن.یه خورده قلقلکتون بدم.و کل کل علمی داشته باشیم با هم.
سلام
خودتو نزن!:gol:
ببخشید فقط میخواستم 1 پست باشه که خدای نکرده خودتو نکشی! ممنون از تاپیکت. امیدوارم در آینده منم بیام و مطلب بذارم و حرف بزنیم و تبادل نظر کنیم و چیزای جدید یاد بگیرم و ... :):gol:
 

industry

عضو جدید
کاربر ممتاز
بازم سلام Narbeh

بازم سلام Narbeh

من یه سوال داشتم شما اصلا کار پروژه ای کردین؟؟؟
البته اینو بگم خودم هم تا حالا تو کار نبودم !!:cry::( قسمت نبوووده!!!!
نمی دونم چرا هیچ کاری سر موقع به پایان نمی رسه ولی فکر کنم یه چیز دیگه ای که مشکل به وجود میاره اینه که ما مسئولیت پذیر نیستیم.
مثلا اگر یه جای پروژه به امور شهرداری بخوره اونا میتوونن کار مارو چند روز عقب و جلو کنن.
منظورم اینه بعضی از عواملی که در پروژه باهاشون کار میکنیم دل به کار نمیدن...!!!!
به نظر دلیل جامعی برای تاخیر نمیاد ولی من همین به ذهنم رسید....:gol:

من میخوام تازه برم سراغ MS PROJRCT الان کنترل پروژه برداشتم ولی استادمون در یک اقدام خیره کننده پروژه نداد!!!!!! خودم شاخ در آوردم!!:confused:

سر همین همین جوری میخواهم برم کنترل پروژه بازی ......

اگه چیز به درد بخوری در رابطه باهاش داری این دوست جدیدتو کمک کن


از اینکه خیلی با علاقه بحث رو دنبال می کنی بهت تبریک میگم و امیدوارم در آینده یه مدیر موفق بشی
 

narbeh

عضو جدید
من یه سوال داشتم شما اصلا کار پروژه ای کردین؟؟؟
البته اینو بگم خودم هم تا حالا تو کار نبودم !!:cry::( قسمت نبوووده!!!!
نمی دونم چرا هیچ کاری سر موقع به پایان نمی رسه ولی فکر کنم یه چیز دیگه ای که مشکل به وجود میاره اینه که ما مسئولیت پذیر نیستیم.
مثلا اگر یه جای پروژه به امور شهرداری بخوره اونا میتوونن کار مارو چند روز عقب و جلو کنن.
منظورم اینه بعضی از عواملی که در پروژه باهاشون کار میکنیم دل به کار نمیدن...!!!!
به نظر دلیل جامعی برای تاخیر نمیاد ولی من همین به ذهنم رسید....:gol:

من میخوام تازه برم سراغ MS PROJRCT الان کنترل پروژه برداشتم ولی استادمون در یک اقدام خیره کننده پروژه نداد!!!!!! خودم شاخ در آوردم!!:confused:

سر همین همین جوری میخواهم برم کنترل پروژه بازی ......

اگه چیز به درد بخوری در رابطه باهاش داری این دوست جدیدتو کمک کن


از اینکه خیلی با علاقه بحث رو دنبال می کنی بهت تبریک میگم و امیدوارم در آینده یه مدیر موفق بشی

سلام
اسمتون رو نمی دونم ولی ممنون که تاپیک رو دنبال می کنین.
به طور مستقیم هیچ وفت پروژه ای رو مدیریت نکردم و حالا حالا ها نخواهم کرد.ولی برای مدت زیادیه روی مباحث برنامه ریزی و کنترل پروژه با متد های جدید تر از قبیل ناب و زنجیره بحرانی دارم کار می کنم و تحقیق می کنم.
برای تحقیقاتم خیلی شرکت ها رفتم و از مدیران عالی تا اون تیم کاری مشکلاتشون رو دیدم.واقعا تاسف خوردم از بی سوادی خیلی مدیرای شرکت های تاپ این کار.به جای کمک من بهشون درس یاد دادم و اومدم.دیگه بهت بگم توی دو تا پالایشگاه تو پروژه نصب و راه اندازی سیستم های اعلام و اطفا حریق در جریان کامل بودم و چند تا پروژه ساختمونی.
اما علاقه خودم بیشتر تحقیقه تا کار.
دوست خوبم دانشگاه رو بیخیال.استاد رو بی خیال.خودت باش و خودت.استاد من بهترین استاد تحقیق در عملیات بود،بهش اون ترم کنترل پروژه داده بودن و نتونست خوب درس بده.خودم رفتم دنبالش.همه کتاب هام رو سفارش دادم از اونور بیارن و شروع کردم مطالعه کردن.
دیگه بسه بپردازیم به بحث.
از اون مثال شهرداریت استفاده می کنم و یه مثال دیگه می زنم.
همگی قبول داریم چیزی به عنوان قطعیت در پروژه وجود نداره.زمان که یکی از مهمترین فاکتور هاست نیز از این احتمالی بودن در امان نیست.
همگی فعالیت ها پیش بینی شدن .درسته؟

تا اینجا رو داشته باشین یه موضوع مطرح می کنم و دوباره بر می گردیم به موضوع.
شما پروژه ساده زیر رو در نظر بگیرین.
قرار است از میدان ونک برویم میدان تجریش.
از 20 نفر سوال پرسیده می شه ولی اکثر جواب ها متفاوت! چرا؟
به نظرتون دلیل این که این قدر پیش بینی ها متفاوته چیه؟
حتی فکر کنید نوع منبع هم ثابت همگی با تاکسی.ولی باز پیش بینی فرق می کنه؟چرا؟
مهمترین فاکتور تعیین زمان به نظرتون چیه؟

به سوال های پست بالام و این پست جواب بدین و نظرتون رو بگیم ، من ادامه می دم.
می خوام بدونم طرز فکر ها چطوریه؟
موفق باشید.
ناربه:gol:
 

mowi

عضو جدید
سلام
اسمتون رو نمی دونم ولی ممنون که تاپیک رو دنبال می کنین.
به طور مستقیم هیچ وفت پروژه ای رو مدیریت نکردم و حالا حالا ها نخواهم کرد.ولی برای مدت زیادیه روی مباحث برنامه ریزی و کنترل پروژه با متد های جدید تر از قبیل ناب و زنجیره بحرانی دارم کار می کنم و تحقیق می کنم.
برای تحقیقاتم خیلی شرکت ها رفتم و از مدیران عالی تا اون تیم کاری مشکلاتشون رو دیدم.واقعا تاسف خوردم از بی سوادی خیلی مدیرای شرکت های تاپ این کار.به جای کمک من بهشون درس یاد دادم و اومدم.دیگه بهت بگم توی دو تا پالایشگاه تو پروژه نصب و راه اندازی سیستم های اعلام و اطفا حریق در جریان کامل بودم و چند تا پروژه ساختمونی.
اما علاقه خودم بیشتر تحقیقه تا کار.
دوست خوبم دانشگاه رو بیخیال.استاد رو بی خیال.خودت باش و خودت.استاد من بهترین استاد تحقیق در عملیات بود،بهش اون ترم کنترل پروژه داده بودن و نتونست خوب درس بده.خودم رفتم دنبالش.همه کتاب هام رو سفارش دادم از اونور بیارن و شروع کردم مطالعه کردن.
دیگه بسه بپردازیم به بحث.
از اون مثال شهرداریت استفاده می کنم و یه مثال دیگه می زنم.
همگی قبول داریم چیزی به عنوان قطعیت در پروژه وجود نداره.زمان که یکی از مهمترین فاکتور هاست نیز از این احتمالی بودن در امان نیست.
همگی فعالیت ها پیش بینی شدن .درسته؟

تا اینجا رو داشته باشین یه موضوع مطرح می کنم و دوباره بر می گردیم به موضوع.
شما پروژه ساده زیر رو در نظر بگیرین.
قرار است از میدان ونک برویم میدان تجریش.
از 20 نفر سوال پرسیده می شه ولی اکثر جواب ها متفاوت! چرا؟
به نظرتون دلیل این که این قدر پیش بینی ها متفاوته چیه؟
حتی فکر کنید نوع منبع هم ثابت همگی با تاکسی.ولی باز پیش بینی فرق می کنه؟چرا؟
مهمترین فاکتور تعیین زمان به نظرتون چیه؟

به سوال های پست بالام و این پست جواب بدین و نظرتون رو بگیم ، من ادامه می دم.
می خوام بدونم طرز فکر ها چطوریه؟
موفق باشید.
ناربه:gol:

با سلام خدمت دوست عزیزم :smile:
شما فرمودید که اگر یک آدرسی را بخواهیم بپرسیم این مشکلات بوجود می آید.
من می گویم اگر شخصی که آدرس می پرسد یک مدیر باشد و دیگران مشاوران او باشند در یافتن مقصد نشان می دهد که مدیر یک شخص بی اطلاع از نحوه انتخاب مشاور است و در زمینه تصمیم گیری و روشهای آن نیز هیچ اطلاعی ندارد. به همین دلیل با توجه به اینکه در قسمتهای بعدی مطالب خود افزودی که مدیران ما بی سواد و بی تجربه هستند و این خود می تواند دلیل عمده عقب ماندگی ما باشد.:smile:
 

industry

عضو جدید
کاربر ممتاز
قرار است از میدان ونک برویم میدان تجریش.
از 20 نفر سوال پرسیده می شه ولی اکثر جواب ها متفاوت! چرا؟
به نظرتون دلیل این که این قدر پیش بینی ها متفاوته چیه؟
حتی فکر کنید نوع منبع هم ثابت همگی با تاکسی.ولی باز پیش بینی فرق می کنه؟چرا؟
مهمترین فاکتور تعیین زمان به نظرتون چیه؟

:gol:
ببین من میدونم که تعداد زیادی فاکتور برای تعیین زمان این راه وجود دارد مثلا
1) نوع ماشین تاکسی که باهاش میری(پیکان 48 یا سمند یا ون)
2) سرعت اون
3) وضعیت هوا
4) سبک رانندگی راننده(آرام یا تند)
5) پر بودن تاکسی یا خالی بودن آن
6 ) روز بری یا شب
7) ساعت پیک رفت و آمد ها باشه یا نه (تاکسی گیر بیاری)
8) دربست بری یا خطی
9) .....
ولی یه نظریه ای است (اسمش رو نمی دونم) میگه همیشه 80 درصد اتفاقات توسط یا تحت تاثیر 20 درصد عوامل تشکیل دهنده آن کار، است.:)

پس چیز مهمی که به عبارتی 80 درصد اهمیت رو داره ترافیک اون موقع است.:)

من فقط اینا به ذهنم رسید....
یه چیز دیگه که گفتی("واقعا تاسف خوردم از بی سوادی خیلی مدیرای شرکت های تاپ ")
منم این مورد رو از مهمترین مشکلات پروژه میدووونم.
الان که فکر می کنم میبینم مدیریت تو ایران فقط به تجربه ختم میشه.مثلا یه مدیر که کترا داره و البته 10 سال هم سابقه کار داره اصلا دیگه نمیتونه یه نظریه پرداز خوب در مورد باشه چون 10 ساله که از علم روز دور شده با این وجود اگه بتونی راضیش کنی که تو قدیمی شده شق القمر کردی!!:eek:
مدیریت که اصل پروژه است غلط است.
ولی برای تکمیل این تحقیقت باید از چندتا مدیر پروژه یا تیم کنترل پروژه هم سوال کنی.
من فقط متونم نظر تو تخیلم رو بدم البته میدووونم من فکرم خیلی علمیه(= اعتماد به نفس)

من هم مجتبی هستم.:smile:
 

narbeh

عضو جدید
ببین من میدونم که تعداد زیادی فاکتور برای تعیین زمان این راه وجود دارد مثلا
1) نوع ماشین تاکسی که باهاش میری(پیکان 48 یا سمند یا ون)
2) سرعت اون
3) وضعیت هوا
4) سبک رانندگی راننده(آرام یا تند)
5) پر بودن تاکسی یا خالی بودن آن
6 ) روز بری یا شب
7) ساعت پیک رفت و آمد ها باشه یا نه (تاکسی گیر بیاری)
8) دربست بری یا خطی
9) .....
ولی یه نظریه ای است (اسمش رو نمی دونم) میگه همیشه 80 درصد اتفاقات توسط یا تحت تاثیر 20 درصد عوامل تشکیل دهنده آن کار، است.:)

پس چیز مهمی که به عبارتی 80 درصد اهمیت رو داره ترافیک اون موقع است.:)

من فقط اینا به ذهنم رسید....
یه چیز دیگه که گفتی("واقعا تاسف خوردم از بی سوادی خیلی مدیرای شرکت های تاپ ")
منم این مورد رو از مهمترین مشکلات پروژه میدووونم.
الان که فکر می کنم میبینم مدیریت تو ایران فقط به تجربه ختم میشه.مثلا یه مدیر که کترا داره و البته 10 سال هم سابقه کار داره اصلا دیگه نمیتونه یه نظریه پرداز خوب در مورد باشه چون 10 ساله که از علم روز دور شده با این وجود اگه بتونی راضیش کنی که تو قدیمی شده شق القمر کردی!!:eek:
مدیریت که اصل پروژه است غلط است.
ولی برای تکمیل این تحقیقت باید از چندتا مدیر پروژه یا تیم کنترل پروژه هم سوال کنی.
من فقط متونم نظر تو تخیلم رو بدم البته میدووونم من فکرم خیلی علمیه(= اعتماد به نفس)

من هم مجتبی هستم.:smile:

سلام
ببخشید که دیر جواب می دم.
وقتم بسیار محدود شده این چند وقته و هم از شرایط روحی خوبی برخوردار نیستم.
ماشالا چقدر هم نظر دادن بچه ها.
مرسی از مجتبی عزیز که نظرشون رو می گن.

حرفات رو اصلاح می کنم و می گم.
اون قانون 80 به 20 قانون پارتو هست اسمش.
بهتر از این قانون قانونی دیگر هست می گه. توی یک سیستم که اجزا در ارتباط با هم هستند رابطه علت و معلولی وجود داره.حالا این تعریف توی یک سیستم استاتیکه شما سیستم داینامیک مدیریت پروژه رو در نظر بگیرین.ببینبن چی می شه.
اون 20 در رو من اسمش رو می زارم core problem یا به عبارت خیلی تخصصی تر بهش می گم Core Conflict .شما اگه تو سیستمنون بتونین این تضاد اصلی رو پیدا کنین و از بین ببرین می تونین UDE=UnDesirable Effects رو تبدیل کنین به DE= Desirable Effects.
البته واسه این کار تکنیک های خودش رو داره سر فرصت می گم اگه خواستین.
حالا توی پروژه این UDE ها خیلی زیادن و باهاشون سر و کار داریم.
overtime
overbudget
rescope
project delay
bad multitasking
and ...
یکی از این مشکلات توی زمینه پیش بینی مدت زمان دیورشن هاست.
انسان مشکل خیلی بزرگی توی پیش بینی داره و اونم اینه خیلی به پیش بینیش اعتماد داره.
بهش می گن :overconfidence in prediction
خیلی از خودش مطمئنه.
یه بحث هست به اسم bias (من انگلیسی بنویسم خیلی راحتترم به خدا)
آدم تو پیشبینی آخرین مشکلی که واسش پیش اومده و باعث شده کار عقب بیفته رو توی پیش بینی هاش دخیل می کنه.این یعنی چی؟
we mix the special caues with common cause!
چیزی که دکتر دمینگ بار ها و بار ها تاکید کرد با هم اشتباه گرفته نشن.
تا همین جا می زارم.یه خورده مغزتون رو غلغلک بدم.نظرتون رو بگین و هر استنباطی رو که کردین بیاید بگید.
منتظر بقیه باشید.
:gol:ناربه
 

mowi

عضو جدید
دوست عزیزم سلام:smile:
من خیلی دلم برایت تنگ شده است. نمی دانم چرا دیگه سری به ما نمی زنی.
شاید از بی مهری ما باشد. خواهش می کنم یه سری بزن و یه جوابی بده ممنون میشویم:smile:
 

narbeh

عضو جدید
سلام من و بعد از چند هفته مرخصی داشته باشید.
خوبین؟ ماشالا این قدر پست زدین موندم به کدومش جواب بدم؟
یا مدیر پروژه نداریم اینجا یا پروژه ها دارن عالی جلو می رن؟:biggrin:
البته دومیه جک بود و جدی نگیرید.
بریم سر موضوع اصلی :
نمی دونم چه قدر با فرآیند تفکر Thinking Process و ابزار هاش آشنایید ؟
یکی از ابزار های اون CRT با Current Reality Tree ه.وظیفش اینه که سیستم در حالت جاری نشون می ده. می شه تمامی اثرات نامطلوب سیستم رو توش مشخص کرد .
اثرات نامطلوب چیزیی که من از کلمه Undesired Effects ترجمه کردم.توی سیستم مدیریت پروژه کنوی و 8 تا UDE براتون تعریف می کنم.
از بین این 8 تا 3 تاش رو انتخاب می کنم و با بررسی این UDE ها به تضاد اساسی درون سیستم مدیریت پروژه کنونی دست پیدا می کنم .
چند مورد از اثرات نامطلوب در سیستم کنونی مدیریت پروژه عبارتند از:
1- پروژه ها از مدت زمان تعیین شده فراتر می روند.
2- پروژه ها از بودجه پیش بینی شده اولیه بیشتر هزینه برمی دارند.
3- برای اجرای به موقع و با هزینه و بودجه پیش بینی شده قبلی، پروژه ها مجبورند محدودۀ پروژه را تغییر دهند.
4- پروژه در طی اجرا دارای چندین بار تغییرات می شوند.
5- در یک محیط سازمانی که چندین پروژه در حال انجام شدن هستند، پروژه ها در اکثر مواقع بر سر منابع مشترک دچار اختلاف و درگیری می شوند.
6- مدت زمان فعالیت های پروژه افزایش زیادی می یابند.
7- بسیاری از پروژه ها قبل از اتمام لغو می شوند.
8- کار پروژه ای استرس و تنش بالایی در افراد سیستم ایجاد می کند.

در پست بعدیم به بررسی اولین UDE و تضاد اون خواهم پردااخت.
:gol:ناربه
 
بالا