تطهیرقاجار در عمارت فرنگی شبکه2!
به گزارش آینده این طور که هر سال محمدرضا ورزی با همکاری شهبازی روایتگر تاریخ برای 70 میلیون ایرانی در رسانه ملی شده، احتمالا تا چند سال آینده تقصیر تمام مکافاتی که در دوره دو پهلوی سر ایرانیان آمده را باید سر سلسله "ریپورتر ها" انداخت. واقع امر این است که پدرخواندههای تخیلي نویسنده این مجموعههای تلویزیونی، کم کم این نکته را مشخص میکنند که اسناد و انبوه کتب و رفرنسهای تاریخی، اصولا به دردی نمیخورند.
در آثار ورزی، اینقدر که این پدر و پسر ریپورتر در تاریخ سالهای ابتدای 1300 تا انقلاب سهم داشتهاند، خود پهلویها نداشتند. ساخت مجموعههای تلویزیونی، آن هم با چنین موضوعاتی کار زیاد آسانی نیست، چرا که قرار است اطلاعاتی را به مخاطب انتقال دهد. بیشک تمام مخاطبان تلویزیون هم که به منابع تاریخی مستند دسترسی ندارند. اکثریت مردم اطلاعات تاریخی خود را از آنچه رسانهها برای آنها گلچین میکنند، میگیرند.
حالا فرض کنیم آقای محمدرضا ورزی که حتی با انتقادهای تند مورخان و دانش آموختگان مرکز اسناد انقلاب اسلامی به ضرغامی، همچنان برای هر دقیقه ساخت این تخیلات که به اسم تاریخ تصویری به خورد مردم داده میشود چند صد هزار تومان دریافت میکند، به سهگانههای پدرخوانده علاقمند باشد.
....وقتی یک سریال که به بخش حساسی از تاریخ معاصر مثل تاسیس سلسله پهلوی و امتداد آن می پردازد و هنوز شاهدان آن در قید حیات هستند و مراحل ساخت آن به گفته دست اندرکاران کمتر از 7 ماه طول کشیده، همین می شود که دختر فروغی که در زمان محاصره تهران در این فیلم دختری5-6 ساله است، بعد از 6 سال و در زمان تاج گذاری رضاشاه یک دفعه 25 ساله می شود!
از طرف دیگر نویسنده ناشی که می خواهد با تحقیر رضا خان میرپنج رضایت خاطر مسئولان را برآورده کند، با تحقیر رضاشاه به تطهیر احمدشاه قاجار می پردازد. احمد شاهی که ضرب المثل بی عرضگی و وطنفروشی است، حالا مردی وطن پرست نشان داده می شود که می گوید: این صدای توپ انگلیس هاست" که به خوبی شرایط نفوذ و اعمال نظر بیگانگان را آسیب شناسی می کند.
احمدشاه حتی در بخشی از سریال آن قدر تطهیر میشود که این دیالوگ را میگوید: «حاضرم به خاطر ایران، قاجار را فنا کنم.» و برای سفر فرنگش از شهید مدرس اجازه میگیرد.
در مقابل رفتارهای تصنعی رضاشاه و همسرش نشان داده می شود، روابطی که از فرط تصنعی بودن، باورش برای بیننده مشکل می شود و به جای اینکه با واقعیت تاریخی و خلقیات سخیف یک دیکتاتور همخوانی داشته باشد، نا خواسته دل برای مظلومیت دیکتاتور تبعیدی می سوزاند. نکته اینجاست که آیا به نظر ورزی دیکتاتور خوب (احمدشاه قاجار) و دیکتاتور بد (رضا شاه قاجار) وجود دارد؟
...به راستی، آنان که مشروطه را آنطور منحرف کردند، با ملی شدن صنعت نفت جنگیدند، به این مرز و بوم خیانت کردند و راه هر گونه نظام مردمسالارانه را مسدود کردند، رضا و محمد رضا پهلوی بودند یا شاپور و و اردشیر ریپورتر یا ...؟
این در حالی است که بنابر نظر پژوهشگران تاریخ ریپورترهای پدر و پسر هیچکدام این چنین تأثیراتی در حوادث ایران نداشتهاند.
http://www.parsine.com/pages/?cid=5082
به گزارش آینده این طور که هر سال محمدرضا ورزی با همکاری شهبازی روایتگر تاریخ برای 70 میلیون ایرانی در رسانه ملی شده، احتمالا تا چند سال آینده تقصیر تمام مکافاتی که در دوره دو پهلوی سر ایرانیان آمده را باید سر سلسله "ریپورتر ها" انداخت. واقع امر این است که پدرخواندههای تخیلي نویسنده این مجموعههای تلویزیونی، کم کم این نکته را مشخص میکنند که اسناد و انبوه کتب و رفرنسهای تاریخی، اصولا به دردی نمیخورند.
حالا فرض کنیم آقای محمدرضا ورزی که حتی با انتقادهای تند مورخان و دانش آموختگان مرکز اسناد انقلاب اسلامی به ضرغامی، همچنان برای هر دقیقه ساخت این تخیلات که به اسم تاریخ تصویری به خورد مردم داده میشود چند صد هزار تومان دریافت میکند، به سهگانههای پدرخوانده علاقمند باشد.
....وقتی یک سریال که به بخش حساسی از تاریخ معاصر مثل تاسیس سلسله پهلوی و امتداد آن می پردازد و هنوز شاهدان آن در قید حیات هستند و مراحل ساخت آن به گفته دست اندرکاران کمتر از 7 ماه طول کشیده، همین می شود که دختر فروغی که در زمان محاصره تهران در این فیلم دختری5-6 ساله است، بعد از 6 سال و در زمان تاج گذاری رضاشاه یک دفعه 25 ساله می شود!
از طرف دیگر نویسنده ناشی که می خواهد با تحقیر رضا خان میرپنج رضایت خاطر مسئولان را برآورده کند، با تحقیر رضاشاه به تطهیر احمدشاه قاجار می پردازد. احمد شاهی که ضرب المثل بی عرضگی و وطنفروشی است، حالا مردی وطن پرست نشان داده می شود که می گوید: این صدای توپ انگلیس هاست" که به خوبی شرایط نفوذ و اعمال نظر بیگانگان را آسیب شناسی می کند.
احمدشاه حتی در بخشی از سریال آن قدر تطهیر میشود که این دیالوگ را میگوید: «حاضرم به خاطر ایران، قاجار را فنا کنم.» و برای سفر فرنگش از شهید مدرس اجازه میگیرد.
در مقابل رفتارهای تصنعی رضاشاه و همسرش نشان داده می شود، روابطی که از فرط تصنعی بودن، باورش برای بیننده مشکل می شود و به جای اینکه با واقعیت تاریخی و خلقیات سخیف یک دیکتاتور همخوانی داشته باشد، نا خواسته دل برای مظلومیت دیکتاتور تبعیدی می سوزاند. نکته اینجاست که آیا به نظر ورزی دیکتاتور خوب (احمدشاه قاجار) و دیکتاتور بد (رضا شاه قاجار) وجود دارد؟
این در حالی است که بنابر نظر پژوهشگران تاریخ ریپورترهای پدر و پسر هیچکدام این چنین تأثیراتی در حوادث ایران نداشتهاند.
http://www.parsine.com/pages/?cid=5082
آخرین ویرایش: